آموزه‌های فلسفه «آین رند» برای علم اقتصاد

نورتراپ بوچنر

منبع: کاپیتالیسم مگزین

کتاب «اقتصاد عینی: چطور فلسفه آین رند همه چیز اقتصاد را تغییر داد» محصول چهل و هشت سال مطالعه فلسفه عین‌گرایی (آبجکتیویسم) آین رند و علم اقتصاد است. وقتی که «اطلس شانه انداخت» را در ۱۹۶۲ خواندم شگفت زده شدم که آین رند چطور تمام آنچه که در دوترم اقتصاد خوانده را زیرورو می‌کرد. مثل اکثر دوره‌هایی که در دهه ۶۰ می‌توان تصور کرد هدف آموزگاران من این بود که نشان دهند چرا مداخله دولت در اقتصاد ضروری و لازم است. آین رند مدافع سرمایه‌داری لسه فر، یعنی اقتصاد بدون مداخله دولت بود. به این ترتیب جست و جوی من برای یافتن حقیقت شروع شد. حالا که چهل و هشت سال گذشته چیزهای زیادی درباره خطاهای اقتصاد مدرن آموخته‌ام و حقایق بسیاری را نیز می‌دانم. به طور خاص به کمک دریافت آین رند از امر عینی، کاربردهای آن را در اقتصاد یافته‌ام. هدف کتاب من انتقال این دانش است.

تا آنجا که من می‌دانم این کتاب اولین تلاش برای بازخوانی اقتصاد در قالب آموزه‌های فلسفه عین‌گرایی آین رند است. به این ترتیب این کتاب کاربرد عین‌گرایی برای تئوری اقتصاد بازار آزاد است، یعنی اینکه چطور انسان‌های مستقل و منفعت طلب با تولید و مبادله ارزش‌های اقتصادی را وارد یک نظام جامع می‌کنند. آین رند اقتصاد تازه‌ای نمی‌آموخت، اما چیزی از آن مهم‌تر را نشان می‌داد - بنیان فلسفی تمام علوم خاص. هدفم اینجا این نیست که فلسفه عین‌گرایی را ارائه کنم، فقط می‌خواهم عین‌گرایی را در اقتصاد به کار بزنم. به عنوان بهترین منبع آموزه‌های عین‌گرایی، هیچ چیز بهتر از نوشته‌های خود آین رند نیست.

این کتاب برای هر کس که بخواهد بداند اقتصاد آزاد چطور کار می‌کند و نقش آموزه‌های آین رند در علم اقتصاد چیست مفید است. نقد خودم را از اقتصاد مدرن به چهار دسته تقسیم کرده‌ام. منظور من از مدرن، پنجاه سال اخیر است. به این خاطر که آنچه به دانشجویان لیسانس آموخته می‌شود از دهه ۶۰ تاکنون هیچ تغییر عمده نداشته است.

اگر کسی می‌خواهد روی کره زمین باقی بماند و زندگی کند ناگزیر از پرداختن به نیازهای حیاتی‌اش است. موضوع اقتصاد این است که چطور اعضای یک نظام اقتصادی ارزش‌های مادی لازم برای زندگی شان را به دست می‌آورند، ازجمله غذا، لباس و سرپناه. اینها از آسمان پایین نمی‌افتند. بلکه نتیجه کار و وجود یک نظام اقتصادی مشخص، در طول تاریخ بشریت، هستند.

بنابر اصول، انتخاب اساسی در اقتصاد میان سرمایه‌داری لسه فر و کنترل‌های دولتی است. در سیاست همین انتخاب را می‌توان آزادی و تاراج می‌توان دید. اگر نتایج اصلی را مدنظر قرار دهیم، این انتخاب مرگ و زندگی است. اگر کسی زندگی را بخواهد پس آزادی را انتخاب می‌کند و آزادی اگر معنایی داشته باشد به معنای سرمایه‌داری لسه فر است. متاسفانه اغلب مردم هیچ تعریف درستی از آزادی اقتصاد در ذهن ندارند. فکر می‌کنند اقتصاد آزاد یعنی همین اقتصاد مختلط امروزی که نه تنها آزاد نیست، بلکه با لسه فر نیز فرسنگ‌ها فاصله دارد و قدم به قدم به کنترل کامل دولتی نیز نزدیک‌تر می‌شود. در عبارت سرمایه‌داری لسه فر،کلمه لسه فر از اهمیت اساسی برخوردار است. هرچه غیر از آن سرمایه‌داری و آزادی نیست. من اصطلاحات بنگاه‌های آزاد، اقتصاد آزاد، بازار آزاد، اقتصاد بازار و سرمایه‌داری را همگی در معنای سرمایه‌داری لسه فر به کار می‌برم.

در حرکت از آزادی به سوی تاراج، اقتصاد مدرن نقش کمرنگی بازی نکرده است. برای یکصد سال تمام تئوری‌هایش یک پیام برای عموم داشته‌اند و آن اینکه سرمایه‌داری لسه فر ناممکن و غیراجرایی است.

تز اصلی من این است که سرمایه‌داری عملی است و نقطه آغاز من مفهومیت عینیت آین رند است. خواننده عامی شاید تعجب کند که فلسفه آموزه‌هایی برای اقتصاد داشته باشد، اما قول می‌دهم که هر چند در ابتدا چنین به نظر برسد در نهایت ناگزیر بودنش روشن خواهد شد.

دیدگاه فلسفی کلی من این است: اقصاد مدرن محصول فلسفه مدرن است. از آنجا که عین‌گرایی در تمام مسائل مهم موضعی خلاف فلسفه مدرن دارد، عین‌گرایی همه چیز اقتصاد را تغییر می‌دهد. روش علم اقتصاد، مفهوم اقتصاد، معنای رقابت و قیمت، اصل انتفاع از تجارت، ماهیت هزینه‌های کسب‌و‌کار، مفهوم عرضه و تقاضا و تئوری قیمت، نقش کمیابی و تئوری تولید انبوه همگی از این جمله‌اند. در نهایت، عین‌گرایی عملی بودن سرمایه‌داری را اثبات می‌کند.

اقتصاد علمی اثباتی است و نه هنجاری؛ به عبارتی اقتصاد توصیفی است، نه تجویزی. اقتصاد می‌تواند بگوید اثر وضع حداقل دستمزد بر بیکاری چیست، اما نمی‌تواند بگوید این اثر خوب است یا بد. خوب و بد مفاهیم ارزشداری هستند. یک نظام استاندارد و غایی اخلاقی پیش فرض آنها است. اقتصاد علم اخلاق نیست. با تمام اینها اقتصاد به تمامی هم از اخلاق جدا نیست. آین رند اخلاقیات را «مجموعه‌ای قواعد جهت دهنده به انتخاب‌ها و اعمال انسان‌ها» تعریف کرده است و برخی از این قواعد آشکار یا نهان در هرچه که انسان می‌کند حضور دارند. عمل اقتصاددان‌ها در تجزیه و تحلیل نظام اقتصادی نیز از این امر مستثنی نیست.

اخلاق نفع شخصی عقلایی که آین رند مطرح می‌کند خودمحور است، خودخواهی را نوعی فضیلت می‌داند و اینکه اعمال شخص باید به خود او سود برسانند. اقتصاددان‌ها در صد سال گذشته گویی عکس همین را برای ارائه و ارزیابی تئوری‌هایشان فرض گرفته‌اند. یعنی اخلاق دگرخواهی، ایثارگری و از خودگذشتگی که توسط اخلاق مسیحی-یهودی تشویق شده و برای دوهزار سال است که تمدن غرب را تحت سیطره خود داشته است.

تقابل میان سرمایه‌داری و دگرخواهی آشتی‌ناپذیر است. سرمایه‌داری نظام اقتصادی نفع خواهی شخصی است. سرمایه‌داری به نفع شخصی متکی بوده، آن را تشویق می‌کند و ایثارگری را نیز تقبیح می‌نماید. در هر سطح و هر پایه‌ای، انگیزه نفع شخصی محرک سرمایه‌داری است.

دگرخواهان هم از همان ابتدای انقلاب صنعتی از سرمایه‌داری نفرت داشته‌اند. این نفرت اصل و اساس تمام مخالفت‌هایی است که با اصلاحات بازاری پیشنهادی اقتصاددان‌ها همواره ابراز شده است.

هدف اول علم اقتصاد نمایش، توضیح و تفسیر کارکرد اقتصاد سرمایه‌داری است. دگرخواهی از پیش به اقتصاددان‌ها می‌گفت که سرمایه‌داری شر و پلید است. پیامدهای منفی این باور به قبل از اقتصاد برمی‌گردد و سرمایه‌داری در تئوری و عمل کوبیده شده است. در تئوری، سرمایه‌داری هیچ وقت اقبالی نداشت. چیزهایی که درباره پلید بودن سرمایه‌داری می‌گفتند آن را در عمل نیز با مشکل روبه‌رو ساخت. هرآموزه، هرجنبه و هرکارکرد سرمایه‌داری را طوری پیچانده و منحرف می‌کردند که به کلی شباهت‌هایش را به واقعیت از دست بدهد. آین رند برای اولین بار در تاریخ ممکن ساخت که تئوری و عمل سرمایه‌داری با عین‌گرایی سنجیده شود و تحت تاثیر پیش فرض‌های اخلاقی قرار نگیرد.

کلمه‌ای هم در آخر به اهالی کسب‌و‌کار بگوییم. یک تاجر یا اهل کسب‌و‌کار نیازی ندارد که اقتصاد بداند و اگر هم بداند، در نهایت بر تصمیمات اصلی کسب‌و‌کارش مثل افزایش یا عدم افزایش هزینه‌ها و قیمت تاثیری نخواهد داشت، اما هر تاجری اگر می‌خواهد از فعالیتش در برابر حملات بدخواهان و مخالفان دفاع کند باید اقتصاد را بداند و بفهمد.

برگرفته از پیش گفتار کتاب «اقتصاد عینی: چطور فلسفه آین رند همه چیز اقتصاد را تغییر داد» نوشته نورتراپ بوچنر. بوچنر استادیار اقتصاد دانشگاه سنت جان نیویورک است.