به گزارش عصر ایران؛در میان سیاسیون محافظه کاران ( اصول‌گرایان) در عمر سیاسی خود معمولا پایبند به "شیخوخیت" بودند. برای آنها معمولا حرف بزرگان فصل الخطاب بود. چند صباحی است اما دیگر شیخوخیت در میان اصول‌گرایان جایی ندارد. نسل جدید محافظه کاران که بعد از دهه ۸۰ وارد صحنه سیاست شدند اما چندان اعتقادی به ریش سفیدی نداشتند و بر این باور بودند که خود صلاح کار خویشتن می‌دانند و احتیاجی نیست دیگران برایشان تصمیم بگیرند.

نمونه بارز این معنا را می‌شود در سال ۸۴ و ۹۲ مشاهده کرد. در حالی که ریش سفیدان اصول‌گرا تلاش می‌کردند نیروهای سیاسی را دور یک میز جمع کنند و تنها یک نفر را به عنوان نامزد نهایی معرفی کنند. نیروهای سیاسی مسیر خود را رفتند و هر کدام ساز خود را زدند و سمفونی وحدت اصول‌گرایان تبدیل به کنسرتی با نواهای مختلف شد.

راز سکوت بزرگان اصول‌گرا در مورد انتخابات سال 96

سازهای ناکوک باعث شد تا بزرگان اصول‌گرا که بیشتر در قامت جامعه مدرسین و جامعه روحانیت وارد صحنه می‌شدند سکوت کنند و ترجیح بدهند در برابر فعالیت جوانان اصول‌گرا چشم خود را ببندند و اجازه بدهند آنها مسیر خود را بروند.

بزرگان اصول‌گرا از این که حرفشان روی زمین بماند می‌ترسند. شاید به خاطر همین است که اعضای جامعه مدرسین ترجیح می‌دهند تنها مردم را به حضور در انتخابات دعوت کنند. تصور کنید آیت‌الله در قامت استاد حوزه علمیه به نامزدهای مختلف تاکید می‌کنند به وحدت برسید اما آنها بعد از دیدار با آیت‌الله می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنند.

ریش سفیدان اصول‌گرا برای حفظ حرمت خود تلاش می‌کنند دیگر در انتخابات‌ها فعالیت نکنند. تمام جریان‌ها فعالیت‌های خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آغاز کرده‌اند اما نهاد "مذهبی و سیاسی " مانند جامعه مدرسین سکوت در پیش گرفته است. آیت‌الله مقتدایی از اعضای برجسته جامعه مدرسین در مورد فعالیت‌های این نهاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 می‌گویند:" به احتمال قوی برای دعوت مردم به مشارکت در انتخابات بیانیه می دهد اما اینکه نامزد تعیین و معرفی کند هنوز بحثی نشده است."

بزرگان اصول‌گرا می‌ترسند انشقاقی که در میان رده‌های پایینی محافظه کاران ایجاد شده است در میان آنها نیز تسری پیدا کند. هشداری که آیت‌الله یزدی بعد از انتخابات ریاست جمهوری 92 به آن اشاره کرد. در جریان انتخابات 92 برخی از اعضای جامعه مدرسین به زعامت آیت‌الله یزدی به صورت غیر رسمی از ولایتی حمایت کردند و عده‌ای دیگر به فرماندهی مصباح یزدی سعید جلیلی را نامزد مطلوب خود معرفی کردند و بخش دیگر نیز در قامت حمایت از قالیباف به میدان آمدند. آیت‌الله یزدی اختلاف سال 92 را اینگونه روایت می‌کند:" زمانی که احساس کردم در حوزه یک حزب و گروهی که خود را منتسب به آیت الله مصباح می دانند به وجود می‌آید، به بعضی از روحانیون محترمی که با ایشان ارتباط خاص دارند، در جلسات خصوصی که با آنها داشتم، گفتیم که از تفرقه و تجزیه جلوگیری کنیم، ولی متأسفانه مشکل حل نشد. البته بنده ارادت خاصی به آیت الله مصباح یزدی دارم ایشان عضو جامعه مدرسین هستند. از قدیمی ترین کسانی که با هم در مبارزات شرکت داشتیم. در آن اطلاعیه هایی که قبل از انقلاب منتشر شده، بنده به همراه ایشان و یکی از دوستان، آنها را منتشر می کردیم. آیت الله مصباح از جایگاه خاصی برخوردار بودند و هستند. ایشان یکی از شخصیت های علمی ، فلسفی، دینی، اخلاقی و وزنه سنگین علمی هستند. گروهی اطراف ایشان به وجود آمد. خوب است طلاب محترم ما بدانند بنده خدا را گواه می گیرم ما برای جلوگیری ازتفرقه به همراه چند تن از دوستان جلسه ای کاملا خصوصی تشکیل دادیم و از تعدادی از اعضای مجلس خبرگان دعوت کردیم. هدف اصلی این بود که انعطاف بیشتری بین روحانیون باشد تا شکاف جدیدی بوجود نیاید و به این امید که روحانیت مبارز و جامعه مدرسین در خصوص مسائل سیاسی کشور همراهی و همدلی داشته باشند که این وحدت و همدلی امر بسیار مفیدی است."

آنگونه که در بالا اشاره شد زعمای اصول‌گرا دیگر علاقه ندارند در میانه میدان رقابت‌های انتخاباتی باشند و بیشتر دوست دارند از بیرون نظاره گر زمین بازی انتخابات در ایران باشند. سکوت معنادار آیات یزدی و مصباح به عنوان زعمای جریان‌های مختلف اصول‌گرایی به خوبی حکایت از این معنا دارد.

در این میان باید گفت برخلاف اصول‌گرایان، اصلاح‌طلبان بر اساس شیخوخیت عمل می‌کنند و زمین بازی خود را بر اساس نظرات هاشمی، خاتمی و روحانی ترسیم می‌کنند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.