لیدری که بازار را شگفت زده کرد
هاشم آردم: صنعت خودرو طی دو سال گذشته، بیش از سایر صنایع بر سر زبان‏ها افتاده است. تأثیرپذیری این صنعت از برجام و لغو تحریم‏ها دهان به دهان چرخید و در نتیجه گروه خودرو و ساخت قطعات به یکی از لیدرهای بی چون و چرای بازار بدل شد. به دلیل وابستگی خودروسازی ایران به فناوری و قطعات خارجی، پس از تشدید تحریم‏های اقتصادی روند سودآوری این شرکت‏ها به شدت مورد تهدید قرار گرفته بود. از طرفی بازارهای داخلی با رکود مواجه بودند و توان خرید خودرو در جامعه تنزل یافته بود. از طرف دیگر بهای تمام شده خودرو در میان خودروسازان مطرح،رو به صعود بود. برخی از این شرکت‏ها طی سال‏های اخیر با افت شدید تولید و ظرفیت خالی و در نتیجه زیان‏دهی مواجه شدند. کار به جایی رسید که برخی از شرکت‏ها با زیان‏دهی عملیاتی و در نتیجه زیان‏های انباشته نسبتا سنگین، سهامداران و فعالان بازار سرمایه را چنان ناامید کردند که باعث شد قیمت سهام این شرکت‏ها به زیر ارزش اسمی (هزار ریال) تنزل یابد.

چگونه ورق برگشت؟

روند نزولی قیمت سهام شرکت‏های خودرویی از ابتدای زمستان ۹۴ به پایان رسید و یکباره جای خود را به روندی صعودی و پرقدرت داد. طی دو سال گذشته رفتار فعالان بورسی به خوبی نشان داد که انتظاراتشان از این صنعت در پسابرجام تا چه حد بالاست. در دوره‏های رونقی که پیش از بزنگاه‏های هسته‏ای در بازار سهام شکل می‏گرفت، بیشترین رشدهای قیمتی برای گروه‏ خودرو و ساخت قطعات رقم می‏خورد. این صنعت در کنار صنایع حمل و نقل و بانکداری به عنوان یک ضلع از مثلث هسته‏ای معروف شد. مذاکرات هسته‏ای هرگاه به بزنگاه‏های حساس خود نزدیک می‏شد، این سه صنعت به صنایع پیشرو و پربازده بازار بدل می‏شدند و هربار با تمدید مذاکرات و مطول شدن روند لغو تحریم‏ها افت شدید و سرمایه‏سوزی در سهام این صنایع شکل می‏گرفت.

اما با انتشار خبر آغاز برجام، این صنعت به کلی راه خود را از بازار سهام تهران جدا کرد. شاخص این گروه از ابتدای زمستان ۹۴ در بازه‏ای دو ماهه بیش از هشتاد درصد رشد نشان داد و به سادگی از سایر سهم‏های مثلث هسته‏ای پیشی گرفت. اما شاخص گروه بانکی که به عنوان لیدر دیگر در پساتحریم مطرح بود، در بهترین حالت بیش از ۳۰ درصد رشد را تجربه نکرد. دلیل اصلی اقبال فعالان بازار به صنعت خودرو را شاید بتوان در اخبار قراردادهای منعقد شده در پسابرجام جست وجو کرد. بسیاری از فعالان بازار، این صنعت را نظرکرده دولت می‏دانند. این صنعت با وجود ارتباطات پسین و پیشین عمده‏ای که با سایر صنایع ایران دارد، می‏تواند به عنوان موتور رشد اقتصادی ایران مطرح شود. در واقع با رونق گرفتن صنعت خودرو، صنایعی از قبیل فولادسازی، قطعه‏سازی و لیزینگ نیز می‏توانند رونق بگیرند. قراردادهای متعددی که دولت ایران پس از اعلام آغاز برجام با سرعت به انعقادشان اصرار ورزید، این سیگنال را به فعالان بازار داد که آینده درخشانی در انتظار این صنعت است. اما نکته‏ای که در بازار مغفول مانده، شرایط نامناسب مالی شرکت‏های خودروساز است. اگرچه لغو تحریم‏ها و انعقاد قراردادهای همکاری جدید میان ایران و غول‏های خودروسازی جهان می‏تواند این صنعت را متحول سازد، اما نباید از نظر دور داشت که این شرکت‏ها طی چند سال اخیر متحمل زیان‏های سنگین شده‏اند و از طرف دیگر برای فروش محصولات خود به بازاری پررونق نیاز دارند.

بررسی تقاضای بازار

پاییز سال ۹۳ می‏شد حدس زد که شرکت‏های خودرویی برای سال ۹۴ با مشکلات فروش مواجه خواهند بود. حقیقت این است که در بازار خودرو سیکل‏های رکود و رونق سه تا چهارساله وجود دارد. پس از رکود بازار خودرو در سال‏های ۹۱ و ۹۲، خودروسازان موفق شدند به بخش عمده‏ای از تقاضای انباشته شده در سال ۹۳ پاسخ دهند. برای مثال، آمار فروش ایران‏خودرو در سال ۹۳، نسبت به سال ۹۲ بیش از ۷۰ درصد رشد یافت و از ۳۷۷ هزار خودرو به ۶۴۱ هزار رسید. این در حالی است که فروش ایران‏خودرو طی ۹ ماه منتهی به آذرماه ۹۴ به ۳۲۲ هزار خودرو رسید. از این رو به نظر می‏رسد شرکت‏های خودرویی در سال آینده برای فروش محصولات خود دچار مشکل خواهند بود.

افت تقاضا در بازار خودرو به سه دلیل اصلی شکل گرفت. اول آنکه با کنترل نقدینگی توسط بانک مرکزی، همه بازارها و از جمله بازار خودرو با رکود مواجه شد. از طرف دیگر با توجه به رشد میزان خرید خودرو در سال ۹۳، بخش مهمی از تقاضای بازار وارد سیکل رکودی سه تا چهار ساله شد. به عبارت دیگر، اگر به طور کلان به این موضوع توجه شود، می‏توان چنین استنباط کرد که متقاضایان بالقوه خودرو در سال ۹۴، یا نیازی به خودرو نداشتند (چرا که در سال گذشته تقاضای بزرگی در بازار شکل گرفت و نیازهای متقاضیان پاسخ داده شد) و یا توان پرداخت هزینه خرید خودرو را نداشتند (برای اثبات این قضیه می‏توان به آمار رشد فروش شرکت‏های لیزینگ خودرو مراجعه کرد). دلیل سومی که باعث افت تقاضا در بازار خودرو می‏شد، انتظار کاهش قیمت خودرو و یا ارتقای کیفیت خودروهای داخلی در پسابرجام بود. این سه دلیل عمده باعث شد خودروسازان به شدت از بودجه اعلامی خود در ابتدای سال بازبمانند.

برای سال آینده دست‏کم دو دلیل از سه دلیل فوق برای وجود رکود احتمالی در بازار خودرو وجود خواهد داشت. نخست آنکه با توجه به طرح تسهیلات فروش خودرو که آبان‏ماه امسال اجرا شد، بخش مهمی از تقاضای انباشته شده در بازار از بین رفت. از طرف دیگر خریداران احتمالی خودرو در سال آینده احتمالا بیش از سال ۹۴، برای رسیدن خودروهای باکیفیت منتظر خواهند ماند. از آنجا که به نتیجه رسیدن قرادادهای خودرویی دست‏کم تا اواسط سال ۹۶ به طول خواهد انجامید، می‏توان ادعا کرد که خودروسازان برای فروش محصولات روتین خود، سال سختی را در پیش خواهند داشت.

به همین دلایل، شرایط سازندگان خودروی سنگین (ایران‏خودرو دیزل و سایپادیزل) می‏تواند در سال آینده درخشان باشد. این شرکت‏ها در سال‏های اخیر به دلیل عدم تأمین قطعات اولیه، به هیچ عنوان موفق به پاسخ‏دهی به تقاضای انباشته بازار نشدند. اگر سال آینده این شرکت‏ها موفق شوند قطعات و مواد اولیه خط تولید خود را تهیه کنند، تحولی شگرف در فروش این شرکت‏ها به وجود خواهد آمد. اگرچه فروش خودروسازان احتمالا در سال آینده دچار مشکل خواهد بود، اما به واسطه عملکرد زیرمجموعه‏های شرکت‏های ایران‏خودرو و سایپا، این احتمال وجود خواهد داشت که شرکت‏های مادر با رشد درآمد مواجه شوند.

صورت‏های ضعیف مالی

اگرچه اخیرا اخباری از اصلاح صورت‏های مالی شرکت‏های خودروساز به گوش رسیده اما همچنان این شرکت‏ها با ابهام در صورت‏های مالی خود مواجه هستند. زمستان ۹۴، نماد شرکت خودروسازی سایپا برای برگزاری مجمع فوق‏العاده متوقف شد. چند روز پیش از این اتفاق، نماد "خساپا" صف‏های خرید سنگینی را تجربه کرد و از حدود قیمتی هزار ریال در کمتر از دو ماه به دو هزار ریال رسید. اما چه چیز باعث شد این رشد قیمتی شدید در نماد "خساپا" شکل بگیرد؟

شرکت خودروسازی سایپا به عنوان یکی از لیدرهای گروه خودرویی، تصویر خوبی از صنعت خودرو در ایران به علاقه‏مندان می‏دهد. این شرکت با زیان‏های سنگینی که طی چند سال گذشته تجربه کرد، تحت شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت قرار گرفت. طبق این ماده، چنانچه زیان انباشته شرکتی بیش از نصف سرمایه ثبت شده شرکت باشد، موظف است برای تصمیم‏گیری درباره نحوه خروج از زیان‏دهی به سرعت مجمع فوق‏العاده تشکیل دهد. در این مجمع، شرکت سه گزینه برای خروج از ماده ۱۴۱ در اختیار دارد. اولین گزینه افزایش سرمایه، گزینه دوم کاهش سرمایه و گزینه سوم انحلال شرکت است. شرکت سایپا طی مجمع مذکور تصمیم گرفت پس از دو مرحله افزایش و کاهش سرمایه در شرکت‏های سرمایه‏پذیر خود، همچنین فروش دارایی‏های مازاد و تجدید ارزیابی دارایی‏ها و در نهایت افزایش سرمایه در شرکت مادر (سایپا)، زیان انباشته خود را مستهلک کند. سایر شرکت‏های خودرویی که تحت شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت قرار دارند نیز باید چنین رویه‏ای را برای مستهلک کردن زیان انباشته خود در پیش بگیرند.

نتیجه این روندها باعث می‏شود زیان انباشته از صورت‏های مالی شرکت‏های زیان‏ده خارج شود و مزایایی از یک طرف به شرکت و از طرف دیگر به سهامداران برسد. شرکت با پاکسازی صورت‏های مالی خود می‏تواند زودتر و راحت‏تر تسهیلات مالی از قبیل وام، فاینانس، یوزانس و غیره از موسسات مالی و اعتباری دریافت کند. از طرف دیگر با به وجود آمدن امکان تقسیم سود توسط شرکت، سهامداران نیز می‏توانند از سود نقدی بهره‏مند شوند.

اما رویه مذکور چندان هم ساده نیست. شرکت مادر باید بتواند در افزایش سرمایه شرکت‏ها شرکت کند. به عبارت دیگر، ابتدا باید دید که آیا شرکت مادر می‏تواند منابع لازم را برای تأمین مالی افزایش سرمایه‏ها تهیه کند؟ برای مثال، خساپا ادعا کرده است که برای خروج از ماده ۱۴۱ به اندازه کافی دارایی دارد، اما با وجود رکود فعلی بعید به نظر می‏رسد این دارایی‏ها به سرعت به فروش برسند و از این رو خروج از ماده ۱۴۱ تا حدود زیادی مبهم است. علاوه بر آن شرکت می‏تواند از محل منابع حاصل از فروش دارایی، سود غیرعملیاتی شناسایی کند. با توجه به آنکه سود غیر عملیاتی غیرتکرارپذیر ولی قابل تقسیم است، پس از یک اختلاف فاز چند ماهه و شاید یک ساله و پس از، از میان رفتن منابع جدید، عملکرد شرکت در سودآوری منوط به توان سودسازی عملیاتی شرکت خواهد بود. بنابراین رشد قیمتی که در انتهای سال ۹۴ برای سهام شرکت‏های خودرویی رخ داد، تنها به دلیل اخبار افزایش سرمایه، تجدید ارزیابی دارایی‏ها و خروج از شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت بوده است. پس از آنکه سود شناسایی شده از محل فروش دارایی‏ها، تقسیم شود و یا برای افزایش سرمایه مورد استفاده قرار گیرد، قاعدتا قیمت سهام تعدیل می‏شود و پس از آن EPS شرکت‏هاست که مسیر آینده قیمتی سهام را تعیین خواهد کرد. حال ممکن است شناسایی سودهای غیرعملیاتی تا یک سال و حتی بیشتر به طول انجامد. ازاین رو نمادهای تحت شمول ماده ۱۴۱ ونیز شرکت‏هایی که به دلایل مختلف از شرکای خارجی خود غرامت دریافت می‏کنند احتمالا در سال آینده در نوسان خواهند بود و هر خبری می‏تواند صف‏های فروش یا صف‏های خرید را برای این سهم‏ها تشکیل دهد. پس از این دوره گذار، سودآوری این شرکت‏ها به عملیات تولید، بازیابی و فروش آنها وابسته خواهد بود.