شایان ربیعی: اخیرا دبیرکل نهاد کتابخانه‌های کشور در مواضعی صریح و انتقادی نکاتی را مطرح کرده است که شگفتی و افسوس هر شهروند ایرانی را به صورت همزمان برمی‌انگیزد. وی گفته در روزهای پایانی شهریور امسال از مجموع نزدیک به ۸۰ میلیون ایرانی، تنها ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر عضو کتابخانه‌های عمومی هستند و سهم چشمگیری از سرانه مطالعه در کشور، مبتنی بر مطالعه کتاب‌های درسی توسط نوجوانان پشت کنکوری است. علی اصغر کاراندیش معاون توسعه و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در آبان ماه امسال گفته است: «کشورهای پیشرفته با ۲۰ درصد جمعیت، ۷۰ درصد کتاب جهان را چاپ می‌کنند.» برای کشوری مثل ایران که مهد تمدن و فرهنگ است شایسته نیست که تیراژ کتاب عموما ۲ هزار نسخه باشد اما در کشور حدود ۶۰میلیونی فرانسه تیراژ کتاب ۱۰میلیون است». کتاب در ایران خوانده نمی‌شود؛ در این گزاره نه تردیدی هست، نه تعارفی! بررسی آمار کتاب‎های منتشر شده در طول چند دهه گذشته نشان می‌دهد که استقبال از «یار مهربان» هر روز کمتر از روز گذشته بوده و شمارگان کتاب با یک ضریب تصاعدی کاهش یافته است.

وضعیت انتشار کتاب در سه دهه اخیر

بنا به آماری که برخی از مدیران سابق و کنونی وزارت ارشاد اعلام کرده‌اند، از ابتدای انقلاب تا کنون نزدیک به ۹۰۰ هزار عنوان کتاب مجوز انتشار گرفته و منتشر شده است. نتایج تحقیقات و آمارها بیانگر این مطلب‌ است که شمارگان کتاب از دولت پنجم تا دولت دهم با کاهش روبه‌رو بوده است بر اساس همین آمارها می‌توان گفت که بیشترین متوسط شمارگان کتاب به دولت‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و کمترین شمارگان کتاب به دولت‌ محمود احمدی‌نژاد مربوط می‌شود. در دوره ریاست‌جمهوری آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی (دولت‌های پنجم و ششم) شامل سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ مجموع متوسط شمارگان کتاب ۴۱ هزار و ۷۱۶ نسخه بوده است. این شاخص در دوره ریاست‌جمهوری حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی (دولت‌های هفتم و هشتم)، برای سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ به ۳۴ هزار و ۳۹۴ نسخه رسیده است. این در حالی است که در دوره ریاست‌جمهوری

محمود احمدی‌نژاد (دولت‌های نهم و دهم) یعنی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ متوسط شمارگان کتاب به ۲۶ هزار و ۷۹۸ نسخه تنزل پیدا کرده است. همان‌طور که از نتایج بررسی‌ها برمی‌آید، شمارگان کتاب از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲ با کاهش چشمگیری مواجه شده است. نمودار زیر متوسط شمارگان کتاب‌های منتشر شده در هر سال را از سال ۱۳۵۷ نمایش می‌دهد. اطلاعات مندرج در این نمودار برگرفته از آمارهای منتشر شده در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی حوزه نشر و کتاب است.

مقایسه کتاب در ایران و کشورهای توسعه‌یافته

شاید بتوان میزان تیراژ کتاب در هر کشور را ملاک مناسبی برای سنجش سرانه مطالعه و به عبارتی، اقبال مردم به مطالعه کتاب دانست. به‌طور معمول انتشار کتاب در کشورهای توسعه یافته با تیراژهایی روبه‌رو می‌شود که وقوع آن در ایران چیزی شبیه به رویا و انتشار کتاب با تیراژهای مذکور برای ناشران و صد البته نویسندگان آرزویی به ظاهر دست‌نیافتنی است. به‌عنوان مثال در کشور انگلستان، رمانی تحت‌عنوان «بریسینگر»، نوشته «کریستوفر پائولینی»، در اولین روز عرضه به بازار کتاب، با فروش ۴۵ هزار نسخه‌ای مواجه شد. همچنین در کشور فرانسه کتاب «کارت و قلمرو»، نوشته «میشل هولبک» با تیراژ ۱۲۰ هزار نسخه، کتاب «طرحی از زندگی»، نوشته «آملی نوتومب» با تیراژ ۲۲۰ هزار نسخه و کتاب «عشق جزیره است»، نوشته «کلودی گالای» با تیراژ حداقلی ۷۰ هزار نسخه، روانه بازار نشر شدند. این در حالی است که تیراژ کتاب‌های منتشر شده در ایران به سختی به مرز ۱۰ هزار نسخه می‌رسند. مثلا کتاب «بامداد خمار»، نوشته «فتانه حاج سیدجوادی» که به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های ایرانی شناخته می‌شود، در طول ۱۰ سال فقط ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته و در بهترین حالت توانست رقم ۱۰ هزار نسخه در بعضی از چاپ‌ها را تجربه کند.

نکته پایانی

در واقع بیان ساده‌تر این گزارش آن است که جامعه ایرانی هر روز کمتر از روز گذشته کتاب می‌خواند و صنعت نشر هر زمان کمتر از گذشته با شکست در بازار مواجه می‌شود. این موضوع از یکسو مولفان و نویسندگان کتاب‌ها را ناامید می‌کند و از سوی دیگر ناشران را. اگر همین روند ادامه پیدا کند، در کمتر از یک دهه آینده باید منتظر پایان تالیف و نشر کتاب در ایران باشیم.

واکاوی آماری نشر کتاب در ایران