تعطیلاتی که سرمایه اجتماعی می‌آفریند

محمدامین قانعی‌راد
استاد دانشگاه و جامعه‌شناس

بیشتر بودن میانگین ساعات کاری هفتگی ایرانیان در مقایسه با سایر کشورها به‌ویژه ممالک توسعه یافته، فرسودگی جسمی و روحی افراد را به دنبال خواهد داشت؛ اتفاقی که نه تنها بر بهره‌وری کاری افراد اثر کاهنده دارد، بلکه سبب تحمیل هزینه‌های درمانی در دو حوزه جسمانی و روانی خواهد شد. در واقع، ایران به عنوان یکی از دو کشوری که تعطیلات آخر هفته‌اش یک روزه است، از فواید سازنده زمان فراغتی که منتهی به بازیابی توان و قوای از دست رفته در طول هفته می‌شود، بی‌بهره است؛ چراکه یک روز تعطیلی، زمان کافی برای انتشار فواید سازنده استفاده از تعطیلات را فراهم نمی‌کند و در عمل اثری بر کیفیت ساعات کاری نمی‌گذارد.

افزایش بهره‌وری در کار و زندگی

دو روز تعطیلی، با قرار دادن زمان کافی در اختیار افراد، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، بهره‌وری را در محیط‌های کاری افزایش داده و با ایجاد رشد اقتصادی، مسیر توسعه را هموارتر خواهد کرد. از سوی دیگر، زندگی پرشتاب امروزی که با کار و فعالیت‌های مستمر روزانه همراه شده است، علاوه‌بر انباشت خستگی، فرصت اندیشیدن به فعالیت‌های کاری را نیز از ما گرفته است؛ به این معنا که کارکنان در مشاغل گوناگون، ‌زمان کافی برای بازاندیشی به مفهوم و روش‌های انجام فعالیت‌هایی را که به آنها محول شده در اختیار ندارند. از این منظر می‌توان گفت که اوقات فراغت در نسبتی نزدیک با مفهوم کار تعریف می‌شود و بازنگری به مجموعه فعالیت‌های کاری در زمان‌های فراغت آخر هفته می‌تواند به اصلاح امور مربوط به مشاغل و همچنین ورود روش‌های خلاقانه و تحول‌آفرین به حیطه شغلی منجر شود.

نکته دیگر در این خصوص، تغییر شیوه‌های انجام کار در دنیای امروز است؛ در واقع، تغییر شیوه‌های کاری از صورت حضوری و فیزیکی آن به روش‌های غیرحضوری و مجازی، سیاست‌گذاری‌های مربوط به نظام کار و تعطیلات را دستخوش تغییرات اساسی و تعاریف جدیدی را در این زمینه ارائه کرده است. در این شرایط تازه، انجام کار و در واقع تولید ارزش افزوده، مهم‌تر از زمان‌های حضور فیزیکی افراد در محیط کار است و به این ترتیب کارکنان می‌توانند دست بازتری در برنامه‌ریزی ساعات خود داشته باشند؛ تغییری که در عمل با کاهش زمان‌های پرت، ساعات بیشتری را برای استراحت و در نتیجه انجام کار با کیفیت‌تر مهیا می‌کند.

بهبود آموزش

اما رسمی شدن تعطیلات دو روزه، ارتقای کیفیت آموزشی را نیز به دنبال خواهد داشت. در حال حاضر، دانش‌آموزان ایرانی ساعات زیادی را در روز تحت تعلیم قرار می‌گیرند و گرچه دو روز در هفته را به مدرسه نمی‌روند اما در عمل، تعطیلی پنجشنبه‌ها به زمانی برای گرفتن آموزش‌های فوق‌العاده و خارج از ساعات رسمی آموزشی کشور بدل شده است. این در حالی است که در کشورهای اروپایی، مدت آموزش به 3 تا 4 ساعت در روز تقلیل یافته است. این تداوم مدت و زیاد بودن زمان آموزش در کشور، دانش‌آموزان را خسته و ذهن آنها را مستهلک می‌کند و فرصت تجربه زندگی را از آنها می‌گیرد؛ آموزشی که متاسفانه چه از حیث روش و چه محتوا ناکارآمد ارزیابی می‌شود و با استانداردهای جهانی فاصله دارد. بنابراین تعطیل اعلام شدن یک روز دیگر به‌طور رسمی و به بیان دیگر، افزایش تعطیلات آخر هفته از یک روز به دو روز، والدین شاغل را نیز در این تعطیلات شریک می‌کند و همین می‌تواند تا حدی از فشار موجود بر دانش‌آموزان بکاهد.

آشتی با محصولات فرهنگی

در همین حال، تصویب طرح تعطیلات دو روزه که به معنای افزایش زمان‌های فراغت افراد است، تقاضا را برای محصولات فرهنگی افزایش می‌دهد.در چنین چرخه‌ای، اقتصاد فرهنگ که از جمله حوزه‌های مغفول مانده در ایران است، تقویت خواهد شد. دو روز تعطیلی پایان هفته، با ایجاد پویایی در صنایع وابسته به تولیدات فرهنگی، رونق و البته کیفیت را برای این حوزه به ارمغان خواهد آورد. افزایش تقاضا برای رفتن به سینما، تئاتر، مکان‌های فرهنگی و تاریخی از جمله موزه‌ها و سایت‌های آثار تاریخی و باستانی، گردش مالی قابل توجهی را در این عرصه‌ها موجب شده و علاوه‌بر افزایش رشد اقتصادی، با ایجاد شادابی در افراد جامعه، به گونه‌ای دیگر بر افزایش بهره‌وری اثر می‌گذارد. همچنان‌که فراهم شدن این فرصت‌ها، باعت اعتلای فرهنگی و دانشی شهروندان نیز می‌شود و جامعه را به سوی رشدیافتگی هدایت می‌کند.

تقویت سرمایه اجتماعی

اما دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته، اثر مهم دیگری را نیز به همراه خواهد داشت و آن تقویت سرمایه اجتماعی جامعه است؛ سرمایه‌ای که دولت‌ها در دنیای امروز، بدون اتکا به آن، قادر به حکمروایی نیستند. مناسبات انسان‌ها با یکدیگر که در سه سطح خانواده هسته‌ای، اقوام و دوستان و آشنایان شکل می‌گیرد، در قالب افزایش زمان‌های فراغت که فرصت با هم بودن‌ها را افزایش می‌دهد، قوام بیشتری یافته و تقویت این پیوندها، در نهایت به انباشت سرمایه اجتماعی خواهد انجامید. در واقع، ‌از آنجایی که ارتباطات محیط کاری به لحاظ وجود تفکیک‌های نقشی و نیز تعاریف مشخص مناسبات، فاصله افراد را با یکدیگر بیشتر می‌کند، به انزوای فردی در جامعه دامن زده و پیوستگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از این‌رو، تعریف زمان‌های بیشتر برای فراغت که امکان گذران وقت با دیگران را بیشتر می‌کند، فقدان ارتباطی موجود را برطرف و با ترمیم گسست‌های میان افراد، جامعه را در حالتی منسجم‌تر قرار می‌دهد.

در چنین شرایطی، انجام فعالیت‌های مشترک تفریحی نیز به عنوان شیوه‌ای دیگر برای غنا بخشیدن به اوقات فراغت، مطرح می‌شود و از این طریق، توان ارتباطات جمعی و کار گروهی نیز در میان افراد جامعه رشد خواهد کرد. به این ترتیب، مهارت اجتماعی افراد برای زندگی در کنار دیگران افزایش یافته و جامعه با خشونت کمتری روبه‌رو خواهد شد. با استناد به موارد مذکور می‌توان تاکید کرد که نگاهی حتی اجمالی بر اثرات مثبت دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته در کشور که مورد اجماع جهانی نیز هست، صحه می‌گذارد؛ تاثیراتی که هرکدام با تقویت اثر مثبت تاثیرات دیگر، در نهایت به تسریع روند توسعه در جامعه منتهی خواهند شد.

تعطیلاتی که سرمایه اجتماعی می‌آفریند