از نهضت جنگل تا کمیته زرگنده

گروه تاریخ و اقتصاد: ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ روزی مهم در تاریخ جنبش موسوم به نهضت جنگل بود. میرزا کوچک‌خان و قوای جنگل با انتشار بیانیه‌ای، تشکیل کمیته انقلاب سرخ ایران و الغای اصول سلطنت و تاسیس حکومت جمهوری را در رشت اعلام کردند و یک روز بعد کمیته انقلاب، هیات دولت جمهوری را معرفی کرد که میرزا کوچک‌خان عنوان سرکمیسر و کمیسر جنگ را داشت. این اعلام در پی یک رشته تماس‌ها و گفت‌وگو‌ها با مقامات شوروی و کسب اطمینان از اینکه نیروهای مداخله‌گر آنان در شمال ایران در کار دولت انقلابی میرزا کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت‌. درست سه هفته پیش از این اعلام‌، در سپیده‌دم روز ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ نیروهای ارتش سرخ وارد انزلی شدند. نهضت میرزا کوچک‌‌خان که حضور نیروهای کشوری دیگر را در خاک ایران مغایر با اصول سیاست خود و به زیان استقلال و تمامیت ارضی کشور می‌دانست، با آن به مخالفت برخاست‌. در آن زمان هم روس‌ها و هم میرزا کوچک‌خان در شرایطی بودند که رویارویی با یکدیگر را به صلاح خود نمی‌دیدند. هر یک با اقدامات نظامی، اهداف خاص خود را دنبال می‌کردند و دیدگاه متعرضانه به یکدیگر نداشتند؛ در نتیجه تماس‌های بعدی میرزا کوچک‌خان با نیروهای نظامی و سیاسی روسیه‌، میان طرفین توافق‌هایی حاصل شد.

مهم‌ترین مواد این توافق چنین است:

«الف ـ اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغای مالکیت و تبلیغات به اجرا گذارده شود.

ب ـ حکومت جمهوری انقلابی توسط میرزا برقرار شود.

ج ـ پس از ورود میرزا به تهران و تاسیس مجلس مبعوثان‌، هر نوع حکومتی که نمایندگان ملت بپذیرند، بدون مخالفت روسیه ایجاد شود.

د ـ مقدرات انقلاب به دست این حکومت سپرده شود و شوروی‌ها در ایران مداخله نکنند.

هـ ـ هیچ قشونی بدون اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران زائد بر قوای موجود (دو هزار نفر) از شوروی به ایران وارد نشوند.

و ـ مخارج این قشون به عهده ایران است‌.

ز ـ هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود در مقابل پرداخت قیمت‌، تسلیم کنند.

ح ـ کالاهای بازرگانان ایرانی که در باکو ضبط شده تحویل حکومت ایران شود.

ط ـ کلیه موسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار شود.»

اجمال این توافق‌نامه عدم دخالت روس‌ها در امور داخلی ایران، در عین حفظ حداقل دو هزار نظامی آنان در شمال ایران بود؛ حضوری که خود به منزله دخالت در امور داخلی ایران بود. میرزا کوچک‌خان جنگلی با استناد به همین توافق‌نامه بود که سه هفته پس از مداخله نظامی آنان در انزلی‌، موجودیت حکومت خود را در رشت اعلام کرد.

سران نهضت جنگل پس از اعلام حکومت، ضمن انتشار اعلامیه‌ای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل‌»، به مفاسد دستگاه حاکمه ایران و جنایات انگلیسی‌ها اشاره کردند و در پایان نظریات خود را به شرح زیر اعلام داشتند:

۱ـ جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت را ملغی کرده جمهوری را رسما اعلام می‌کنند.

۲ـ حکومت موقت جمهوری حفاظت از جان و مال عموم اهالی را برعهده می‌گیرد.

۳ـ هر نوع معاهده و قراردادی که به ضرر ایران با هر دولتی منعقد شده است، لغو و باطل می‌شناسد.

۴ـ حکومت موقت جمهوری همه اقوام بشر را یکی دانسته‌، تساوی حقوق را درباره آنان قائل است و حفظ شعائر اسلامی را فریضه می‌داند.

سران نهضت در شهر رشت سرگرم تحکیم مبانی جمهوری بودند که به تدریج اختلافاتی در میان شان پدید آمد و همین امر نهضت را به انحطاط و نابودی کشاند. پس از ورود ارتش سرخ به ایران، چند نفر از اعضای «حزب کمونیست عدالت باکو» از روسیه وارد گیلان شدند. این افراد در رشت حزبی به نام عدالت تشکیل دادند و رفته‌رفته ضمن برگزاری میتینگ‌ها و سخنرانی‌ها، عملا مواد توافق شده میان سران نهضت جنگل و روس‌ها را زیر پا گذاشتند و تبلیغاتی نیز علیه میرزا کوچک‌خان آغاز کردند. میرزا دو نفر از اعضای نهضت را به قفقاز فرستاد تا با نریمانف، صدر شورای جمهوری قفقاز ملاقات کنند و او را وادارند تا اعضای حزب را از ادامه کارشکنی‌ها و اقدامات نفاق‌افکنانه باز دارد؛ اما نریمانف اقدامی جدی به عمل نیاورد.

میرزا که اوضاع را چنین دید، روز ۱۸ تیر ۱۲۹۹ معترضانه رشت را ترک گفت و اعلام کرد تا زمانی که حزب عدالت از کارهای خلاف و حمله به اسلام و تبلیغ کمونیسم دست برندارد، به رشت باز نخواهد گشت‌.

در آستانه کودتای رضاخان، شرایط سیاسی ایران شدیدا علیه میرزا کوچک‌خان جنگلی بود. روس‌ها او را تنها گذارده بودند و صرفا به منافع خود در ایران می‌اندیشیدند. آنان به‌ویژه تلاش داشتند تا روابط صمیمانه‌ای را با سردار سپه که با قدرت اسلحه و سرکوب نارضایی‌ها توانسته بود ثبات نیم‌بندی را در کشور به وجود آورد، برقرار کنند. آنان مصلحت خود را در آزاد گذاشتن دست رضاخان برای سرکوب نهضت جنگل می‌دانستند، حتی حضور رضاخان در اتومبیل کنسول شوروی در رشت‌، زمانی که برای سرکوب جنگل به آن شهر رفته بود، نشان از هم‌پیمانی روس‌ها با سردار سپه در این تصمیم داشت‌.

علاوه‌بر این، رضاخان در آن زمان، در کمیته‌ای ایرانی ـ انگلیسی‌ به نام «کمیته زرگنده‌» به اتفاق سیدضیاءالدین طباطبایی در حال تدارک کودتای سوم اسفند خود بود. به همین دلیل‌، اقدام رضاخان به نوعی اجرای مصوبه کمیته مذکور نیز بود. کمیته زرگنده در حقیقت ۲ کارکرد اساسی داشت‌. یکی سرکوب نهضت جنگل و دیگر استقرار دیکتاتوری رضاخان‌.

طرح سرکوب نهضت میرزا کوچک‌خان جنگلی، محصول اراده مشترک شوروی‌، کمونیست‌های داخلی‌، دولت انگلستان و استبداد رضاخانی بود. در چنین شرایطی، سران نهضت جنگل چند راه بیشتر نداشتند، یا باید تسلیم می‌شدند و اسلحه را زمین می‌گذاشتند، یا به روسیه پناه می‌بردند یا اینکه تسلیم و پناه بردن به بیگانه و اجنبی را نمی‌پذیرفتند و تا آخرین قطره خون به مبارزه ادامه می‌دادند. احسان‌الله‌خان ترجیح داد تا به شوروی بپیوندد. خالو قربان نیز با قید تضمین از طرف سردار سپه، با همه افراد خود تسلیم قوای دولتی شد و جان خود را نجات داد. در این میان فقط میرزا کوچک‌خان بود که نه ایران را ترک کرد و نه تسلیم قوای دولتی شد و سرانجام نیز به مبارزه ادامه داد تا در ۱۱ آذر ۱۳۰۰ کشته شد.