گروه فرهنگ و هنر- شایان ربیعی: فروش، به‌عنوان مهم‌ترین رکن در تولید هر کالایی، عاملیت نهایی را در توسعه یا تضعیف یک صنعت یا هنر ایفا می‌کند.ن
نشر کتاب، نزدیک به سه دهه اخیر در ایران همواره با یک سیر نزولی در تعداد مخاطبان همراه بوده است و این موضوع باعث شده تا صنعت نشر کتاب به‌عنوان یک صنعت با ریسک بالا برای سرمایه‌گذاران فرهنگی شناخته شود. با این حال، وجود برخی روزنه‌های امیدوارکننده یا به تعبیری مناسب‌تر، فروش موردی برخی کتاب‌ها در ارقام قابل توجه، همواره نگاه ناشران را به خود جلب کرده و توانسته است امیدها را برای زنده ماندن این صنعت خدمتگزار فرهنگ، باقی بگذارد. این گزارش تلاش می‌کند تا با بررسی ویژگی‌های کتاب‌های پرفروش در حوزه ادبیات داستانی معاصر، به واکاوی دلایل و ملزومات استقبال مخاطبان از یک کتاب، بپردازد و با بررسی بازار کتاب در ایران به یک فرمول مشخصی برای پیش‌بینی میزان فروش دست پیدا کند. نکته قابل توجه این است که بیشتر کتاب‌های داستانی معاصر پرفروش در سال‌های دو دهه هفتاد و هشتاد منتشر شده است و افزون بر این باید یادآوری کرد که اطلاعات مربوط به این گزارش به علت نبود آمارهای رسمی و مستند از میزان فروش، به صورت میدانی به دست آمده است. اگرچه تلاش ما در این گزارش تکیه بر آمار فروش کتاب‌ها است نه شمارگان آنها، اما دستیابی به رقم دقیق فروش یک کتاب در سراسر کشور کاری به غایت دشوار و زمانبر است؛ اما با این همه، در بیشتر موارد چاره‌ای جز اتکا به شمارگان کتاب‌ها نبود. در این گزارش تا جایی که ممکن باشد، آثار پرفروش را مورد به مورد تحلیل می‌‌‌کنیم و متوجه می‌‌‌شویم که معمولا آنها در لحظه مناسب برحساسیت جامعه انگشت گذاشته‌اند. نکته مهم دیگر این است که معمولا تیراژ بالای یک رمان را اغلب مخاطبان زن تعیین می‌کنند، چه تعداد مخاطبان مونث بسیار بیشتر از جنس مخالف است و یکی از دلایل عمده موفقیت فروش آثار نویسندگان زن در این سال‌ها حمایت خوانندگانی بوده که در کتاب‌های ایشان نوعی همذات‌پنداری جنسیتی را درک کرده‌اند.


تقسیم‌بندی فروش در بازار کتاب
تاکید بر این موضوع لازم است هر کتابی که نسخه‌‌‌های متعددی از آن به فروش رود «پرفروش» نامیده می‌‌‌شود. بر این اساس کتاب‌‌‌های پرفروش را می‌‌‌توان در چهاردسته طبقه‌بندی کرد:
الف: نخستین دسته شامل همه آثاری می‌‌‌شود که از قانون پخش گسترده تبعیت می‌‌‌کنند؛ این دسته از کتاب‌‌‌ها نوشته می‌‌‌شوند تا پرفروش باشند.
فرهنگ لغت و کتاب‌‌‌های عملی (نظیر آ‌موزش تعمیر و خرده کاری در منزل، آشپزی، باغچه‌بانی، روش زندگی و شیوه‌‌‌های موفقیت در ازدواج یا رژیم لاغری) و نیز ادبیات «عامه‌پسند» چه رمان‌‌‌های احساساتی یا پلیسی در این دسته قرار می‌‌‌گیرند.
ب: پس از آن نوبت به پرفروش‌‌‌های «برنامه‌ریزی شده» می‌‌‌رسد، این گونه شامل روش‌‌‌های پیچید‌‌ه‌ای به صورت ماشینی می‌‌‌شود و بر اساس تجاری‌سازی فروش بالای اثر بنا شده است. این بخش امروزه به شدت در حال توسعه است.
ج: در این دسته کتاب‌‌‌ها چهره‌‌‌های برجسته مثل شخصیت‌های سیاسی، آدم‌های مشهور در ادبیات و کسانی که جایزه گرفته‌اند، قرار دارند. اینها را نمی‌‌‌‌توان پرفروش برنامه‌ریزی شده نامید. بلکه آنها را باید پرفروش قابل پیش‌بینی نامید؛ همه می‌‌‌دانند که اگر این کتاب‌‌‌ها خوب باشند با فروش بالایی مواجه خواهند شد.
د: در دسته پایانی آثاری قرار دارند که با فروش «غیر منتظره» روبه‌رو می‌‌‌شوند. این بی‌تردید تنها گروه واقعی آثار پرفروش است. چنین کتابی با هدف برانگیختن علاقه گروهی از مردم نوشته نمی‌‌‌شود و به قوانین بازار نشر نیز کاری ندارد، بلکه تنها به تاریخ اذهان توجه می‌‌‌کند. پدیده مدرن پرفروش در جالب‌‌‌ترین شکل خود همین است.

ویژگی‌های رمان‌های پرفروش سه دهه اخیر
روایت و نثر ساده با تم تاریخی-مستند: برخی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سی سال گذشته عمدتا روایتگر یک داستان تاریخی-مذهبی با زبان ساده و روایتی روان هستند، به این معنی که روایت، پیچیدگی‌ها و درهم تنیدگی‌های زمانی پیچیده ندارد و زبان داستان، زبان ساده و همه فهمی است. این داستان‌ها با انتخاب بخشی از تاریخ شناخته شده برای عموم مردم، روایت تازه‌ای از آن به دست می‌دهند. در اینجا منظور از تاریخ، تاریخ کهن و کلاسیک نیست، بلکه روایت داستانی بخش‌هایی از تاریخ معاصر نیز در همین گروه دسته بندی می‌شود.

نمونه‌ها:
1- کتاب داستانی «کشتی پهلو گرفته» نوشته سیدمهدی شجاعی و چاپ شده در سال 1368 یکی از مهم‌ترین نمونه‌های کتاب داستانی با ویژگی ذکر شده در این قسمت است. این کتاب از زمان چاپ اول تا کنون نزدیک به 400 هزار نسخه فروخته است و محتوای آن به ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) که از زبان شخصیت‌های مرتبط با زندگی آن حضرت تعریف می‌شود، مربوط است.
۲- نمونه دیگر در این باره کتاب خاطرات خانم زهرا حسینی با عنوان «دا» است که به واسطه قرابت زیادش با ادبیات داستانی، در این گزارش به آن اشاره می‌شود، این کتاب که در سال ۸۷ منتشر شد، با فروش نزدیک به ۱۵۰‌هزار نسخه‌ای، در چند سال اخیر به‌عنوان یکی از کتاب‌های پرفروش تاریخ سی‌ساله نشر کتاب مطرح شد. محتوای این کتاب درباره خاطرات یک دختر جوان از روزهای مقاومت خرمشهر که کاملا مستند است و اعظم حسینی آنها را به شکل داستان درآورده است.

روایت ساده داستانی با تم زندگی روزمره

این گونه از پرفروش‌های داستان در واقع مبتنی بر الگوهای زندگی امروزی لایه‌های اجتماعی است و ارجاعات تاریخی کمتری دارد. طبقه متوسط یا به بیانی مناسب‌تر زنان طبقه متوسط با توجه به تغییر مناسبات و سبک زندگی در دو، سه دهه اخیر، بیش از سایر انواع نامبرده، از رمان‌هایی که به بازنمایی زندگی مدرن شده و روزمره طبقه متوسط می‌پردازند، استقبال بیشتری می‌کنند. شخصیت‌های این‌گونه رمان‌ها بیش از اینکه همچون رمان‌های قهرمان پرور درگیر نبرد با ضدارزش‌های اجتماعی باشند، در مناسبات زندگی شخصی خود تامل می‌کنند. زندگی‌هایشان فراز و فرود کمتری دارد و به نوعی در این داستان‌ها از فردیت انسان‌ها در زندگی روزمره مدرن و معاصر در مقابل قهرمانان بزرگ داستان‌های گذشته اعاده حیثیت می‌شود.

نمونه‌ها:
1- رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد یکی از مهمترین نمونه‌های این نوع رمان‌ها است که برای اولین بار در سال 80 به چاپ رسید و تا کنون نزدیک به 150 هزار نسخه از آن به فروش رفته است. شخصیت اصلی این رمان یک زن نوازنده کلاریس است که تقریبا بدون آرزو، غم و حتی شادی مدام یکسری از کارهای روزمره خانه را تکرار می‌کند، تلاش برای انس گرفتن با محیط، بن مایه دیگر این داستان است. موضوع اصلی این داستان یکنواختی زندگی یک زن خانه‌دار و خستگی از این روند و دل بستن به مرد همسایه‌ای که فکر می‌کند دنیای بهتری برای او به ارمغان خواهد آورد و در موازات آن گریزی زده می‌شود به اوضاع سیاسی آن موقع و تفکرات اجتماعی مردم آن سال‌ها.

2- نمونه دیگر در این باره داستان «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور و منتشر شده در سال 1379 است که با رقم فروش 75 هزار نسخه‌ای در میان کتابخوانان ایرانی جایگاه پیدا کرده است. این رمان نیز داستان سرگشتگی‌های یک جامعه‌شناس جوان به نام یوسف است که تازه درسش تمام شده و نمی‌داند جایگاه خدا در زندگی‌اش کجاست.

3- «کافه پیانو» نوشته فرهاد جعفری نیز از این گونه رمان‌ها است. این کتاب در سال 86 منتشر شد و نزدیک به 65‌هزار نسخه فروخت.
کافه پیانو روایت یک روزنامه‌نگار ورشکست شده است که برای گذراندن زندگی، کافه جمع و جوری زده و روز و شبش را در آنجا و با مشتری‌هایش می‌گذراند. کافی‌من به یکی ازمشتری‌هایش علاقه‌مند می‌شود.


روایت و شخصیت پردازی داستانی با تم تاریخی- مبارزه

این ویژگی عمدتا ویژگی کتاب‌های نویسندگانی است که روایت شخصی خود را از دوره‌ای تاریخی و عمدتا با محوریت یک قهرمان ارائه می‌کنند.
در این نوع روایت، سادگی نثر وجود دارد اما این سادگی روایت از جنس سادگی روایت در داستان‌های مستندگونه نیست! روایت داستانی در این کتاب‌ها عمدتا به روایت خطی و موازی داستان مربوط است.


نمونه‌ها:
1- بی‌تردید مهم‌ترین نمونه در این گونه، کتاب‌ها، رمان «کلیدر» نوشته محمود دولت‌آبادی است. این رمان مفصل که به لحاظ تعداد صفحات، از کلیه کتاب‌های داستانی معاصر، طولانی‌تر است، برای اولین بار در سال 1363 منتشر شد و از آن زمان تاکنون نزدیک به 100‌هزار بار فروخته شده است؛ رقمی که برای یک رمان مفصل طولانی در ایران بسیار قابل توجه است. اسم این رمان از روستایی در نیشابور گرفته شده که حوادث در آن اتفاق می‌افتد. داستان، ماجرای مبارزات گل محمد با خان‌ها است.

2. نمونه مطرح و پرفروش دیگر در این باره داستان سووشون نوشته سیمین دانشور است. این کتاب که نخستین بار در سال 1348 منتشر شد، توانست رکورد ماندگارترین کتاب داستانی معاصر پرفروش را به نام خود ثبت کند؛ کتابی که نزدیک به نیم قرن است همچنان می‌فروشد و تا کنون نزدیک به 90 هزار نسخه از آن به فروش رفته است؛ کتاب شرح ماجرای زنی است که شوهرش توسط عوامل رژیم پهلوی کشته شده است و این به چشم او شبیه داستان سیاوش است.


روایت ساده با تم عاشقانه- تنش عاطفی

این گونه روایت‌ها که شاید بتوان برای عموم آنها از عنوان کلی داستان‌های عامه پسند استفاده کرد معمولا راوی یک عشق ناتمام هستند! روایت در این داستان‌ها خطی و عمدتا بدون استفاده از تکنیک‌های زبان داستانی است. به بیان دیگر در این داستان‌ها هدف آن است که مخاطب سرانجام با سرنوشت، شخصیت‌ها آشنا شود.

نمونه‌ها:
1- یکی از مهم‌ترین نمونه‌ها در این باره رمان «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سید جوادی است که در سال 1374 منتشر شد. این کتاب در طول بیست سال گذشته بیش از 250 هزار نسخه فروش رفته است. حال و هوای رمان، یک فیلم هندی تمام عیار است. دختر پولدار داستان عاشق یک پسر بی‌خیال و لاابالی می‌شود و با او ازدواج می‌کند. 2- نمونه دیگر در این باره «شب سراب» نوشته ناهید پژواک است. این کتاب چاپ 1380 و گام به گام شبیه به داستان بامداد خمار است، به بیان دیگر، داستان «بامداد خمار» را بر عکس کنید، ماجرای این کتاب دستتان می‌آید. همه مقصرها و مظلوم‌ها را با هم جا به جا کنید! این کتاب نیز در حدود 120 هزار نسخه فروخته است. 3- رمان «سهم من» نوشته پرینوش صنیعی نیز که در سال 81 چاپ شده و با فروش نزدیک به 80 هزار نسخه در ردیف رمان‌های پرفروش سی سال اخیر است از دیگر نمونه‌های مربوط به این نوع از کتاب‌های پرفروش است. این کتاب قصه دختری که شیفته داروخانه چی محل شان است اما به دخالت خانواده‌اش مجبور به ازدواج با یک پسر سیاسی می‌شود. همین سیاسی بودن آقا هم کار دست‌شان می‌دهد و... 4- شاید مشهورترین رمان عامه‌پسند پرفروش در این زمینه «من او» نوشته رضا امیرخانی باشد که در سال 78 منتشر شد و نزدیک به 60 هزار نسخه فروخت. این داستان نیز مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح (از خانواده‌های قدیمی ‌تهران) است. علی فرزند یک تاجر معتبر است که در جنوب شهر زندگی می‌کنند. در نوجوانی عاشق مهتاب _ خواهر عزیزترین رفیقش کریم که نوکرشان هم بود _ می‌شود ولی این علاقه در طول عمر مهتاب به ازدواج نمی‌انجامد.


فرمول فروش

فرمول فروش
با نگاهی به زمان انتشار رمان‌های پرفروش در یک دهه اخیر می‌توان نبض سلیقه بازار را ردیابی کرد؛ به بیان دیگر می‌توان گفت که رمان‌های کافه پیانو(86)، چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم(80)، سهم من(81)، شب سراب (80) و دا (87) که به صورت میانگین هر یک نزدیک به 113 هزار نسخه فروش رفته است که با توجه به شرایط کنونی بازار نشر رمان در ایران رقم بسیار قابل‌توجهی است. بررسی اجمالی این 5 کتاب پرفروش در دهه 80 نشان می‌دهد که مهم‌ترین عوامل فروش رمان در بازار کتاب متشکل از چند مولفه قابل توجه است.

نمونه‌ها:
۱- تبلیغات گسترده- کتاب دا با حمایت و پشتیبانی تبلیغی بسیار از سوی نویسندگان و هنرمندان کشور توانست با جلب اعتماد مخاطبان، فروش بسیار ویژه‌ای را در مدت زمان کوتاهی تجربه کند.
2- پرداختن به زندگی روزمره- مرور دو کتاب پرفروش کافه پیانو و چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، از مهمترین نشانه‌های تغییر ذائقه مخاطب ایرانی رمان‌ها از تم‌های قهرمان پرورانه به زندگی معمولی با فراز و فرود حداقلی است. 3- تم عاطفی و عاشقانه- در همه رمان‌ها همیشه نشانی از عشق وجود دارد اما عمدتا رمان‌هایی که موضوع محوری آنها روابط عاطفی باشد ذیل عنوان تم عاطفی و عاشقانه قابل دسته بندی هستند! در کنار کافه پیانو و چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، دو داستان دیگرسهم من و شب سراب به‌طور کلی در فضای عاطفی روایت می‌شوند و این امر نشان می‌دهد که مخاطبان امروزین رمان‌ها به دنبال روایت عشق در کتاب‌ها می‌گردند. نتیجه آنکه فروش کتاب در بازار مخاطبان ایرانی که میانگین رقمی نزدیک به 113 هزار نفر است، مبتنی بر سه اصل تبلیغات، پرداختن به زندگی روزمره و تم عاشقانه است. به بیان دیگر یک روایت معمولی از زندگی روزمره یک شخصیت که در گیر ماجراهای عاطفی و عاشقانه می‌شود، اگر با تبلیغات گسترده همراه باشد، می‌تواند بازار فروش قابل‌توجهی را برای ناشر فراهم کند، بازاری با رقم میانگین 113 هزار نفر خریدار.