ماموریت فرهیختگان چیست؟

بخش نخست همایش یکشنبه شب با یک پیام ویدئویی آغاز شد. دکتر سیدمحمد طبیبیان در بیست‌ویکمین سالگرد «دنیای‌اقتصاد» ضمن تبریک این رویداد فرخنده در زمینه رسالت فرهیختگان و ضرورت عقل‌گرایی سخن گفت. طبیبیان در ابتدا ضمن تقدیر از علیرضا بختیاری، مدیر مسوول «دنیای‌اقتصاد»، فعالیت این رسانه را مسوولانه، حرفه‌ای، بی‌غرضانه و در راستای اشاعه فرهنگ اقتصادی خواند که به عقیده این استاد برجسته، چنین فعالیتی در تاریخ کشور بی‌سابقه بوده است. طبیبیان سخنان خود را با ارائه یک تعریف از مفهوم فرهیخته ادامه داد و گفت: «به‌طور معمول یک فرهیخته فردی است با تحصیلات عالی که از دانش و اندیشه خود در راستای علم‌آموزی، آموزش تفکر انتقادی و همچنین اشاعه ایده‌هایی که برای پیشرفت جامعه لازم است، استفاده می‌کند.»

او فرهیختگان را پلی میان نظریه و کاربرد توصیف کرد و از نقش کلیدی آنها در صحنه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سخن گفت. طبیبیان رسالت فرهیختگان را به شرح بیشتری توضیح داد. این مدافع بازار آزاد در ابتدا یک مفهوم لاتین به نام soul searching را تشریح کرد و گفت: «من هرچه در ادبیات فارسی جست‌وجو کردم، معادلی برای این واژه پیدا نکردم. اما می‌توان آن را یک کنکاش بی‌رحمانه در محتوای ذهن خود تعریف کرد. یک کنکاش مضطربانه و بی‌رحمانه در محتوای فکر خود با هدف ریشه‌یابی علت رفتارهایی که منجر به نتیجه حال حاضر شده است که متاسفانه اکثر ما از انجام این عمل پرهیز می‌کنیم.» طبیبیان در ادامه افزود: «در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که علت شرایط حال حاضر را به توطئه کشورهای خارجی ارتباط می‌دهند؛ اما این‌گونه نیست. شرایط موجود مستقیما کار نسل من و یک نسل بزرگ‌تر از من است. این دو نسل در زمان انقلاب بزرگ‌ترین بخش فعال کشور را تشکیل می‌دادند و تمام کنش و واکنش‌ها کار همین دو نسل بوده است.

در نتیجه هرچه حاصل شده نیز در راستای فعالیت همین دو نسل است. به همین سبب است که من معتقدم نسل ما زیاد soul searching را انجام دهد.» طبیبیان در ادامه به سیر تحول جامعه اشاره کرد و گفت: « فضا در حال تغییر است. برخی از هم نسل‌های من از دنیا رفته‌اند و باقی نیز در حال جایگزین شدن با جوان‌ها هستیم. اما باید دید رهاورد این جوان‌ها چیست. آنها به حرف ما گوش نمی‌دهند و در مواردی حق هم دارند. اما به الگو‌های این جوان‌ها نیز باید توجه کرد. عمده این الگوها سلبریتی‌هایی هستند که گرچه سرگرم کننده‌اند، اما برای درس‌آموزی و سرمشق گرفتن به هیچ عنوان کفاف نمی‌دهند و اگر چیزی که جوانان ما در حال جمع‌آوری هستند این گونه موارد باشد، خود این شرایط زمینه‌سازمشکلات بزرگ‌تری در آینده خواهد بود. به همین دلیل است که کار نسل ما در جست‌وجوی داخل ذهن و اندیشه خود و بیرون کشیدن درس‌ها ضروری می‌شود.» او در ادامه نبود معادلی برای soul searching در ادبیات فارسی را به‌دلیل عدم توجه به این موضوع دانست و اشاره کرد که ما هیچ‌گاه به بررسی دقیق و موشکافانه شکست‌ها و مشکلات پیشین نپرداخته‌ایم. او همچنین درخصوص این مساله، مثال‌هایی از دوران صفویه، قاجار و پهلوی ارائه کرد که مضمون تمام آنها عدم بررسی شکست‌ها در این دوره‌های تاریخی بود. او ملت ایران را مانند فردی با کوله باری از تجربه خواند که از این تجربیات استفاده نمی‌کند؛ ولی به عقیده طبیبیان استفاده از این تجارب در جهان کنونی امری ضروری است. او در ادامه گفت: «اگر از من بپرسید مشکل کجاست باید بگویم که در سال‌های بعد از انقلاب ارزش پول ما به یک‌هفت‌هزارم تنزل پیدا کرده است و خیلی از سیاست‌های اشتباه انجام شده است.

در این باره می‌گویند که تقصیر لیبرال‌هاست؛ اما من می‌گویم که این مسائل تقصیر نبود لیبرال‌هاست. همین مساله کاهش ارزش پول به‌دلیل تورم است. این در حالی است که در دنیای کنونی مساله تورم برطرف شده است و در این بین فردی پیدا می‌شود که علت تورم را کمبود نقدینگی می‌داند. این حرف ۱۸۰درجه مخالف خرد روزگار است. پس ما در مسائل بنیادین مشکل داریم و این امری است که باید آن را تصحیح کنیم.» طبیبیان ادامه داد: «من از شما می‌پرسم اگر در اوایل انقلاب شخصی وجود داشت که تمام ویژگی‌های برتر رهبران تاریخی جهان را داشت و در مقابل او فردی مخالف با ایده‌های علمی، مسلح به شعارهای رادیکال و معتقد به ارائه خدمات رایگان به ملت قرار می‌گرفت، مردم ایران به چه کسی رای می‌دادند؟ من معتقدم رای مردم ما فرد دوم است. داستایوفسکی، رمان‌نویس مشهور روس در مطلبی می‌گوید ممکن است در جامعه‌ای شخصی یافت شود که مردم را به پرهیز از خردورزی و حسابگری دعوت کند و مردم نیز از او تبعیت کنند، اما عواقب این رفتار مصیبت‌بار است. راه‌حل امروز ما نیز این است که به اشتباهات خود بازگردیم و راه‌حلی مخالف با عقل را برای آنها انتخاب نکنیم.

در ادبیات ما در زمینه خرد بسیار صحبت شده اما تعریفی از آن ارائه نداده‌اند. امروز خرد همان کاربرد علم است. شما اگر بخواهید یک هواپیما طراحی کنید، باید از ابزار و اصول علم مهندسی مکانیک بهره ببرید وگرنه هواپیمای شما سرنگون می‌شود. علوم مختلف مانند اقتصاد و سیاست در حال حاضر عقل بشر است. البته این علوم معیوبند، تمامی علوم معیوبند؛ اما روش علمی بر مبنای شک است و پژوهش علمی نیز برمبنای ابطال است. اما این بهترین ابزاری است که داریم، دستاورد بشر در علوم مختلف منسجم شده و برای مدیریت جامعه استفاده می‌شود.» او سخنان خود را با اشاره به رسالت فرهیختگان به پایان برد و گفت: «من یک خط فکری منطقی را از زمان کانت تا آیزا برلین دنبال می‌کردم و نتیجه آن به آزادی مثبت و آزادی منفی بازمی‌گردد. درونمایه این خط فکری آن است که هرکسی خلاف منطق عمل کرد، بتوان او را تنبیه کرد. البته منظور از تنبیه چوب و فلک نیست، منظور تنبیه ذهنی است، هرکس مخالف عقل سخن گفت باید اورا نادیده گرفت، انکار کرد و از انتشار سخنانش جلوگیری کرد. امروز مشاهده می‌شود برخی افراد سخنانی بی‌معنی می‌زنند و برای شوخی و تمسخر این سخنان در فضای مجازی دست به دست می‌شود. درصورتی‌که برای این سخنان حتی نباید ارزش تمسخر قائل شد. در نتیجه ما باید در برابر غیر علمی و غیرعقلایی بودن مقاومت کنیم و اجازه ندهیم روش‌هایی که در جوامع دیگر کاربرد دارد، در کشور نادیده گرفته شود. به‌نظر من رسالت اصلی فرهیختگان همین مقاومت در برابر رفتارهای غیر علمی است..»

Saba Taherian-27 copy