آینده بندر چابهار پس از موافقت‌نامه

موافقت‌نامه راهبردی تاسیس دالان حمل‌و‌نقل و گذر بین‌المللی بین ایران، هند و افغانستان موسوم به موافقت‌نامه چابهار با حضور سران سه کشور در مجموعه تاریخی - فرهنگی سعدآباد امضا شد. این موافقت‌نامه که به‌دنبال سفر رئیس‌جمهوری افغانستان و نخست‌وزیر هند پس از ۱۵ سال به تهران صورت می‌گیرد، بنا دارد بندر چابهار را به مرکز منطقه‌ای ترانزیت، انرژی و تجارت منطقه تبدیل کند. پیش‌تر نخست‌وزیر هند با بیان اینکه فصل جدیدی در روابط ایران و هند در حال شکل‌گیری است، تاکید کرد که امضای قرارداد سه‌جانبه حمل‌و‌نقل و ترانزیت کالا بین ایران، هند و افغانستان یک «فرصت تاریخی» است. کارشناسان معتقدند سفر مودی به تهران و امضای اسناد همکاری، فصل نوینی از روند رو به رشد همکاری‌های تهران - دهلی نو را در ابعاد مختلف رقم خواهد زد. با توجه به اهمیت این موضوع، رئیس‌جمهوری ایران در نشست امضای این سند پیشنهاد کرد که سوم خرداد به نام روز چابهار نامگذاری شود. در این رابطه در گفت‌وگویی که با دکتر «مهدی کار دوست» کارشناس مسائل بین‌المللی انجام شده، چگونگی همکاری ایران، هند و افغانستان در پروژه بندر چابهار، نقش این پروژه در بهبود اقت صادی منطقه و همچنین احداث کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان مورد بررسی قرار گرفته که ذیلا ارائه می شود.

متن توافقنامه «چابهار» بین ایران، افغانستان و هند نهایی شده است. آینده بندر چابهار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همانطور که می‌دانید با توافقنامه چابهار بین ایران و افغانستان و هند در صورتی که زیرساخت‌ها و اولویت‌های آن از قبیل توسعه حمل و نقل، ارتباطات، تامین امنیت و امکانات به روز شده بندری به شکل گسترده مهیا گردد و این پروژه به‌صورت مرحله‌ای توسعه یابد، می‌تواند راه ابریشم جدیدی شکل گیرد که علاوه بر توسعه مناسبات تجاری و اقتصادی بین کشورهای منطقه، موجب توسعه و رونق اقتصادی منطقه شرق، شمال و جنوب شرق ایران شود و رکود و بیکاری را در منطقه به صفر برساند و امنیت منطقه مذکور را به شکل بارزی تحت تاثیر قرار دهد. مثال بارز این موضوع منطقه شمال غرب کشورمان بود که پس از توسعه ارتباطات و حمل و نقل و ایجاد ارتباط تجاری این منطقه با ترکیه و شمال عراق، هم‌اکنون به یک قطب تجاری و بازرگانی تبدیل شده که میزان بیکاری را به حداقل رسانده است. پس از برجام ما نیازمند توسعه روابط اقتصادی و تجاری خود با کشورهای منطقه هستیم و به‌ویژه منطقه‌ای با وسعت بسیار زیاد که در صورتی که کشورهای چین و آسیای میانه نیز به این پروژه ملحق شوند که بر اساس نیاز و ضرورت خواهند پیوست، ۴۰ درصد از جمعیت جهان یا کمی کمتر از این میزان حجم تجارت جهانی را که به این منطقه اختصاص دارد، نیز در روابط اقتصادی و تجاری خود سهیم خواهیم کرد.

برخی معتقدند بندر چابهار در مقابل بندر «گوادر» پاکستان است که چین در آن سرمایه‌گذاری می‌کند. در واقع اقدام هند در چابهار را در واکنش به اقدام چین در بندر گوادر تحلیل می‌کنند. این تحلیل تا چه اندازه درست است؟

پروژه بندر گوادر که موسوم است به بزرگراه کاشغر- گوادر طی تفاهمنامه‌ای بین دو کشور چین و پاکستان در سال ۲۰۱۴ به امضا رسید و در سفر رئیس‌جمهور چین به پاکستان این پروژه نهایی شد. طبق این تفاهمنامه، چین ۳۶ میلیارد دلار در پروژه زنجیره‌ای در پاکستان سرمایه‌گذاری خواهد کرد.

آیا همکاری هند و افغانستان در بندر چابهار متاثر از روابط آنها با پاکستان است؟به این معنا که با بهبود روابط آنها با پاکستان ممکن است چابهار اهمیت خود را برای آنها از دست بدهد.

با توجه به نقشه جغرافیایی پاکستان و نبود عمق استراتژیک سرزمینی، این کشور همانند کشور شیلی در معرض تهدید سرزمینی قرار دارد و بر این اساس به منظور رفع این تهدید پاکستان برای مقابله با هند، مجبور به اتکا به سرزمین کشورهای مجاور است لذا پس از اشغال افغانستان و همکاری با آمریکا و عربستان و حمایت از گروههای جهادی در افغانستان در چارچوب رقابت دو قدرت بزرگ شرق و غرب و بحران جنگ سرد و پس از آن عقب نشینی شوروی از خاک افغانستان و جنگ داخلی، پاکستان اهداف خود را در این کشور دنبال نمود که شکل بارز آن تشکیل طالبان در افغانستان و حمایت از آن ها در افغانستان با همکاری سازمانهای امنیتی خود و قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به‌ویژه آمریکا است که پس از ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان این سیاست ۱۸۰ درجه تغییر و با تهدید آمریکا ژنرال پرویز مشرف رئیس‌جمهور اسبق پاکستان در یک بیانیه به‌دنبال سفر دیک چنی معاون جرج بوش رئیس‌جمهور سابق آمریکا به پاکستان حمایت خود را از طالبان لغو و آمادگی خود را برای آنچه که وی مبارزه با تروریسم خواند اعلام نمود.

پس از نابودی طالبان و تشکیل دولت «حامد کرزای» رئیس‌جمهور سابق افغانستان، سیاست پاکستان در افغانستان بر اساس استراتژی مربوطه که توضیح داده شد موجب اختلافات جدی شد که حتی منجر به درگیری مرزی بین دو کشور شد. کشور هند از اختلافات مذکور اهداف خود را در همکاری نزدیک با افغانستان طراحی و اجرا کرد که همکاری‌های نظامی و کمک‌های بلاعوض هند به افغانستان موجب اعتراض پاکستان شد. پس از اتمام دوره ریاست جمهوری حامد کرزای، تمام تلاش پاکستان برای به قدرت رسیدن اشرف غنی به‌کار گرفته شد که بتواند پس از چالش‌های دوره کرزای، حوزه نفوذ خود را در افغانستان افزایش دهد. در این راستا پاکستانی‌ها مجبور به همکاری با عربستان و آمریکا برای محقق شدن اهداف خود شدند و روند اختلاف در انتخابات افغانستان با دخالت و ریاست «اشرف غنی» کلید خورد، در اولین سفر «اشرف غنی» به پاکستان بود که پاکستانی‌ها قصد داشتند مذاکرات خود را به حوزه اختلافات مرزی (خط دیوراند) بکشانند که طرف افغانستانی از این موضوع سر باز زد. همکاری هند و افغانستان در چابهار با ایران بیشتر منشا اقتصادی و همکاری منطقه‌ای دارد، هرچند این موضوع همانطور که گفته شد در صورتی که دو پروژه کاشغر - گوادر و دالان شمال - جنوب (پروژه چابهار) به‌صورت زنجیره‌ای به هم متصل شود، می‌تواند به حلقه اتصال کشورهای حوزه خلیج فارس- اروپا- خاورمیانه و قفقاز و آسیای میانه تبدیل شود.