بخشی از سخنان عباس عبدی:

-رقیب اصلی روحانی عملکرد خودش است و اینکه مجموعه اطرافیانش تا چه حد کارآمد و با سلامت عمل کنند. نه احمدی‌نژاد و نه کس دیگری رقیب اصلی و اولیه او نیست.
-اگر احمدی نژاد اکنون فعال نشود، احتمال کمی وجود دارد که در آینده شرایطی برای حضور سیاسی به دست آورد. او گروه و جریان سیاسی پایدار و مستمر نیست. فرد است و باید خود را زنده نگه دارد. بنابراین فعال شده تا زنده بماند، ولی هدف اصلی او آمدن نیست، هرچند اگر بتواند بیاید از آن استقبال می‌کند، شاید گمان دارد که فضای سیاسی برای زدن روحانی به او نیاز دارد و ویزای ورود را کسب خواهد کرد. اگر چنین فکر کند این ناشی از درک نادرست او از ساختار سیاسی ایران است بنابراین او فعال می‌شود و مدتی پیش از انتخابات مثل یک گلوله برف در تابستان داغ، به سرعت آب خواهد شد.
- روحانی مجبور است یا می‌خواهد که ملتزم به برخی قواعد حکومت‌داری عقلایی شود و اطرافیانش نیز متناسب با این ویژگی هستند؛ در حالی که اطرافیان احمدی‌نژاد مثل خودش هستند، از همه مهم‌تر پس‌زمینه تاریخی آنان است. در دو سال ٩٠ تا ٩٢ بروز هیچ یک از ویژگی‌های سال‌های اولیه را در احمدی‌نژاد نمی‌بینید چون زمینه‌هایش از میان رفته بود و خریدار نداشت. در این سال‌های آخر شما چند بار درباره هلوکاست و مدیریت جهانی شنیدید؟ چون بی‌مایه فطیر است. پول نفت ته کشید و مدیریت جهانی و هلوکاست هم فراموش شد.
- روحانی همانطور با مردم سخن می‌گوید که با نخبگان حرف می‌زند. سخنرانی وی در کنفرانس اقتصاد ایران در دو سال پیش را مقایسه کنید با سخنرانی او در تلویزیون برای مردم، ظاهرا هر دو از یک ادبیات و لحن است. او باید ادبیات و نحوه سخن گفتن خسته‌کننده خود را کنار بگذارد و با مردم خودمانی‌تر و نزدیک‌تر حرف بزند به‌طوری که مردم فاصله‌ای میان او و خودشان حس نکنند. البته منظورم مردم است و نه یک قشر محدود حاشیه‌ای که حتما باید در استفاده از ادبیات آنان پرهیز کرد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.