نابغه ناتمام!

گروه ورزش- رسول بهروش: غروب دوشنبه و تنها در فاصله چند ساعت به اعزام کاروان تیم ملی کشورمان به سمت استرالیا، ناگهان خبری منتشر شد که خیلی از علاقه‌مندان به فوتبال را شوکه کرد: «علی کریمی از تیم ملی کنار رفت.» شماره هشت سابق فوتبال ایران که بعد از جام جهانی دستیار کی‌روش شده بود و تا آخرین لحظه هم به نظر می‌رسید رابطه خوبی با مربی پرتغالی دارد، ناگهان بدون هیچ توضیحی اردوی تیم ملی را ترک کرد تا انبوهی از شایعات و حرف و حدیث‌ها را به وجود بیاورد. کریمی اما ساعتی بعد از این اتفاق با انتشار یک مطلب کوتاه روی اینستاگرامش، تلویحا تایید کرد که دیگر نقشی در تیم ملی کشورمان نخواهد داشت: «اگه نمی‌تونی خدمت کنی، برو تا خیانت نکرده باشی.» گویا انتشار این پیام را باید به منزله پایان دوران مربیگری کریمی در تیم ملی دانست؛ مقطعی کوتاه که حتی به صد روز هم نرسید و در بدترین زمان ممکن، در فاصله تنها ۱۰ روز به آغاز جام ملت‌های آسیا خاتمه یافت.

حمایت از کریمی؛ موضع همیشگی!

در شرایطی که در فاصله یک روز بعد از قهر کریمی هنوز اطلاعات شفاف‌تری در مورد چرایی وقوع این اتفاق منتشر نشده است، واکنش‌های ابتدایی هواداران و برخی پیشکسوتان به رفتار جادوگر، مثل همیشه «حمایتی» است. مطابق معمول بعد از یک رفتار غیرمنتظره و نه چندان حرفه‌ای دیگر، حامیان علی کریمی صف کشیده‌اند تا شش دانگ حق را به او بدهند و این ستاره سابق فوتبال ایران را برای انجام رفتارهای مشابه بعدی تشویق کنند. رضا شاهرودی بدون اینکه حتی یک بار در اردوی تیم ملی حاضر شده باشد، به تحلیل رابطه کی‌روش و کریمی می‌پردازد و به «ایرنا» می‌گوید: «نمی‌دانم مسوولان فدراسیون چگونه به یک مربی خارجی اجازه می‌دهند با اسطوره فوتبال ایران این‌گونه رفتار کند. درمدت زمان حضور کریمی درتمرینات تیم ملی هیچ‌گاه کی‌روش از او به شکل درست استفاده نکرد و این رفتار برای علی کریمی زیبا نبود.» همچنین حسین کلانی که این روزها به‌خاطر نوع عملکردش در پرسپولیس تحت فشار منتقدان است، به کاپ گفت: «من هم به جای کریمی بودم، چنین کاری می‌کردم. البته نباید این قضیه را به پرسپولیس ربط بدهید زیرا مربوط به تیم ملی است اما کارهایی که کریمی انجام داده از نظرمن همیشه درست بوده و قطعا دلیل قانع‌کننده‌ای برای خودش داشته که چنین کاری کرده است.» به نظر می‌رسد اگر کار علی کریمی به اینجا کشیده و او هرگز نتوانسته خودش را از دام تصمیمات آنی و هیجانی برهاند، بخشی از دلیل این ماجرا همین حمایت‌های قاطعانه و همیشگی بوده است. آیا واقعا در تمام دنیای فوتبال، حتی راجع‌به یک نفر هم می‌توان با قاطعیت گفت: «هر کاری او می‌کند درست است»؟! وقتی زیدان، رونالدو و استیون جرارد هم گاهی مرتکب اشتباه می‌شوند، چرا نباید وقوع چنین اتفاقی را برای یکی مثل علی کریمی محتمل دانست؟

محمد نوری؛ بهانه غیرقابل قبول

ساعاتی بعد از کناره‌گیری علی کریمی از تیم ملی، برخی رسانه‌ها مدعی شدند بی‌نتیجه ماندن اصرارهای جادوگر برای فراخوانده شدن محمد نوری به اردو باعث اتخاذ این تصمیم شده است. روز گذشته نیز نقل قولی از کاپیتان پرسپولیس روی صفحه اول یک روزنامه ورزشی رفت که وی در آن گفته بود «کریمی پای من ایستاد.» حتی اگر این احتمال را صحیح بدانیم، باز بعید است بتوان حق را به شماره هشت سابق سرخپوشان داد. بدیهی است که مسوولیت انتخاب نفرات در نهایت بر عهده سرمربی است و او بعد از مشورت گرفتن از دستیارانش شخصا باید در این مورد تصمیم بگیرد. درست به همین دلیل است که فردا اگر تیم ملی در استرالیا نتیجه نگیرد، همه کی‌روش را بازخواست خواهند کرد و کسی سراغ دستیاران او نمی‌رود. به علاوه اگر باور کنیم موضوع عدم دعوت از نوری در میان بوده، اشکالی دیگر متوجه علی کریمی است؛ اینکه او به حضورش در تیم ملی نگاهی «رنگی» داشته و به جای پیگیری حقوق شایسته‌هایی مثل شریفی، خلعتبری و رحمتی، صرفا به حضور نوری اصرار داشته است. همچنین همین چند روز پیش مصاحبه‌ای بلند بالا از کریمی در یکی از نشریات پرتیراژ منتشر شد که وی در آن به صراحت از نحوه تعامل کی‌روش ابراز رضایت کرده و به منتقدان مرد پرتغالی واکنش نشان داده بود. بخشی از این گفت‌وگو را بخوانید: «نگاه از بالا به پایین کی‌روش به ایرانیان اصلا صحت ندارد. همین‌ها که چنین بحثی را مطرح می‌کنند، یک مرتبه سر تمرین تیم ملی آمده‌اند تا ببینند برخورد کی‌روش با آنها چگونه است؟ هرکدام که نظری داشته باشند، اتفاقا آقای کی‌روش با جان و دل می‌پذیرد و از آن استفاده می‌کند. نباید براساس حدس و گمان و از روی ظاهر افراد درباره آنها قضاوت کرد و یک‌طرفه به قاضی رفت.»

مردی که نتوانست «حرفه‌ای» باشد

علی کریمی قطعا یکی از بزرگترین فوتبالیست‌های تاریخ آسیا محسوب می‌شود که در ایران نیز محبوبیتی شگفت‌انگیز و کم‌نظیر دارد. با این حال اما به نظر می‌رسد او در زندگی حرفه‌ای‌اش به ندرت توانست رفتاری مطابق با استانداردهای پذیرفته شده فوتبال داشته باشد. کریمی به عنوان بازیکن با مربیان پرشماری از قبیل برانکو، مانوئل خوزه و مصطفی دنیزلی به مشکل برخورد و زمانی که علی دایی از وی برای حضور در تیم ملی دعوت به عمل آورد، بدون دلیل موجه این درخواست را رد کرد. در نقطه مقابل اما زمانی که دایی در لیگ سیزدهم به پرسپولیس بازگشت و کریمی را در لیست نفراتش نگنجاند، این مساله به مذاق جادوگر خوش نیامد؛ بی‌آنکه او درک کند هر مربی مختار است بازیکنانی را به خدمت بگیرد که به آنها اعتقاد دارد. حالا کریمی کفش‌هایش را آویخته و وارد دنیای مربیگری شده است، اما به نظر می‌رسد در این حرفه جدید هم درست در همان گام اول با مشکلات قدیمی مواجه شده است. شماره هشت قطعا باید با این واقعیت کنار بیاید که با وجود همه افتخاراتش در دنیای فوتبال، به‌عنوان یک مربی تازه اول راه است و باید با کاستن از حجم توقعاتش، در فضایی بهتر مشغول یادگیری شود. علی کریمی انگار یک نابغه ناتمام است؛ استعدادی حیرت‌آور که گویا عادت دارد خیلی از مواقع درست سر بزنگاه‌ها دیگران را ناامید کند!

کی‌روش هت‌تریک کرد

این مطلب مسلما متهم به نگاه یک‌طرفه خواهد شد، اگر حوادث عجیب رخ داده بین کارلوس کی‌روش و دستیاران ایرانی‌اش را نادیده باقی بگذارد. امید نمازی نخستین دستیار کی‌روش بود که قربانی اختلاف با این مربی شد. بعد از خروج نمازی از تیم ملی، کی‌روش در یکی از عجیب‌ترین اظهارنظرهایش مدعی شد: «او بدون هیچ دلیلی تیم ملی را رها کرد و کسانی که به دنبال تیم ملی نباشند، در آن جایی نخواهند داشت. اگر کار مربی همانی است که نمازی می‌کند مثل مانع چیدن، تدارکات تیم ما نیز می‌توانست این کار را انجام بدهد.» بعدتر نوبت به مجید صالح رسید که در آستانه جام جهانی اردوی تیم ملی را ترک کند و حالا این علی کریمی است که سه‌گانه قطع رابطه مبهم سینیور با مربیان ایرانی را تکمیل می‌کند. در این شرایط به نظر می‌رسد ادامه اصرار فدراسیون فوتبال برای گنجاندن یک دستیار بومی در کنار کی‌روش بی‌فایده باشد، چرا که او یا مایل به این همکاری نیست و یا محدوده اختیارات مد نظرش نمی‌تواند مربیان ایرانی را راضی کند.