نبود مدیریت یکپارچه و فرابخشی، سرمنشأ مشکلات گردشگری

بهاره ملکی/ دانشجوی دکترای گردشگری دانشگاه علامه طباطبایی کارشناسان براین باورند که میان گردشگری و ثبات و امنیت، رابطه‌ای تعریف شده وجود داردو توسعه صنعت در هر کشوری، نشان از ثبات امنیت ملی در آن کشور دارد. نقش و تاثیر صنعت جهانگردی در ترسیم امنیت ملی یک کشور چنان است که اکثریت کشورهای توسعه یافته، با وجود داشتن منابع کلان اقتصادی و درآمد، ترجیح می‌دهند روی صنعت گردشگری متمرکز شوند، چراکه حضور مستقیم بازدیدکنندگان و گردشگران در یک کشور، علاوه‌بر توسعه اقتصادی و تبادلات فرهنگی، آن کشور را به‌عنوان یک قطب امن به جهانیان معرفی می‌کند. با این وجود، اطلاعات مرکز آمار ایران نشان می‌دهد، روند ورود گردشگران خارجی به ایران که تا سال ۱۳۵۷ دارای روند صعودی بود، در ادامه با پیروزی انقلاب اسلامی و معرفی ایران در رسانه‌ها به‌عنوان کشوری ناامن در پی افزایش تهدیدات امنیتی جهانی، تا اوایل دهه ۷۰ روندی نزولی در پی گرفت. همچنین بخشی از توان سرویس‌های اقامتی کشور به نهادهای دولتی و نظامی و همچنین تامین اجتماعی واگذار شد که در نهایت بیش از

۲۰ هزار تخت از توان سرویس‌دهی گردشگری در ایران خارج شد. البته این رویه به تدریج پس از پایان جنگ تحمیلی تغییر کرد و از دهه ۷۰، صنعت جهانگردی به‌عنوان یکی از بخش‌های برنامه توسعه‌ای در ذیل سند چشم‌انداز قرار گرفت و در اسناد برنامه‌های اول تا چهارم توسعه جایگاهی پیدا کرد.

با این‌همه و به‌رغم آنکه ایران یکی از کشورهای مستعد در زمینه گردشگری محسوب می‌شود، آنچه در حال حاضر از درآمدهای جهانگردی دنیا نصیب کشور ما شده، کمتر از

یک درصد درآمد کل جهانگردی جهانی است و این یعنی از دست دادن فرصت‌ها و منافع بی‌شمار.

امادلایل بسیاری در توضیح علل عقب‌ماندگی در این صنعت وجود دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• ضعف مدیریت کلان در صنعت گردشگری: مدیریت و دیدگاه‌های سیستم‌های دولتی موجود در مقام مدیریت کلان، پاسخگوی نیازهای این صنعت نیست. لذا برای پویایی و افزایش مزیت نسبی و ایجاد رقابت، باید بخش‌های خدماتی از قبیل هتل‌ها، شرکت‌های حمل‌ونقل و فرودگاه‌ها به بخش خصوصی واگذار شوند تا در محیط رقابتی به ارائه خدمات بهتر روی آورند.

• عدم توجه به توسعه منابع انسانی: یکی دیگر از مشکلات ما در این صنعت عدم توسعه منابع انسانی است. بیشتر نیروهای به‌کار گرفته شده در صنعت جهانگردی عموما از لحاظ علمی، تخصص لازم را نداشته و بدون توجه به ویژگی‌های این صنعت و فقط با دید تجاری وارد میدان عمل شده‌اند که این خود هزینه‌ها و آثار منفی زیادی را به دنبال داشته است.

• ضعف اطلاع‌رسانی و تبلیغات در زمینه جذب گردشگر: متاسفانه باید گفت که سازمان‌ها و نهادهای درگیر با صنعت گردشگری در خصوص تبلیغات برای گردشگری ایران فعالیتی ندارند یا بسیار ضعیف عمل کرده‌اند.

• نبود استانداردهای جهانی در حوزه خدمات گردشگری: با وجود همسانی در قیمت‌ها، وضعیت خدمات گردشگری در کشور اصلا قابل مقایسه با دیگر کشورها نیست.

• عدم آشنایی اکثر اقشار جامعه با اهمیت صنعت گردشگری: نداشتن اطلاعات کافی در مورد مناطق گردشگری و اهمیت حفاظت از محیط‌زیست و اکوتوریسم، از دیگر مشکلات است. از طرفی اکثر اقشار جامعه با زبان بین‌المللی انگلیسی و چگونگی رفتار با گردشگران ملیت‌های مختلف آشنایی ندارند.

• خلأ سیستم مبادلات بانکی بین‌المللی: گردشگران نمی‌توانند از طریق اینترنت و کارت‌های اعتباری جهانی، هزینه‌های سفر خود را پرداخت کنند و این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات آنها در سفر به ایران است.

• مقررات دست و پا گیر: مقررات دست و پا گیر برای ورود گردشگران خارجی از دیگر موانع پیش پای توسعه گردشگری در ایران است.

• عوامل سیاسی درون گروهی:عموما از سوی مخالفان داخلی، ضعف فرهنگ مذهبی در بین گردشگران خارجی، عاملی برای تضعیف و تحت‌تاثیر قرار دادن فرهنگ ایرانیان به‌شمار می‌رود که این موضوع تا حد زیادی سیاست‌گذاری‌ها در این حوزه را با چالش مواجه می‌کند.

راهکارها

• تهیه و به‌روزرسانی اطلاعات کافی در مورد مناطق گردشگری در قالب تهیه بروشورها، کلیپ‌ها، فیلم‌ها و نقشه‌های گردشگری به زبان‌های مختلف و همچنین آموزش و گسترش فرهنگ جهانگردی و گردشگری در کشور برای افزایش آگاهی و دانش اقشار جامعه نسبت به اهمیت صنعت گردشگری و حفاظت از محیط‌زیست.

• بهبود وجهه بین‌المللی ایران با برگزاری نمایشگاه‌های داخلی وخارجی و نیز مبارزه با تبلیغات منفی کشورهای بیگانه.

• برنامه‌ریزی صحیح برای گردشگران داخلی و خارجی و بالا بردن مهارت‌های افراد شاغل در این بخش.

• افزایش بودجه در این صنعت برای بهبود زیرساخت‌های مربوط به گردشگری از جمله راهسازی، هتل‌ها، رستوران‌ها، تسهیلات برای بازدید جاذبه‌ها، حمل ونقل، راهکارهای ارتباطی و....

• استقرار سیستم مدیریتی نظام‌مند، فراملی، برون‌گرا و گروه‌گرا و همچنین هدایت نظام مدیریتی از روش سنتی به روش علمی، کارآمد، اثربخش و غیر سلیقه‌ای.

• جایگزینی ضوابط مترقی و تغییر بنیادین بوروکراسی اداری و تسریع در صدور روادید برای جهانگردان.

• بهبود زیرساخت‌های تکنولوژیکی و ارتباطی، راه‌اندازی سایت‌های باستان‌شناسی و گردشگری و پذیرش کارت اعتباری بین‌المللی.

به نظر می‌رسد با وجود پتانسیل‌های بی‌شمار گردشگری در ایران، خلأ موجود برای رسیدن به جایگاهی که همپای این ظرفیت‌هاست، صرف‌نظر از بحث‌های دیپلماتیک، به سیستم مدیریتی کلان و نبود یک نظام اجرایی یکپارچه فرابخشی بازمی‌گردد؛ نکته‌ای که بارها مورد تاکید قرار گرفته اما همچنان محل بحث است.