اقتصاد مقاومتی، اقتصاد واقعیت گرا

محمدرضا طالبیان

دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت استان اصفهان 

انتخاب نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» برای سال ۱۳۹۵از طرف رهبر انقلاب، در نگاه اول تنها نشان دهنده تاکید ایشان بر اهمیت اقتصاد در وضعیت کنونی کشور است؛ اما اندکی تعمق نشان می‌دهد که مسأله به اهمیت مقطعی اقتصاد محدود نبوده و به تقابل حقیقت مکتب اقتصادی واقعیت‌گرا در تقابل با اقتصاد وهم‌گرا مربوط می‌شود. در اولین گام بایستی تاکید رهبر انقلاب بر «اقدام و عمل» به عنوان ترجیع بند اقتصاد مقاومتی و افزودن آن به نام رسمی سال ۹۵ را بررسی نمود.

ایشان راهی را فراروی مردم، دولت و نخبگان جامعه ایرانی قرار داده اند تا از بازی انحرافی گیرافتادن در دام مجادلات سفته‌بازانه اقتصاد نئوکلاسیک خلاص شوند. زیرا اقتصاد باید در روی زمین قابل رویت باشد، مصادیق رشد اقتصادی باید مشخص باشد، اشتغال باید دارای اسامی افراد مشغول کار شده با هویت مشخص باشد،جای سرمایه‌گذاری خارجی در مصاحبه‌ها و مقالات نیست بلکه در کارخانه‌ها و کارگاه‌های واقعی است که محصولی واقعی تولید می‌کنند؛ و فناوری واقعی وارد کشور می‌نمایند، و در یک اشتراک معنایی کلان مسائلی مماس با دنیای واقعی را شامل می‌شود و محصور در گفتار و ذهنیات نیست. از اینرو به نظر می رسد هم مسئولان دولتی و هم صاحبان صنایع و بخش خصوصی به عنوان مهمترین اقدام معنا و ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی را بایستی بشناسند. هر کشوری دارای مزیت‌های خاصی است. این مزیت‌ها یا طبیعی و خدادادی است یا توسط مسئولان آن کشور ایجاد می‌شوند. براساس این مزیت‌ها موتور توسعه و فرآیند توسعه هر کشوری شکل می‌گیرد، از آنجا که اقتصاد در تعریف اولیه و ساده آن علم تخصیص بهینه منابع کمیاب است. بنابراین هر کشوری با توجه به مزیت‌های خود باید منابع کمیاب خود را به فعالیت‌هایی اختصاص دهد که بیشترین و بالاترین مزیت‌ها را داشته باشد و هرکاری غیر از این کاملاً غیرعلمی است.

اقتصاد مقاومتی یعنی توجه به مزیت‌های مطلق و نسبی طبیعی و خدادادی و سرمایه‌گذاری در آنها و بهره‌برداری اقتصادی از این مزیت‌ها و در مرحله بعد با استفاده از این سرمایه‌گذاری کارا و با بهره‌وری بالا سایر مزیت‌ها و بخش‌های اقتصادی شناسایی و شکوفا می‌شود. این ویژگی و سرمایه‌گذاری، توسعه پایدار واقعی را فراهم خواهد کرد که نه تمام خواهد شد و نه به خطر خواهد افتاد، به‌معنی واقعی این اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی فارغ از بحث اقدام و عمل مربوط به یک اقتصاد درون‌گرا است، یعنی به ظرفیت‌های اقتصادی داخلی توجه ویژه دارد. با توجه به وضعیت و شرایط حاکم بر اقتصاد ایران و وجود شهرک‌های صنعتی متعدد در اطراف شهر‌ها، همچنین وجود بنگاه‌های خرد و کوچک در حال حاضر شرایط برای تحقق اقتصاد مقاومتی مهیا است. توجه به صنایع کوچک و متوسط شاه‌کلید تحقق اقتصاد مقاومتی است. درمباحث مقام معظم رهبری نیزاشاره شده بودکه به صنایع کوچک ومتوسط نگاه ویژه کنند. ایشان فرمودند "درحال حاضرچند هزار کارگاه وکارخانه‌ متوسط وکوچک درکشورهست، بنابرآماری که به بنده دادند ۶۰ درصد از این‌ها دچار بیکاری و تعطیلی هستند، این خسارت است. آن چیزی که در متن جامعه اشتغال و تحرک ایجاد می‌کند، همین صنایع کوچک و متوسط است". با توجه به تأکیدات رهبری باید به این موضوع توجه کنیم که می‌تواند در تحقق شعار سال مؤثر واقع شود.

درحال حاضردرکشوربهترین فرصت برای توسعه اقتصادی توجه به بنگاه‌های خردومتوسط است. این بنگاه‌های کوچک که تعطیل هستند، دارای سرمایه‌های اولیه هستند که می‌توانند احیا شوند. با توجه به کمبود پول که به ‌واسطه تحریم و فروش نفت و همچنین قیمت پایین نفت که برای کشور رخ داده است، برای احیای این شرکت‌ها نیازمند سرمایه زیاد نیستیم، چرا که سرمایه‌گذاری اولیه صورت گرفته است. با یک اقدام میدانی می‌توان تمام شرکت‌هایی را که دچار مشکل هستند شناسایی و نقاط ضعف آنها را برطرف کرد. اولین گام باید شناسایی بنگاه‌هایی باشدکه تولیدات آنها کمترازمیزان ظرفیت است. می‌توان بایک تزریق،کمک وسیاست‌های پولی انبساطی خوب از قبیل اعتبار و تسهیلات ارزان قیمت در بلندمدت، با بهره اندک بنگاه‌های دچار آسیب را یاری کرد. زمانی که تولید افزایش یابد، اشتغال ایجاد و رکود از بین می‌رود. گام بعدی در تحقق اقتصاد مقاومتی کمک به شرکت‌هایی است که اخیراً تولیدات خود را متوقف کرده‌اند. عدم‌ وجود سرمایه در گردش، عدم‌وجود نقدینگی، کمبود مواد از مشکلات اولیه بنگاه‌های تولیدی هستند. گام بعدی توجه به شرکت‌هایی است که بخشی از کار را برای سرمایه گذاری انجام داده‌اند و برای تکمیل بخش های دیگر نیازمند حمایت ابتدایی هستند.

اقتصاد مقاومتی ریشه در تاریخ انقلاب دارد. در قالب این نوع اقتصاد، ایران می‌خواهد روی پای خود بایستد و باعدم اتکا به بیگانگان به پیشرفت داخلی دست یابد. لازمه تحقق این مهم، در گام نخست به صحنه آوردن مردم به‌ویژه در صحنه مقاومت است. مردم ثابت کرده‌اند که در صحنه جنگ و مقاومت به‌خوبی عمل کرده‌اند و بدون حضور آنها، عملاً اقتصاد مقاومتی تحقق واقعی نمی‌یابد. هرآنچه باعث شود تا مردم در صحنه حضور نیابند عملاً مانعی در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی است. برای حضور مردم در اقتصاد باید زمینه حمایت از تولید، صنایع، کارآفرینان و... را فراهم کرد، بنابراین بیش از هر چیزباید جایگاه مردم در اقتصاد ارتقا یابد و حضور آنها در این عرصه افزایش یابد، باید در این زمینه فرهنگ سازی شود و دیدگاه دولتی ها به بخش خصوصی تغییر یابد و از طرف دیگر بخش خصوصی نیز باید به دولت اعتماد کامل داشته باشد در غیر این صورت، باید منتظر عواقب منفی عدم حضور مردم در اقتصاد بود. به نظر می‌رسد در عرصه مدیریت یعنی هر کس درهرجاییکه امکان مدیریت دارد،چه دربحث دولت و حاکیمت باشد وچه دریک بنگاه اقتصادی خصوصی باشدوچه درمحدوده زندگی خودش باشد ، باید مدیریتش را مبتنی بر اقتصاد مقاومتی تنظیم کند.کسانی باید انتخاب شوند که آنها معتقد و ملتزم به اقتصاد مقاومتی باشند؛ یعنی اگر من سهامدار شرکتی هستم و می‌خواهم در عرصه اقتصاد مقاومتی نقش آفرینی کنم یکی از کارهایی که می‌توانم انجام دهم این است که کسانی را به‌عنوان اعضای هیات مدیره انتخاب کنم که معتقد و ملتزم به اقتصاد مقاومتی باشند.