صنعتِ فقر زایی

دولت‌ها از یک‌سو دست اقتصاد را بسته‌اند و با محدودیت‌های سنگینی که برای آن ایجاد کرده‌اند امکان درآمدزایی برای افراد را از بین برده‌اند و از سوی دیگر سعی دارند با منابع محدود از فقرا دستگیری کنند و این مسیر به تولید فقر منجر شده است.

 بانک مرکزی ماه‌به‌ماه، رقم‌های درشت گرانی را آوار جامعه می‌کند و مرکز آمار، نرخ تورم را به سمع و نظر مردم می‌رساند، هر اقتصاددان و نماینده مجلسی هم وکیل فقرا شده و آمار فقر و خطوط بی‌پناهی را جابجا می‌کند، اما تاکنون تدبیر عملی برای افزایش رفاه مردم و آسیب‌پذیرها ارایه نشده است.

جهش مددجویان

تعداد افراد مستمری‌بگیر بهزیستی استان اصفهان در سال۱۴۰۱در حوزه اجتماعی ۲۸۰۰۰نفر بوده که رشد  ٦.۸درصد نسبت به ۱۴۰۰داشته و در حوزه توان‌بخشی هم ۵۱۱۶۰ نفر ثبت‌شده که  نسبت به سال ۱۴۰۰رشد ۲۷.۴درصدی داشته است.

تعداد مددجویان کمیته امداد هم از سال۹۷ با رشد قابل‌توجه مواجه شد به‌طوری‌که در سال یادشده با جهش۴۰.۷درصدی تعداد مددجویان به ۲۰۴۲۳۹نفر رسید و تا سال گذشته هم این روند مثبت بود. تعداد مستمری‌بگیران تحت پوشش کمیته امداد استان در سال۱۴۰۱به۲۳۹۴۹۰نفر رسید که نسبت به سال قبل آن رشد منفی۱.۷درصدی داشت. اما تعداد  مددجویان دایمی کمیته امداد در استان از سال ۹۹با جهش مواجه شده و از ۲۹۱۹۷نفر در سال ۱۳۹۷ به ۴۸۳۱۸نفر در سال۱۴۰۰رسید.

ازآنجا‌که در شرایط اقتصادی امروز ایران، فشار اصلی به خانواده‌های متوسط رو به پایین وارد می‌شود بنابراین افرادی که تحت حمایت سازمان بهزیستی و کمیته امداد نیستند هم در معرض سقوط به زیرخط فقر قرار دارند. بنابراین برای رسیدن به عدد اقشار آسیب‌پذیر در استان باید به سراغ دهک‌های درآمدی رفت.

به گفته مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی اصفهان، این استان دارای یک‌میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار یارانه بگیر در ۹ دهک اول درآمدی است. به‌عبارت‌دیگر حدود دوسوم جمعیت استان با رگه‌هایی از فقر دست‌وپنجه نرم می‌کنند. از سوی دیگر بیش از۳۷۰ هزار خانوار استان در سه دهک ابتدایی یارانه بگیران قرار دارند که حدود ۴۵ درصد از آن‌ها در شهرستان‌های استان زندگی می‌کنند.اگر بعد خانوار را ۳نفر در نظر بگیرید بیش از یک‌پنجم جمعیت استان زیرخط فقر قرار دارند. برای بررسی بیشتر وضعیت فقر در استان باید درآمد سرانه و خط فقر را بررسی کرد.

 شماره ۶۸ نشریه «پیشرفت» سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی اصفهان هزینه‌های خانوارهای شهری و روستایی استان اصفهان در دهک‌های مختلف را در سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ بررسی کرده است.بر اساس این گزارش، به‌طور متوسط هزینه‌های خوراکی یک خانوار شهری در استان اصفهان در سال ۹۹ نسبت به ۹۴ معادل ۱۶۱ درصد و هزینه‌های غیرخوراکی ۹۴ درصد افزایش‌یافته است. درمجموع متوسط هزینه‌ها در سال ۹۹ نسبت به ۹۴ به ترتیب برای خانوارهای شهری و روستایی ۱۰۹ و ۴۶ درصد افزایش داشته است.

یکی از معیارهای سنجش توزیع درآمد در اقتصاد نسبت دهک‌های درآمدی است. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در سال ۱۳۹۴ نسبت دهک دهم به دهک اول در مناطق شهری استان اصفهان ۱۰.۲۸ برابر بوده که با روند افزایشی نامحسوس  به ۱۰.۸ برابر در سال ۹۹ رسیده است.به‌عبارت‌دیگر طی سال‌های یادشده فاصله این دو دهک کم شده و دهک‌های مرفه به قشر متوسط نزدیک شده‌اند.بررسی نسبت دهک پنجم به دهک اول در مناطق شهری و روستایی نیز بیانگر کاهش فاصله دهک میانه با دهک‌های اول و سوق آن به سمت دهک اول است که نشان می‌دهد از تعداد خانوارهای دهک پنجم کاسته شده و به‌سوی دهک پایین حرکت کرده‌اند.به‌عبارت‌دیگر قشر متوسط اصفهان در حال حذف شدن است.همچنین بررسی دهک غنی به دهک پنجم در مناطق شهری و روستایی بیانگر افزایش محسوس این نسبت در سال‌های ۹۸ و ۹۹ است که نشان می‌دهد از تعداد خانوارهای دهک دهم کاسته و به تعداد دهک پنجم اضافه‌شده است.

ضریب جینی اصفهان هم این مطالعه را تایید کرده و نشان می‌دهد که این روند در سال‌های بعد هم ادامه داشته است. ضریب جینی اصفهان از سال۹۷تا۱۴۰۰در مناطق شهری اصفهان نسبت به کشور و تهران روند کاهشی داشته و از ۰.۳۴۷در سال۹۷ به ۰.۲۹۱در سال۱۴۰۰ رسیده که نشانه کاهش فاصله طبقاتی، حذف طبقه متوسط و حرکت طبقه مرفه به سمت رفاه کمتر است.

اصفهان در بخش درآمد مطلق بودجه سالانه دومین استان کشور و برای سرانه مردم در آخرین پله‌های کشور قرارگرفته است!بدین ترتیب با این استان ازنظر درآمدی رتبه اول کشور را پس از تهران داشته و هزینه‌های چند استان را تامین وجودی که می‌کند اما اصفهانی‌ها در رده‌بندی اقتصاد کشور در دهک سوم و چهارم اقتصادی قرارگرفته‌اند!

صنعت فقر زایی

اقتصاد ایران نه‌تنها به کمک فقرا نیامده  که سیاست‌های نادرستی مثل پرداخت یارانه به همه دهک‌های درآمدی، باعث خلق پول و تامین هزینه سنگین آن از جیب اقشار فقیر شده است. افزایش تعداد فقرا به علت بیکاری، تورم و مشاغلی است که درآمد آن کفاف هزینه خانوار را نمی‌دهد.بیکاری و تورم، دو عامل اصلی ایجاد فقیر محسوب می‌شود. ازآنجایی‌که فرآیند اقتصاد، جامعه را فقیر کرده، نمی‌توان انتظار داشت که نهادهای حمایتی و خیریه، فقر را کنترل کنند.

دولت‌ها از سالیان گذشته تاکنون برای کاهش فقر، راه‌حل‌هایی مثل کوپن، یارانه نقدی و سایر اقلام حمایتی را اعمال کرده‌اند اما منابع دولت محدود است و اقتصاد بیمار مرتب بر تعداد فقرا اضافه می‌کند. درب ستاد بسیج اقتصادی به‌عنوان مسوول توزیع کالاهای کوپنی در سال ۹۰ تخته و یارانه متولد شد. قبل از آنکه دولت به دنبال حذف این ستاد باشد، مردم از آن روی گردانیدند. جمعیت کوپن بگیران در سال ۱۳۵۹ حدود ۳۸ میلیون نفر بود که این رقم در سال۱۳۸۶ به حدود ۷۰ میلیون نفر رسید، تقریبا همان جمعیتی که امروز یارانه می‌گیرند! خانواده‌ها امکان درآمدزایی بیشتر ندارند. اقتصاد یا در رکود است و یا تحریم و یا گرفتار در سیستم دستوری دولت‌ها و در چنین وضعیتی نمی‌توان با خیریه‌های غیر شفاف و کمیته امداد و بهزیستی به جنگ فقر رفت.

حذف طبقه متوسط و یارانه‌ها

طبقات متوسط نمی‌توانند قدرت خریدشان را متناسب با شتاب‌های بزرگ تورمی افزایش دهند، چون یا دستمزد ثابتی دارند و یا ارزش پول کاهش‌یافته و از سوی دیگر رشد دستمزدها و حقوق با نرخ‌ تورم، متناسب نیست. طی سال‌های اخیر و به‌خصوص پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها قدرت خرید این طبقات، افت کرد و  حتی پس‌اندازهایشان هم از دست رفت تا طبقه متوسط به‌تدریج از اقتصاد ایران حذف و شکاف درآمدی بین دو گروه فقیر و غنی افزایش یابد.

یارانه، کارکرد موردنظر مسوولان را نداشت. چون اعطای یارانه، هدفمند نبود و نظام خاصی را دنبال نکرد. پرداخت یارانه به‌صورت همگانی بود و روی کالاها و خدمات مختلف عرضه شد و نظام بازار را مختل کرد. هزینه این اختلال روی کل جامعه سرشکن شد و فقرا بیشترین آسیب را دیدند. از سال‌های گذشته تاکنون، نسخه‌های یکسانی برای حمایت از دهک‌های پایین جامعه، پیچیده شده  اما برای یک جمعیت ناهمگن  باید  نسخه‌های جداگانه پیچید. نمی‌توان باسیاست یکسان مثل توزیع یارانه یا بسته‌های حمایتی، خانواده‌ها را حمایت کرد.

تعریف‌های خشک اقتصادی کارشناسان و اساتید اقتصادی ایران می‌گوید:»دهک اول جامعه، یعنی حدود ۱۰ میلیون انسان که با درآمد ماهیانه نزدیک ۲میلیون تومان «برای کل خانوار» زندگی می‌کنند. درآمد دهک اول، تقریبا نصف دهک دوم است و بیش‌ترین فاصله بین دهکی را دارد. فاصله نسبی بقیه دهک‌‌ها با دهک بعدی این‌قدر بزرگ نیست.» دهک اول، همان‌ها که قرار بود با توزیع یارانه، فاصله‌شان با دهک دهم کمتر شود اما سیاست‌گذاران شاید فراموش کردند که وقتی تورم در فرمول‌های اقتصادی قرار بگیرد، فقرا فقیرتر می‌شوند و پولدارها پولدارتر و رفاه می‌گریزد.

پول کشور که کم‌ارزش باشد با تورم بالادست به یکی می‌کند تا آن‌هایی که اسمشان را گذاشته‌اند دهک سومی و دهک چهارمی، آهسته، آهسته، سر بخورند به سمت دهک اولی‌ها. هرچند صدر جدول جا برای همه نیست اما پایین جدول، همه را می‌پذیرد.