بدایع نگار؛ خادم وحدت

رضا سلیمان نوری

کارشناس‌ارشد ایران‌شناسی و خراسان‌پژوه

سال‌های پایانی سده گذشته شمسی و همزمان با نفوذ مظاهر مدرنیته، نهضتی برای مقابله با این امر در بین برخی از رجال مذهبی و ادبی کشور ایجاد شد. فعالان این حرکت، راه مقابله با گسترش تغییر و تحولات ناشی از تقلید کورکورانه شاهان قاجار از غرب را رجوع بیشتر به ریشه‌های اسلامی خود، عنوان می‌کردند. البته اکثر این افراد به غلط بازگشت به ریشه‌ها را در بعد سیاسی، دنباله‌روی از عثمانی و در مباحث علمی و ادبی توجه بیشتر به زبان عربی می‌دانستند. هرچند اغلب افراد پیرو این تفکر در یکی از دو زمینه علمی و ادبی و یا سیاسی این راه را برای خود برمی‌گزیدند اما بودند افرادی که در هر دوی این گرایش‌ها، بازگشت به ریشه‌ را این گونه معنی نمی‌کردند. فضل‌‌الله‌ آل‌داوود یکی از معروف‌ترین این افراد است.

 

از تولد تا خادمی حرم

فضل‌‌الله‌ فرزند ارشد ملّا‌داوود خراسانى معروف‌ به‌ ملّا‌باشى‌ یا فاضل‌ سودخروی،‌ فقیه و عالم بزرگ خراسانی عصر ناصری است که سال ۱۲۵۸ شمسی در مشهد به‌دنیا آمد. فضل‌الله پس از آموزش قرآن و الفبای فارسی در مکتب‌خانه برای تکمیل دانش رهسپار مدارس علمیه شد. او مدتی را در مدرسه سلیمانیه و مدتی در مدرسه پریزاد به تحصیل پرداخت و در این مدت فقه‌، اصول‌، ادبیات‌ عرب، عجم و ریاضى‌ را نزد پدر خود و البته میرزاعبدالرحمان‌ مدرس،‌ دیگر عالم بزرگ عهد ناصری مشهد فرا گرفت‌. فضل‌الله‌ در این ایام از فراگرفتن خط نیز غافل نبود و همین حسن‌خط به‌همراه ذوق ادبی که داشت سرانجام باعث شد تا در سال‌های نخست جوانی به جمع نیروهای اداری آستان قدس بپیوندد و چون در آن زمان افراد شاغل در این مجموعه هرکدام با لقبی شناخته می‌شدند وی نیز براساس شغل خود که کتابت بود و البته حسن‌خلق و قلمی به بدایع‌نگار مشهور شد.

اندیشمند ضدغربی

کسب جایگاهی ثابت و قابل‌توجه در مجموعه آستان قدس رضوی، آن‌هم در سال‌های جوانی هرچند برای بسیاری افراد حتی در زمان معاصر نیز آرزو محسوب می‌شود اما این امر باعث آرامش فکری آل‌داوود جوان نشد و سعی کرد با حضور در اجتماعات مختلف سیاسی آن زمان و نزدیکی به اصحاب قدرت برای خود شغلی دولتی دست و پا کند و موفق نیز شد. بدایع‌نگار در سال‌های میانی عمر به سمت‌هایی چون ریاست‌ فوائد عامه‌، کفالت‌ معارف‌ خراسان‌ و سیستان‌ و ریاست‌ معارف‌ خراسان‌ دست پیدا کرد اما این فعالیت‌ها نیز او را که در جامعه به شاعر، نویسنده و اندیشمندی ضدغربی و طرفدار وحدت کشورهای اسلامی مشهور شده و برخی به او لقب «خادم وحدت» داده بودند، آرام نکرد تا اینکه راه‌حل را در تأسیس نشریه‌ای دید تا ضمن بیان افکار خود در آن به خط‌دهی جامعه اقدام کند.

مجله‌ای برای وحدت

«الکمال» نشریه‌ای بود که براساس همین تفکر سال ۱۲۹۸ هجری شمسی به‌عنوان نخستین مجله دینی و اسلامی چاپ مشهد متولد شد. او نام این نشریه را به تقلید از مجلة معروف «الهلال» مصر انتخاب کرد. بدایع‌نگار همچنین به هنگام افتتاح نخستین کنسولگری ترکیه در مشهد به‌رغم اینکه حکومت عثمانی سرنگون شده و آتاترک بر این کشور حاکم بود اما بازهم براساس همان اندیشه اتحادی خود سنگ تمام گذاشت و اشعار مختلفی که درباره آتاترک و فتح ازمیر در مطبوعات تهران مانند «بهارستان»، «صاعقه»، «گل‌زرد» و «دستور اخوت» چاپ شده بود را در نشریه خود باز نشر داد و همزمان مقاله مفصلی درباره وحدت اسلام چاپ کرد. از ویژ‎گی‌های این مجله دینی که ناشی از طرز تفکر بدایع‌نگار بود وجود کلمات فراوان عربی در آن بود، به‌نحوی که این امر در شعری از سوی ایرج‌میرزا، شاعر پیشروی دوره مشروطه به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت. البته میرزافضل‌الله با انتشار الکمال برای اولین بار در تاریخ مطبوعات ایران، نسخه‏هایی از مجله را به‌صورت وقف و به رسم امانت در اختیار عموم قرار داد. بیشتر مشترکان این نشریه که طی سه سال، ۲۵ شماره از آن توسط بدایع‌نگار منتشر شد، روحانیان و علما بودند و به همین سبب در پشت جلد آن محل مخصوصی برای عنوان مشترکان، به دو زبان عربی و فارسی، چاپ می‌شد.

یادگارها

بدایع‌نگار به‌جز مجله الکمال، آثار مکتوب دیگری نیز از خود به یادگار گذاشته است که برخی از آنان چون «لباس‌ التقوی» که منظومه‌ای‌ عربى‌ در ۵۱ بیت‌ دربارة حدیث‌ کساء با ملحقاتى‌ چون روایات‌ برخى‌ از بزرگان‌ مانند ابوعثمان‌ خالدی‌، دیک‌ الجن‌ و زمخشری‌ دربارة حدیث‌ کساء، «عزمات‌ خیریه‌ و صدقات‌ نیریه» درباره تاریخچه وقف قنات‌ مسجدگوهرشاد مشهد و رساله «لزوم‌ حجاب» ‌ دربارة دلایل لزوم حجاب‌ زنان‌ و عواقب‌ بى‌حجابى‌ نشانگر میزان تسلط او به علوم اسلامی است. همچنین کتبی چون «مطلع‌ الشموس»‌ که منظومه‌ای‌ ‌فارسى‌ در علم‌ جغرافیا شناخته می‌شود، «منتظم‌احمدی»‌، رساله‌ای‌ منظوم در تاریخ‌ وقایع‌ عمدةاسلامى‌، «المعانی والبیان» که در علم بیان است و سرانجام «مفتاح الادب»در ادبیات نیز بیانگر تسلط بالای او در سایر علوم است. او همچنین کتاب «تاریخ‌ تمدن‌ اسلامى» نوشته جرجى‌ زیدان‌ عرب را نیز در راستای همان اندیشه وحدت اسلامی خود به فارسی ترجمه و منتشر کرده است.

دوران بازگشت

نکته مهم در زندگی بدایع‌نگار، بازگشت وی به تشکیلات آستان قدس در سال‌های پایانی زندگی است. او که در دوران ریاست خود بر اداره معارف خراسان دریافته بود، بهترین جایگاه برای حفظ و ترویج علم در خراسان، همان مجموعه‌ای است که به‌دلایل دنیوی مدتی از آن جدا شده، بار دیگر در ایام پایانی عمر به این مجموعه برگشت ودرحالی‌که آخرین سمت او هنگام قبولی ریاست اداره فوائد عامه خراسان و در نتیجه جدایی از مجموعه خادمان ثامن‌الحجج(ع)، معاونت مدرسه رضوی بود به هنگام بازگشت به این مجموعه در سال ۱۳۰۳ شمسی، مدیریت کتابخانه آستان قدس را به‌عهده گرفت. البته این دوران زیاد ادامه پیدا نکرد زیرا مرغ اجل در ۲۲ ذیقعده۱۳۴۳برابر با ۲۴ خرداد ۱۳۰۴به ملاقات وی آمد و بدین‌گونه او در قالب یکی از کارکنان عالی‌رتبه آستان قدس با این جهان وداع کرد و برهمین اساس نیز در دارالضیافه حرم مطهر دفن شد.