آرشیو اخبار : تاریخ و اقتصاد
-
موانع تاریخی بالندگی
علی اخضری- علیاکبر کجباف
پژوهش در حوزه تاریخ اقتصادی ایران همواره با فقر و کمبود منابع دقیق و آمار و ارقام روبهرو است. آنچه محرز است اینکه مساله عدم پیشرفت اقتصادی، بهعنوان یک پدیده تاریخی، یکی از معضلات عمده کشور ما بوده است. طبعا آنچه سببساز بروز این پدیده در ایران شده است، یکسان و با یک سیاق قابل بحث و تحلیل نیست؛ بنابراین هر گونه تلاش در جهت ارائه یک نظریه کلان در باب این معضل، بدون در نظر گرفتن مختصات و شرایط خاص داخلی و تاریخی آنها، به نتیجه علمی منجر نخواهد شد.
-
پدر آموزش نوین در ایران
میرزا حسن رشدیه 13 تیر 1230 در تبریز به دنیا آمد. پدرش ملامهدی از مجتهدین بهنام تبریز بود و خانواده او مذهبی و دانشدوست بودند. پدرش کار تعلیم و تربیت او را برعهده گرفت و با توجه به استعدادی که داشت در 22 سالگی به یکی از علمای تبریز تبدیل شد و امام جماعت یکی از مساجد تبریز شد و حتی گفته شده که مظفرالدین شاه زمانی که ولیعهد بود در تبریز پشتسر او نماز میخواند. میرزاحسن براساس خواست پدرش، مطابق رسم آن روزگار برای ادامه تحصیل به نجف رفت. در راه این سفر در مسافرخانهای در استانبول برای نخستین بار «روزنامه ثریا» به دست او رسید و در آنجا با آگاه شدن از میزان بیسوادی در ایران نسبت به اروپا بسیار متاثر شد تا آنجا که از رفتن به نجف منصرف شد و به جای آن برای فراگیری شیوههای تدریس و تعلیم به بیروت رفت و در…
-
آخرین پرواز انسان به کره ماه
آپولو 17 روز 11 دسامبر سال 1972 از مرکز فضایی کندی در فلوریدا به همراه سه سرنشین به فضا پرتاب شد. این سفینه پس از ۱۲ روز به همراه بخشی از خاک سطح ماه به زمین بازگشت. آپولو ۱۷ نقطه اوج برنامه گستردهای بود که از سال ۱۹۶۳ میلادی و پس از موفقیت برنامه عطارد شروع شد. پس از جنگ جهانی دوم ایالاتمتحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی درگیر مسابقه تسلیحاتی شدیدی برای دستیابی به فناوریهای برتر نظامی شده بودند که نتیجه آن توسعه تکنولوژی موشکهای دوربُرد برای هدف قرار دادن خاک یکدیگر بود، پس از موفقیت در این زمینه گام بعدی ترک زمین و رفتن به فضا بود، قرار دادن اسلحهای پیشرفته در آخرین مدار زمین یعنی در نزدیکی ماه بزرگترین آرزوی هر دو ابرقدرت بود.
-
راههای جاویدان رومی
مردم روم در دامن امپراتوری خود از فرط تنبلی بیحس شده بودند و با حرص و ولع بسیار ثروتهای سرشاری را که بهوسیله کاروانهای متوالی از ممالک دوردست حمل و بهپای ایشان ریخته میشد، استفاده میکردند و کاری جز بهرهبرداری از لذات زندگی نداشتند و عمری را با آسایش میگذراندند. بقای امپراتوری فقط از برکت وجود ارتش بود که در سایه حمایت آن ماجراجویان حریص دست بر ثروت ممالک مغلوب میگذاشتند و آن را به کشور خود منتقل میساختند.
حملونقل اشخاص و مالالتجاره امری حیاتی بود. راههای ارتباطی که شریانهای واقعی مملکت بودند دائما تکمیل و اصلاح میشدند و توجه و محافظت آنها با نهایت دقت ممکن انجام میشد و به این طریق قسمت بزرگی از شبکه عالی راههای رومی بهوجود آمد که تا دوران ما باقی مانده است.
-
گفتهها - ۲۱ آذر ۹۵
تمام مشغولیت شاه سلطانحسین در زمان حکومتش این بود که بهجای سپهسالاران افرادی چون منجمان، حکیمان و ملایان را به دور خود نشاند و درباره مسائل بسیار جزئی و پیش پا افتاده به بحث بپردازند. مثلا در غیرموقع فصل سال، برای شاه خربزه میآوردند. این جماعت تشکیل جلسه میدادند و حکیمباشی بر روی سرد و گرم بودن یا قابض و مسهل بودن آن نظر میداد و منجم هم برای قاچ کردن و خوردن خربزه اسطرلاب میانداخت و مورد ساعت سعد و نحس را مطرح میکرد و بعد باید بررسی میکردندکه این خربزه پاک است یا خیر، و بخورد یا خیر.