نقش سرمایهگذاریهای خارجی در توسعه صنعتی ایران ۱۳۳۴-۱۳۵۷
دکتر فریدون برکشلی- اولین حرکتها به منظور ایجاد صنایع ماشینی در ایران از دوران حکومت رضاخان آغاز شد. در این دوره صدور کالاهای سرمایهای و ماشینآلات صنعتی به وسیله ممالک توسعهیافته به صورت یک رشته مهم از فعالیتهای اقتصادی درآمده بود. طی این دوره، دولت با در اختیار داشتن بخش اعظم امکانات مالی و اقتصادی کشور، اغلب کارخانهها را با منابع دولتی ایجاد نمود. درآمد حاصل از فروش نفت در اختیار دولت بود و دولت نیز ضرورتی برای سهیم کردن امکانات مالی خود با جامعه و بخش خصوصی نمیدید.
بخش خصوصی ایران، که مستقلا از حمایت مناسب دولت برخوردار نبود، میکوشید تا با برخورداری از مشارکت خارجی، حتی به مقدار اندک، خود را زیر چتر حمایتی شرکتهای بینالمللی و چندملیتی قرار دهد و از انواع امتیازاتی که سرمایهگذاران خارجی در ایران به دست میآوردند، بهرهمند شود.
طی جنگ جهانی دوم و هنگام اشغال نظامی ایران به وسیله قوای متفقین، اقتصاد ایران با تورم و کمبودهای بیسابقه مواجه شد.
همزمان با این تغییرات در روند رشد نسبی بخش خصوصی تسهیلاتی نیز به منظور جلب مشارکت سرمایهگذاریهای خارجی صورت گرفت که عمدتا در قالب «قانون جلب و حمایت سرمایههای خارجی» تنظیم یافته بود. فعالیت شرکتهای عمده خارجی در ایران عملا از سال ۱۳۳۶ شروع شد. در این سال دو شرکت آمریکایی و فرانسوی تاسیس شد.
صنایع ماشینآلات و لوازم الکتریکی و غیرالکتریکی، با ۳۷ مورد، بیشترین شرکتهای خارجی را به خود اختصاص داده بودند و صنایع شیمیایی و دارویی و وسایط نقلیه و لوازم حمل و نقل به ترتیب در مرتبههای دوم و سوم قرار داشتند. آمریکا اولین کشوری بود که بعد از جنگ دوم جهانی در ایران وارد سرمایهگذاری مستقیم شد. فعالیت شرکتهای بزرگ آمریکایی و ژاپنی تا پایان دوره حکومت پهلوی همچنان در صدر شرکتهای خارجی در ایران باقی ماند.
بررسی ماهیت این سرمایهگذاریها نشان میدهد که، همسو با اهداف صنعتی دولت، سرمایهگذاری این شرکتها نیز در جهت تامین تولید داخلی به منظور پاسخگویی به مصرف داخلی و جایگزینی واردات بوده است. گذشته از نوسانات سالانه، صنایع پتروشیمی، بالاترین سهم را در سرمایهگذاریهای خصوصی خارجی به خود اختصاص داده بود. پس از آن صنایع فلزی، ماشینآلات و لوازم الکتریکی و غیرالکتریکی، لاستیکسازی، مواد شیمیایی و داروسازی جزو مهمترین صنایع جذبکننده سرمایههای خصوصی خارجی بودهاند.
نکته مهم دیگر این است که ترکیب جغرافیایی جذب سرمایهگذاریها در ایران به طور مستقیم و مشخص با ترکیب جغرافیایی واردات کشور همسو بوده است. در بخش صنعتی ایران، آثار مستقیم اشتغالزایی صنعتی، سرمایهگذاریهای خارجی بسیار محدود بوده است. ظاهرا علت اصلی این محدودیت تمرکز شدید فعالیت این مشارکتها در تعداد اندکی از صنایع سرمایهطلب بوده است. ایجاد و رشد صنایع جدید در ایران، مانند صنایع شیمیایی و دارویی، وسایط و لوازم حمل و نقل، عمدتا به شرکتهای خارجی ارتباط داشته است. الگوی صنعتی انتقال یافته از طریق شرکتهای خارجی بر الگو و ترکیب مصرف جامعه ایرانی تاثیراتی داشت که جنبههای منفی آن بیش از جنبههای مثبت آن ارزیابی میشود.
نتایج حاصل از بررسی حاضر نشان میدهد که در کشورهای در حال رشد نظیر جمهوری اسلامی ایران تنها در پرتو یک خط مشی سنجیده توسعه میتوانند از نتایج مطلوب سرمایهگذاری و مشارکت خارجی بهرهمند شوند و در عین حال تاثیرات سوء حضور سرمایههای خارجی را به حداقل ممکن محدود سازند.
منبع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر
ارسال نظر