خلق ثروت نفتی از کانال اقتصاد دانشبنیان
عبدالله اسدزاده
دکترای مدیریت استراتژیک
اقتصاد دانشبنیان به عنوان یکی از مولفههای اقتصاد مقاومتی، تعبیر عامی است که دامنه اثر آن کلیه فعالیتهای اقتصادی را در بر گرفته و محدود به صنعت یا حوزه خاصی نیست، اما پرواضح است که تنیدگی آن با مزیتهای نسبی کشور میتواند عواید به مراتب چشمگیرتری را به دنبال داشته باشد. از این رهگذر، منابع عظیم نفت و گاز که ایران را در جایگاه ممتاز بینالمللی قرار داده باید به چشم یک فرصت طلایی برای توسعه اقتصاد دانشبنیان و در نهایت خلق ثروت از علم و فناوری نگریسته شود.
عبدالله اسدزاده
دکترای مدیریت استراتژیک
اقتصاد دانشبنیان به عنوان یکی از مولفههای اقتصاد مقاومتی، تعبیر عامی است که دامنه اثر آن کلیه فعالیتهای اقتصادی را در بر گرفته و محدود به صنعت یا حوزه خاصی نیست، اما پرواضح است که تنیدگی آن با مزیتهای نسبی کشور میتواند عواید به مراتب چشمگیرتری را به دنبال داشته باشد. از این رهگذر، منابع عظیم نفت و گاز که ایران را در جایگاه ممتاز بینالمللی قرار داده باید به چشم یک فرصت طلایی برای توسعه اقتصاد دانشبنیان و در نهایت خلق ثروت از علم و فناوری نگریسته شود.
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر است که به ظرفیتهای عظیم بلااستفاده و بعضا رو به اتلاف این حوزه نیز نظری افکنیم. به عنوان مثال حجم گازی که روزانه در مشعلهای پالایشگاهها و میادین نفتی و گازی کشور تحت عنوان فلرینگ سوخته و از بین میروند که بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون مترمکعب تخمین زده میشود. بدیهی است که این حجم عظیم گاز در صورتی که با بهکارگیری راهکارهای نوآورانه امکان احیا و فرآوری (از جمله استفاده جهت تولید برق، استفاده به عنوان خوراک پتروشیمیها و ...) داشته باشد، پتانسیل خلق ثروت عظیمی را دارد که میتواند برای بسیاری از مقاصد توسعهای کشور مورد استفاده قرار گیرد.
در سطح بینالمللی، مثالهایی که فناوری به تحول در صنایع نفت و گاز کشورها منجر شده کم نیست. به طور مثال انقلاب شیل گاز (Shale gas) آمریکا که به نوعی معادلات بینالمللی عرصه انرژی را برهم زد میتوان محصول تلفیق راهحلهای فناورانه با منابع ارزان یا رایگانی دانست که حتی نام ثروت ملی را نیز نمیتوان بر آنها نهاد. مثال قدیمیتر از کاربرد فناوری در صنایع نفت و گاز مربوط به آفریقای جنوبی در زمان حکومت آپارتاید است که با توجه به تحریم بنزین علیه این کشور، به ناچار متوسل به راهکارهای فناورانه شد و با کمک متخصصان شرکت ساسول، گاز متان حاصل از زغالسنگ را به بنزین تبدیل کرد که آغازی بر شکلگیری تکنولوژی GTL به شکل امروزی آن بود. به نظر میرسد در سالی که مزین به نام اقتصاد مقاومتی بوده و جنب و جوش قابل ملاحظهای در دستگاههای اجرایی کشور در این مسیر به چشم میخورد پایهگذاری نظام خلق و حمایت از نوآوری در صنعت نفت کشور بهترین مصداق التزام به تحقق بخشی این آرمان بوده که این مهم باید با قوت در دستور کار متولیان و سیاستگذاران ارشد این صنعت قرار گیرد. از سوی دیگر تحقق اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ و جامهعمل پوشاندن به سیاستهای مورد تاکید مقام معظم رهبری در زمینه حرکت از خامفروشی به فرآورده فروشی، همگی در نسخه نجات بخش اقتصاد دانشبنیان نهفته بوده و با دمیدن روح دانش و فناوری به این بخش از اقتصاد کشور مجال ظهور مییابد.
از این رو، تقویت پایههای دانش و فناوری در صنایع نفت و گاز کشور به عنوان یک اولویت کلیدی وزارت نفت باید در اسناد راهبردی و سیاستگذاریهای این وزارتخانه به طور شفاف بیان شده و مدلهای پیادهسازی آن به دقت طرحریزی شود. یکی از طرق اجرایی کردن این هدف، حمایت جدی از استعدادها و ظرفیتهای نوآورانه شرکتهای خصوصی دانشبنیان فعال در فضای نفت و گاز کشور با هدف دستیابی به دانش فنی و کسب توانمندی ساخت تجهیزات کلیدی مورد نیاز این صنایع است که این مهم با استفاده از مشوقهایی نظیر انعقاد قراردادهای تضمین خرید، پیشخرید محصولات، مشارکت در هزینههای تحقیق و توسعه کاربردی، امکان استفاده از آزمایشگاههای پیشرفته، اعطای یارانه یا کمکهای بلاعوض در نمونهسازی، مشارکت خطرپذیر و مواردی از این دست قابل اجرا است.
آنچه اثربخشی این رویکرد را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد اجرای آن در قالب یک ساختار ماموریتگرا و در تعامل با سایر ارکان حمایتی فعال در اقتصاد دانشبنیان است تا منابع موجود بهصورت هدفمند، عادلانه و صرفا بر مبنای اولویت در رفع نیازهای واقعی کشور (و نه انجام پژوهشهای غیرکاربردی) تخصیص یافته و زمینه شکلگیری رقابتی سالم میان شرکتهای فعال در صنایع نفت و گاز کشور را با هدف پر کردن شکافهای فناورانه و رفع تنگناهای موجود فراهم سازد. در غیر این صورت، نگاه جزیرهای به توسعه فناوری و منحصر دانستن منابع پژوهشی وزارتخانه و پژوهشگاه صنعت نفت به درون مرزهای آن، بدون توجه به فعالیتهای بخش خصوصی دانشبنیان- که گاه فاصله اندکی تا رسیدن به مرزهای فناوری داشته و به دلایلی از جمله مشکل تامین مالی متوقف شدهاند- نمیتواند منافع حداکثری صنعت نفت را در دسترسی به فناوریهای پیشرفته تامین کند.
صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان بازوی مالی اقتصاد دانشبنیان که به موجب قانون سال ۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی در حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان بخش خصوصی پایهگذاری شده، میتواند اصلیترین محمل برای ایجاد این پیوند باشد. با توجه به جایگاه ویژه صندوق در حمایت از طرحهای فناورانه و از جمله طرحهای فناورانه صنایع نفت و گاز، شایسته است متولیان پژوهشی صنعت نفت، با یک نگاه ملی و همافزایانه، ضمن تعمیق تعاملات با صندوق، با اختصاص بخشی از منابع خود در تامین مالی طرحهای منتخب صندوق نوآوری و شکوفایی در صنایع هیدروکربوری به تکمیل چرخه توسعه فناوریهای این حوزه کمک کرده و گام ارزندهای را در جهت تقویت اقتصاد دانشبنیان بردارند. این موضوع در بهترین حالت میتواند در قالب سرمایهگذاری خطرپذیر در طرحهای فناورانه شرکتهای دانش بنیان در ازای تملیک بخشی از سهام آن- با در نظر گرفتن محدودیتهای قانونی بخش دولتی- انجام گرفته و به اهرمیسازی منابع صندوق، کمک کند، علاوه بر این، چتر حمایتی ارگان پژوهشی وزارت نفت- به عنوان یکی از ذینفعان طرح- و هدایتهای تخصصی آن در پیچ و خم اجرای طرح، عاملی است که در کنار حمایت مالی، احتمال موفقیت شرکت دانش بنیان در توسعه فناوری را دوچندان میسازد. طبیعی است که این الگو در صورت موفقیت میتواند از سوی سایر دستگاههای دولتی و غیردولتی در کلیه ابعاد فناورانه به کار گرفته شده و به ایجاد یک مدل جامع مشارکتی توسعه فناوری با محوریت صندوق نوآوری و شکوفایی و با استفاده از ظرفیتهای تخصصی و مالی دستگاههای مختلف کشور منجر شود.
ارسال نظر