سیل مغازه‌ها، اصفهان را برد

باران مدرس- فروپاشی نظام بازار و انفجار تعداد واحدهای تجاری، به همراه رکود تحمیلی، فضای اقتصادی اصفهان را آنچنان تحت الشعاع قرار داده که در حال حاضر برای راه اندازی یک کسب و کار پر منفعت، باید از دانش کافی و هوش تجاری، بهره مند بود؛ نکته ای که در اصفهان تاکنون مغفول مانده و به همین دلیل سیتی سنتر توانست از میان یک بازار مخروبه، سربلند کند.

رشد خطی تجارتخانه ها و ایجاد فضایی به نام مغازه از دوران پهلوی اول در چارچوب مدرنیته آغاز شد و در اصفهان تاکنون ادامه داشته به طوریکه این استان در سال۹۳ با ۵۵ درصد رشد در صدور مجوز اصناف، بالاترین میزان جهش ایجاد واحدهای تجاری را در میان استان‌های کشور به دست آورد. این روند باعث شد تا سرانه مغازه ها در شهر گنبدهای فیروزه ای به مرز انفجار نزدیک شود. خارج از ایران به ازای هر۴۰۰ نفریک واحد تجاری وجود دارد. این نرخ در ایران به یک واحد تجاری به ازای۳۵تا ۴۰نفر رسیده و در اصفهان برای هر۲۰شهروند یک واحد تجاری وجود دارد. نبود قانون و رفتار پوپولیستی اتاق اصناف اصفهان که به اصطلاح با هدف ساماندهی واحدهای تجاری زیرزمینی، انجام شد، یکی از دلایل جهش تعداد مغازه های شهر بود. البته از منفعت طلبی مدیریت شهری برای واگذاری واحدهای تجاری در خیابان های جدید، سرمایه گذاری بی‌قاعده و زیرپاگذاشتن طرح‌های تفضیلی و سرانه مناطق در ایجاد مجتع های تجاری، نباید صرفنظر کرد.

فلش بک!

شکل گیری نصف جهان، برپایه ایجاد بازار بود. پس از مدتی با تکمیل شبکه بازار، این مکان به کانون عمده فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی شهر تبدیل و کاروانسراها، تیمچه ها، سراها و راسته ها برای ایجاد مشاغل و تخصص های مختلف، شبکه تولید، توزیع، عمده و خرده فروشی شکل گرفت. در هر راسته، یک صنف مشخص در۵۰ تا۱۰۰ مغازه استقرار داشت. تولید کالاها در همین مکان و جلوی چشم مردم انجام و با ایجاد فضای رقابتی، کالایی با کیفیت و قیمت مناسب برای فروش عرضه می شد. در چنین فضایی، خریدار حق انتخاب داشت و از طرفی عرضه فراوان کالا نشان دهنده صداقت بازاریان در فروش کالاهایشان بود. شاه عباس برای رونق بیشتر بازار و صادرات، پای برندها و تولیدات استراتژیک را به بازار شهر بازکرد و حتی محله ای به تولیدکنندگان این کالا اختصاص داد. ارامنه در تجارت، به ویژه تجارت ابریشم، توانایی و تخصص خاصی داشتند. ارزش ابریشم در آن زمان، به اندازه ارزش نفت در دنیای کنونی بود و ارامنه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین تجار در جهان شرق و غرب در این زمینه بودند و به همین جهت بازاری را به اسم خودشان در میدان نقش جهان در اختیار داشتند.

عصر پاساژ، دنیای هایپرمارکت

تحول در شهرسازی رخ داد و در حضور ناخوانده مدرنیته، اصفهان رشدکرد. خیابان های جدید احداث و رشد خطی تجاری‌ها آغاز شد. انقلاب مدرنیته با عرضه کالاهای لوکس وارداتی، تکمیل و خیابان به کانون جدید اقتصاد شهر تبدیل شد. این روند تا کنون نیز ادامه داشته که حضور بازارهای سنتی و بقالی‌ها در بافت سنتی و پاساژ و هایپرمارکت در بخش‌های جنوبی شهر، نشان از نفوذ مدرنیته به مناطقی است که بعدا به شهر اضافه شد. امروز بازارهای سنتی و متجدد، در میان طیف های مختلف جامعه، جایگاه خود را دارند و کارکرد آنها مطابق نظر مراجعه کنندگان، متفاوت است. در گذشته، ایجاد بازار و توسعه آن مطابق نیاز واقعی جامعه بود اما اکنون با توجه به رشد نیازهای کاذب و مصرف‌گرایی، توسعه بازارها بر مبنای مصرف زدگی و رقابت در خرید، انجام می شود و به همین دلیل بدون توجه به سند آمایش، طرح تفصیلی و سرانه هر منطقه، پاساژها و مجتمع های تجاری، رشد می کنند.

ساخت پاساژ در دهه های ۶۰و۷۰و پس از اتمام جنگ با جهش مواجه شد. مجتمع ها خیابان‌هایی همانند نظر، میر، توحید وچهارباغ بالا را انتخاب کردند که نه تنها وضع اقتصادی ساکنان آن بهتر بود که ارزش افزوده زمین و ملک، ساخت و سازتجاری را توجیه پذیر کرده بود. این خیابان‌ها امروز به بورس تجاری و پاساژ تبدیل شده که البته قطب‌های تفریح شهر را نیز تشکیل داده اند. بازارهای سنتی کارکردهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتند اما بازارهای تجاری عصرحاضر فقط به جنبه اقتصادی و تفریحی توجه کرده اند. به بیان دیگر مردم پاساژها و مجتمع هایی را انتخاب می کنند که نه تنها با جیب آنها سازگار باشد بتوانند ساعات پایانی یک روزشلوغ را در کافه ها،رستوران‌ها، سینماهای سه بعدی و فضای دلپذیرآن سپری کنند. بمب تجاری سازی در دهه۸۰رخ داد و امروز به مرحله انفجار رسیده، افزایش بی‌رویه قیمت، فروش کالاهای وارداتی، برندهای تقلبی و حضور پررنگ اغذیه های خارجی وفست فود، همه داشته های پاساژهای فعلی اصفهان است. این روند به تدریج دلزدگی مردم شهر را به همراه داشته به نحوی که می‌توان گفت مغازه های موجود در پاساژ مریم و مجتمع پارک نیز توجیه اقتصادی برای ادامه کار ندارند. افزایش تورم، حضور رکود و تولد هایپرمارکت‌ها به عصر طلایی پاساژها خاتمه داده و این یکی از دلایل رونق سیتی سنتر با پاخور ۸۰ هزارنفری در روزهای تعطیل است.

حضور بی‌مجوز شهرداری

بخش خصوصی به خوبی متوجه گذار از عصر پاساژ و مجتمع‌های تجاری شد و به همین دلیل از اواسط دهه۸۰به بعد همه تلاشها روی ساخت هایپرمارکتها و سیتی سنتر متمرکز شد. با این وجود شهرداری با آنکه وظایفش به عمران، بهداشت و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خلاصه می‌شود؛ ساخت و ساز واحدهای تجاری در قالب پاساژ، بدون مطالعه قبلی را آغازکرد. بررسی ها نشان می‌دهد بیشتر سرمایه گذاری های شهرداری اصفهان به دلیل طراحی نادرست پروژه و ارزیابی غلط اقتصادی نه تنها به سرانجام نرسیده که تکمیل آنها بازگشت سرمایه به دنبال نخواهد داشت.

تفاوت سرمایه گذاری های بخش خصوصی با شهرداری در رویکرد تخصصی به طرح ها از یک سو و ارزیابی های اقتصادی چند جانبه است. شهرداری در طرح هایی سرمایه گذاری می‌کند که در آن تخصص ندارد و اجرا و بهره برداری از پروژه های اقتصادی خود را نیز به یک مجموعه خصوصی و حرفه ای در آن زمینه واگذار نمی‌کند. رونق مراکز خرید در همه فصول سال، نیازمند تدوین استراتژی و تهیه برنامه های بازاریابی و مدیریت بهره برداری است . در شرایط فعلی حتی حضور یک صنف خاص و یا برندهای معتبرنیز نمی تواند ارگ جهان نما، مجتمع عتیق و چهارباغ را از مرگ نجات دهد. شهرداری با افتتاح نصفه، نیمه این مجمتع ها اشتباه دوم را مرتکب شد. نباید یک مجتمع تجاری را با تعداد اندکی واحد فعال افتتاح کرد چرا که چراغ‌ خاموش تعدادی از واحدها زیان‌های گزافی برای سایرین در پی دارد.

خداحافظی با مغازه ها

سیتی سنتر نشان داد که مردم اصفهان و بخش خصوصی با مجتمع های تجاری مدرن وقابل اعتماد که به قوانین مشتری مداری آشنا بوده و از هوش تجاری کافی بهره مند هستند، قهر نکرده اند. می‌توان گفت که آینده اقتصادی شهرها در دست مراکز تجاری به سبک هایپرمارکت، مال ها و شهرک‌های تجاری- تفریحی است. در آینده نزدیک این رویه که وزن اقتصادی شهر روی مغازه­ های کنار خیابان باشد، تغییر کرده و با رشد مجتمع ­های تجاری، مراکز خرید به سمبل­های اقتصادی و وزنه ­های مالی شهرها تبدیل خواهند شد. اما باید به این نکته توجه داشت که مراکز خرید با توجه به استراتژی بهره برداری در جغرافیای محیطی نیاز به تدوین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت دارند تا بتوانند جاذب مردم باشند. بالا بردن سطح دانش خرده‌فروشی،مشخص کردن نیاز واقعی مشتریان منطقه در شعاع معینی از مرکز خرید،تعیین متراژ ایده‌آل زیربنای تجاری و تعداد طبقات، تعیین هارمونی صنوف، درصد کاربری‌ها و وجود نظام هماهنگ و واحد برای واگذاری واحدهای تجاری، برای ایجاد مجتمع های تجاری در کلانشهری همانند اصفهان که میزان واحدهای تجاریش سرریز کرده، ضروری است.