دریاچه ارومیه، جاذبه گردشگری یا دافعه؟!
فواد شمس بی‌مقدمه باید بگوییم وضعیت دریاچه ارومیه حتی از مرز بحرانی هم گذشته است. تا جایی که هر روز باید منتظر خبر خشکیدن کامل این دریاچه باشیم. روند خشک شدن دریاچه ارومیه از حدود سال‌های 1374و 1375 آغاز شده، اما از آن زمان تاکنون هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از این اتفاق صورت نگرفته است و همین امر موجب شده که اکنون وضعیت این دریاچه بیش از پیش بحرانی شود. علاوه بر اختلالاتی که از بین رفتن این دریاچه در اکوسیستم منطقه ایجاد کرده است، بی شک جذب گردشگر را نیز در این ناحیه دچار مشکل می‌کند.
چنانچه در ادامه نیز اشاره خواهیم کرد، دور از ذهن نیست که از بین رفتن چهره زیبای دریاچه و تاثیرات نمکزارها بر آب و هوا، گردشگران را از رفتن به ارومیه برای بازدید از دومین دریاچه آب شور جهان منصرف کند. بنابراین پیوند حفاظت از محیط زیست و گردشگری اینجا است که رخ می‌نمایاند.
دریاچه ارومیه بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و در عین حال دومین دریاچه آب شور جهان محسوب می‌شود. حوضه آبریز دریاچه ارومیه، ۱۵/۸۷۶ کیلومتر مربع است که حدود ۳ درصد مساحت کل کشور ایران را دربر می‌گیرد. در حال حاضر ۲۷ گونه پستاندار،
۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی، حیات وحش این دریاچه را تشکیل می‌دهند. مطمئنا این تنوع پتانسیل عظیمی برای جذب انواع گردشگران، از گردشگری پرنده‌نگری تا طبیعت‌گردی دارد؛ پتانسیلی که بی‌آنکه به انرژی محرکه‌ای برای رونق این سرزمین بدل شود در حال خشکیدن و سترون شدن است. در حالی که هم‌اکنون حجم تقریبی آب دریاچه ارومیه ۱۳ میلیارد مترمکعب است، این دریاچه به حدود ۱۲میلیارد مترمکعب آب برای رسیدن به حجم اکولوژیکی استاندارد نیاز دارد. در واقع دریاچه ارومیه دقیقا دو برابر الان آب می‌خواهد تا تنها به وضع عادی برسد. بر اساس برآوردها این دریاچه حدود ۳هزار کیلومتر مربع پسروی داشته و در واقع این بخش‌ها از دریاچه ارومیه خشک شده است. هم‌اکنون حدود ۲هزار کیلومتر مربع از دریاچه ارومیه باقی مانده است؛ به عبارتی تنها ۲۵ درصد از کل دریاچه و قسمت جنوبی این دریاچه که دیگر دریاچه نیست!
چرا ارومیه خشکید؟
سدسازی‌های بی‌رویه‌ای که در این منطقه صورت گرفته، یکی از عمده‌ترین دلایل خشکیدن دریاچه ارومیه به حساب می‌آید. ۲۲ سد در حوزه ارومیه احداث شده که البته ۸ سد به بهره‌برداری رسیده و بقیه در مرحله مطالعه و اجرا هستند. در منطقه آبریز دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی، ۳۶ سد احداث شده و ۲۲ سد به بهره برداری رسیده است. تعداد زیادی از این سدها، سدهای کوچک‌تری هستند که از سوی وزارت کشاورزی احداث شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند. در واقع ۱۱ رود آب شیرینی که به دریاچه ارومیه سرازیر بوده به علت سدهایی که در مسیر رودخانه‌ها ساخته شده، مسدود و روی برخی از این رودها چند سد احداث شده است. از سوی دیگر در سی سال اخیر، جمعیت منطقه بیش از دو برابر و شاید بیشتر شده و بدیهی است که تامین آب به عنوان بخشی از نیازهای اصلی مردم مساله عمده باشد. به دلیل کمبود بارندگی مسوولان و ساکنین اقدام به حفر تعداد زیادی چاه عمیق کرده‌اند؛ به صورتی که سطح آب‌های زیرزمینی به سرعت کاهش یافته و بالارفتن مصرف آب مشکلات حادی را موجب شده است. حفاری بی‌رویه چاه‌های مربوط به حوزه آبی دریاچه، عامل مهم دیگر در خشک شدن دریاچه ارومیه به شمار می‌رود. بنا به اطلاعات منتشر شده تنها در دشت‌های مراغه، بناب و ملکان حدود ده هزار چاه غیرقانونی به وجود آمده که به طور غیرقانونی از آب‌های زیرزمینی استان برداشت می‌کنند و با توجه به سنگینی آب شور نسبت به آب شیرین، این امر در نهایت به کاهش سطح آب دریاچه ارومیه انجامیده است.
عامل دیگر خشکسالی را باید بحث گسترش کشاورزی دانست. در سی سال اخیر سطح کشت دریاچه ارومیه، یعنی حوضه آبی دریاچه، از ۱۵۰ هزار هکتار به ۴۱۵ هزار هکتار افزایش یافته و مصرف آب در این منطقه، از ۸/۱ میلیارد متر مکعب به ۵/۵ میلیارد متر مکعب رسیده است. همچنین از دیگر عواملی که در تخریب محیط زیست اطراف دریاچه ارومیه تاثیرگذار هستند، باید به تخلیه فاضلاب‌های صنعتی در بستر دریاچه ارومیه اشاره کرد که تاکنون به این مساله نیز توجه لازم صورت نگرفته است. عبور بزرگراه شهید کلانتری از میان دریاچه ارومیه را هم از دیگر عوامل تخریب این دریاچه می‌دانند. مختل شدن چرخه آب از شمال به جنوب دریاچه باعث می‌شود که با ازدیاد شوری بخش جنوبی، مهم‌ترین کانون زیستی این دریاچه رو به نابودی بگذارد. پس‌روی آب دریاچه نیز موجب شکل‌گیری شوره‌زارهایی در شرق و جنوب دریاچه شده است و به باغات این منطقه آسیب فراوانی وارد می‌کند.
در کنار این همه باید به مسائل اقلیمی هم توجه داشت؛ اقلیم این منطقه و به ویژه خشکسالی‌های ادواری، نقش اساسی در این امر ایفا کرده است. مساله کاهش بارندگی، افزایش دما و افزایش میزان تبخیر آب‌های سطحی از جمله عوامل زیست محیطی هستند که وضعیت فعلی آب دریاچه ارومیه را به وجود آورده‌اند.
شاید درباره آثار زیست محیطی داستان دریاچه ارومیه بسیار گفته و شنیده شده، اما گویی مساله هنوز در مرحله کارشناسی و گاه مرثیه سرایی برای از کف رفتن این ثروت و زیبایی عظیم است. حالا باید امیدوار باشیم که سرعت کار کارگروه نجات دریاچه ارومیه برای پیگیری مساله، از سرعت خشکیدن دریاچه بیشتر باشد؛ کما اینکه وزیر نیرو قول داده که تا ۲۷مهرماه جاری اولین گزارش عملکرد کار گروه را به مردم بدهد. با این حال شاید بهتر بود در کارگروه شکل‌گرفته، از نمایندگان سازمان گردشگری نیز استفاده می‌شد تا اشراف دولت به اثرات این دریاچه در حوزه گردشگری نیز آشکار می‌شد. سازمان گردشگری و محیط زیست چشم به سخاوت آبی‌ دوخته که از زیر سدهای وزارت نیرو و کشاورزی تراوش می‌کند تا این عطش نمک‌آلود را تسلا دهد و خون تازه‌ای در رگ‌های گیاهان، جانوران و پرندگان این دریاچه که سیر قهقرایی خود را به سمت چاله شدن طی می‌کند، به جریان در آورد.