پرسپولیس به‌رغم اینکه وضعیت جالبی در جدول رده‌بندی دارد و بر خلاف فصل گذشته استارت خوبی در لیگ شانزدهم داشته، اما همچنان با حاشیه‌هایی دست به گریبان است. یکی از مهم‌ترین مشکلات این تیم در حال حاضر به ادامه قهر و غضب برانکو علیه رامین رضاییان مربوط می‌شود. بعد از آنکه باشگاه به برانکو فشار آورد که تحت هر شرایطی رامین رضاییان را در جمع شاگردانش بپذیرد، سرمربی پرسپولیس هم ناچار شد به این خواسته تن بدهد. حالا اما مربی کروات قرمزها برای بازی دادن به رامین از سوی هواداران تحت فشار قرار گرفته. او در دو بازی حساس مقابل تراکتورسازی و استقلال در برابر این موضوع مقاومت کرد و یک دقیقه هم به رضاییان بازی نداد، اما بعید نیست با ادامه این روند، برانکو تغییر عقیده بدهد و رامین را به میدان بفرستد. با این همه آنچه مسلم است اینکه اگر قرار بود خود برانکو تصمیم بگیرد، الان احتمالا رضاییان در تراکتورسازی یا سپاهان توپ می‌زد. سوال مهم اما این است که «خود» واقعی برانکو چه شکلی است و اگر بنا بود پرسپولیس فقط با تصمیمات این مربی اداره شود، چه اتفاقاتی رخ می‌داد؟ جالب است که نگاهی به گذشته‌های دور و نزدیک نشان می‌دهد در بسیاری از موارد، بازیکنان تحمیل‌شده به مربی کروات به ابزار دست او تبدیل شده‌اند و کار را برایش درآورده‌اند.

جادوی جلال حسینی

در دو سال اخیر حداقل دو مورد مهم از بازیکنانی را سراغ داریم که بر خلاف میل برانکو به پرسپولیس اضافه شدند، اما امروز دوای درد سرخپوشان هستند. حالا دیگر همه می‌دانند که برانکو پارسال محسن مسلمان را نمی‌خواست و امسال هم علاقه‌ای به جذب جلال حسینی نداشت. با این وجود مقاومت باشگاه برابر مربی کروات باعث شد این دو بازیکن در لیست قرار بگیرند و حالا به ارکان غیرقابل بحث تیم برانکو تبدیل شوند. تیمی که سال گذشته در شش بازی اولش ۱۲گل خورده داشت، امسال با جلال حسینی (و البته بیرانوند) در شش مسابقه فقط یک گل دریافت کرده است! آیا چنین تغییر شگفت‌انگیزی بدون حضور حسینی امکان‌پذیر بود؟ برانکو بیشتر زورش را روی جذب شجاع خلیل‌زاده گذاشته بود که با تراکتور قرارداد داشت و مطابق انتظار به جمع قرمزهای پایتخت ملحق نشد. در مورد اهمیت حضور مسلمان در ترکیب سرخ‌ها هم که اصلا نیازی به توضیح اضافه نیست. او از میانه‌های نیم‌فصل اول سال گذشته به یکی از بهترین هافبک‌های ایران تبدیل شد و همین حالا هم خیلی‌ها بر این باورند که جای مسلمان در تیم ملی خالی است.

تجربه عجیب تاریخی

مروری بر دوران پیشین حضور برانکو در ایران نشان می‌دهد او در همان زمان هم گاهی به شکل عجیب روی نام بازیکنان کارآمد خط قرمز می‌کشید و بعدا که «ناچار» به قبول آنها می‌شد، تازه به نقش کلیدی‌شان در تیم پی می‌برد! مهم‌ترین تصویری که از برانکو در تاریخ فوتبال ایران به جا مانده، مربوط به صعود آسان تیم ملی کشورمان به مرحله نهایی رقابت‌های جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان است. با این وجود چیزی نمانده بود ما قبل از این صعود آسان، یک حذف مفتضحانه را در مرحله پیش‌مقدماتی همان جام تجربه کنیم؛ جایی که کار کشورمان با شکست برابر اردن گره خورد و همه چیز به دو بازی تعیین‌کننده در خاک اردن و قطر موکول شد. آن روزها برانکو رابطه خوبی با خداداد عزیزی و وحید هاشمیان نداشت، اما برای این دو مسابقه با فشار فدراسیون دادکان هر دو بازیکن به تیم ملی برگشتند و با عملکرد خیره‌کننده‌شان کار را برای تیم ملی درآوردند. تجربه تاریخی نشان می‌دهد هر زمان بازیکنی به برانکو تحمیل شده، کار را برای او درآورده؛ بنابراین زیاد نگران رامین رضاییان نباشید. به احتمال فراوان مشکل این بازیکن هم خیلی زود حل می‌شود تا او ضمن بازگشت به ترکیب اصلی، هنرش را دوباره به رخ مرد کروات بکشد.