معماران مدرن چگونه تهران را ساختند
آیدین جوانی
معماری در عصر حاضر مدیون مردانی است که امروزه کمتر از آنان یاد می‌شود. معمارانی که به سبک مدرن ویژه‌ای در ایران دست یافتند و بر آن مداومت ورزیدند. ماکسیم سیرو، آندره گدار، نیکلای مارکوف، آوانسیان و‌… با وجود تلاش‌های مستمر در دو قرن گذشته به گمنامی سپرده شدند. در واقع اینها بانیان معماری و شهرسازی در ایران معاصرند. ایرانی که سال‌های متمادی مقهور و مسحور تمدن فرنگیان بود.

تاسیس این بناها اگرچه به اهتمام این افراد صورت گرفت، اما بدون حمایت دولت‌های وقت هرگز استوار نمی‌شد. اینان که غالبا دانش آموختگان غرب بودند با تقلید از معماری غربی و تلفیق آن با معماری سنتی ایرانی توانستند بنیادها و ابنیه‌های ابتدایی معماری و شهرسازی را در ایران پایه‌گذاری کنند. بارزترین و مهم‌ترین خصیصه این معماران که آنان را از نسل‌های آینده متمایز می‌سازد، آگاهی و شناخت آنان از میراث معماری ایرانی بود. مقیاس و دامنه فعالیت‌های معماری و شهرسازی فضایی را پراکند که در آن مهندسان خارجی و ایرانیان از فرنگ برگشته در تعامل با یکدیگر قرار گرفتند. به غیر از اینها، معماران دیگری همانند فروغی و وارتان هر‌کدام به تنهایی به لحاظ سبک و فرم در معماری ایران تاثیرگذار بودند و به تجربه‌هایی در زمینه آمیختن سبک‌های معماری ایرانی با سبک‌های غربی دست یازیدند. این معماران در عصری که سنت و دیرینگی اساس آن را تشکیل می‌داد، نمی توانستند پیام دنیای نوین را جز از طریق نمادها و ساختمان‌های مدرن به جامعه آن روز منتقل سازند. اهتمام و جدیت این مردان در تاسیس و بنیاد چنین عمارت و ابنیه‌هایی استوانه مستحکمی از ریشه‌های مدرنیته در جامعه ایران بود.
نیکلای مارکوف
نیکلای مارکوف متولد سال 1882 میلادی در شهر تفلیس گرجستان در بخش معماری دانشکده هنرهای زیبای آکادمی سلطنتی سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت و در سال 1910میلادی، فارغ‌التحصیل نقاشی معماری شد.
چهارسال بعد از بخش فارسی آکادمی زبان‌های شرقی سن‌پترزبورگ فارغ‌التحصیل شد. وی در سال ۱۹۱۷ م (۱۳۳۶ ق. ۱۲۶۹ش.) آجودان فرماندهی بریگاد قزاق شد که یک واحد ویژه نظامی در ایران بود که ناصرالدین شاه آن را تشکیل داده بود. وی پس از خروج از بریگاد قزاق درسال ۱۹۲۱ م. فعالیت معماری خویش را در تهران آغاز کرد. او معماری اسلامی و شیوه‌های سنتی احداث بناهای ایرانی و مصالح محلی از قبیل آجر، سنگ، کاشی و گچ را می‌ستود. در واقع، آجرهای خشتی که وی به کار می برد به نام آجر مارکوفی مشهور شد. شهر تهران در دهه ۱۳۰۰ و ۱۳۲۰ش پر از ساختمان‌هایی به سبک او شد، سبکی که تلفیق چهار نوع فرهنگ را به نمایش می‌نهاد: مدرن، التقاطی، غربی و ایرانی.
وی چندین وزارتخانه، ساختمان شهرداری و اداره، کارخانه، کاخ و زندان، استادیوم ورزشی، مدرسه و مغازه ساخت. در میان ساختمان‌های بسیار هماهنگ با فرهنگ ایرانی که مارکوف ساخت، می‌توان به ساختمان‌های قدیمی شهرداری، دبیرستان البرز، مدرسه ژاندارک و کارخانه‌های قند ورامین و کرج اشاره کرد. او همچنین ساختمان سفارت ایتالیا و ساختمان سینگر در خیابان سعدی را به سبک کلاسیک اروپایی ساخت که در آنها برای اولین بار در ایران از پنجره‌هایی با شیشه‌های یکسره بزرگ استفاده شده بود. وی همچنین چندین خانه از جمله خانه قره گوزلو و خانه نوابی در پل رومی، نزدیک الهیه در شمال تهران را نیز به سبک کلاسیک در آورد.
آندره گدار
نخستین آرشیتکت خارجی بود که در ایران سمتی دولتی داشت. او برای حفاری‌های باستان‌شناسی و حفظ میراث گذشته خط‌مشی‌هایی ارائه کرد و موزه جدید باستان شناسی تهران و موزه ایران باستان را او ساخت.
گدار در مقام نخستین رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بیش از ۳۰ سال در آموزش معماری ایرانی دخالت داشت. او به کمک محسن فروغی برنامه درسی رشته معماری را براساس برنامه مدرسه عالی هنرهای زیبای فرانسه تدوین کرد و راهنمای اصلی در تهیه طرح محوطه دانشگاه تهران توسط وی صورت گرفت.
یکی دیگر از موفقیت‌های آندره گدار ترکیب همدلانه سنت و معماری در مقبره حافظ در شهر شیراز بود که در سال 1318 شمسی ساخته شد. این کلاه فرنگی که از همه جهات باز است و در باغ بهشت آسای حافظیه شیراز واقع شده نمایانگر تسلط وافر معمار آن در به کاربردن سنن ایرانی است. اغلب تصور می‌کنند که این بناها توسط یک مهندس معمار بومی ساخته شده است.
ماکسیم سیرو
ماکسیم سیرو در مدت سه دهه برجسته‌ترین معمار خارجی در ایران بود. وی به عنوان باستان شناس وارد ایران شد و به سرعت جذب برنامه‌های بازسازی شاه شد. «سیرو»، علاقه وافری به سنت‌های معماری ایران داشت، او که مستقیما در چند پروژه بازسازی ازجمله بازسازی مساجد قم و یزد دخالت داشت، به طراحی ساختمان‌های مدرن متعددی پرداخت که تفسیر او از معماری سنتی را ارائه می‌کرد. شکل بارزتر این خصوصیت را می‌توان در مدارسی دید که در شهرستان‌های مختلف احداث شد. در مدارس ساخت او که با توجه خاص به شرایط خاص منطقه، آب و هوا و فرهنگ طراحی شده‌اند، عناصری سنتی مانند گنبد و بادگیر و ایوان به کار گرفته شده است. آثار مهم معماری او عبارت‌اند از: مجتمع دانشکده پزشکی و چندین دانشکده دانشگاه تهران، کتابخانه ملی، بخش‌های الحاقی به موزه ایران باستان، چند بنای یادبود، بیمارستان، مدرسه، استادیوم، کارخانه، هتل و ویلا برای چندین وزیر و مقام عالی‌رتبه دولتی. به علاوه سیرو با مهندس معمار ایرانی، محسن فروغی، در مراحل ساخت ساختمان‌های دانشگاه تهران و وزارت دارایی که طراح آنها مهندس فروغی بود نیز همکاری می‌کرد. نیکلای مارکوف، آندره گدار و ماکسیم سیرو، تا آخر دهه 1330 ش نیز فعال و با نفوذ بودند. آنان با مشارکت در برنامه مدرن‌سازی رضاشاه در برقراری یک نظام آموزشی و نحوه فعالیت حرفه ای نقش مهمی برعهده داشته و برای وارثان ایرانی خود مجموعه‌ای از آثار مکتوب و آثار ساخته شده برجای گذاشتند که به روشنی تمام، از امکانات ایجاد معماری جدید حکایت می‌کردند.
معماران ایرانی تهران
محسن فروغی، اولین مهندس معمار ایرانی بود که در برنامه سازندگی معماری ایران شرکت کرد. وی یکی از بانیان حرفه معماری در ایران بود. او فرزند ذکاء‌الملک فروغی، در سال 1313 شمسی، از مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس فارغ‌التحصیل شد. تعدادی از ساختمان‌های مهمی که او ساخت عبارتند از: دانشکده حقوق دانشگاه تهران با همکاری ماکسیم سیرو، وزارت دارایی، شرکت تعاونی دولتی به نام تعاون و مصرف، بیمارستان بانک ملی و شعب این بانک در شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز و بازار تهران. شیوه‌ای که در طراحی بناها به کار می‌برد ترکیبی از شیوه‌های مدرن و سنتی بود که ساختمان بانک ملی بازار نشان‌دهنده سبک فروغی است. مشارکت او در تشکیل انجمن آرشیتکت‌های ایران و تاسیس نخستین مجله حرفه‌ای به نام آرشیتکت سبب شد که وی به نیروی محرک اصلی جنبش مدرن معماری ایران بدل شود.
وارتان آوانسیان
از ارامنه اهل تبریز بود که در ساخت بناهای خصوصی و عمومی شهرت زیادی پیدا کرد. او به اروپا رفت و در آنجا تحصیل کرد و پس از مدتی طراحی در یکی از کارگاه‌های قالیبافی و تدریس در مدارس تهران، در رشته معماری و شهرسازی مدرسه عالی تخصصی معماری در پاریس به تحصیل پرداخت.
از جمله بناهای ثبت شده به نام وی را می‌توان از مدرسه کودکان بی‌سرپرست (واقع در خیابان سرگرد سخایی فعلی)، هتل دربند، کاخ رضا‌شاه در سعدآباد، دو سینما در تهران، سینما متروپل در خیابان لاله زار، ودیانا در خیابان انقلاب را نام برد. استفاده خلاق او از بتن تاثیر زیادی در گسترش معماری مدرن در ایران داشت. کاخ دربندش با کف‌های طره‌ای و استفاده از خطوط روشن افقی و عمودی توجه همه را در حرفه معماری به خود جلب کرد.
گابریل گورکیان
گورگیان در سال ۱۹۲۱ میلادی از دانشکده معماری وابسته به آکادمی هنرهای زیبای وین فارغ‌التحصیل شد. گابریل گورکیان شاگرد اسکار اشترنارد از شاگردان جوزف‌هافمان بود. وی ابتدا سرمعمار در شهرداری تهران و بعدها وزارت دارایی شد. از بناهای تاسیس شده توسط وی می‌توان باشگاه افسران تهران و تئاتر تهران در خیابان فردوسی، سه وزارتخانه و هفت ویلای خصوصی را نام برد. او بعد از ترک ایران در سال ۱۳۱۶ ش، حدود ده سال در انگلستان و فرانسه بود و پس از آن برای همیشه در آمریکا مقیم شد.
پس از تاسیس بناهایی در تهران، که متعلق به معماران اروپایی بود، به تدریج معماران ایرانی با اقتباس از معماری مدرن و سنتی حاکم در ایران دست به ابداعات نوینی زدند که در تاریخ معماری ایران در آن زمان بی‌بدیل بود. از نسل اول معماران ایرانی فقط سه تن میراث شایان ذکری باقی گذاشتند: کیقباد ظفر بختیار، علی صادقی، ایرج مشیری از نام‌آورترین آنانند:
۱ - کیقباد ظفر بختیار
درکالج سلطنتی هنر انگلستان تحصیل کرده بود. او در بناهایش از پنجره‌های گرد و کوچک و پنجره‌های قابدار با سایبان استفاده می‌کرد و حجم‌های هندسی در کارش به چشم می‌آمدند. ساختمان بانک ملی شهر گرگان و طرح هتل آب گرم در لاریجان در واقع نشان دهنده سبک او بود.
۲ - علی صادق
در سال 1309 به اروپا رفت و در دانشگاه کان و آکادمی هنرهای زیبای بروکسل به تحصیل پرداخت و در سال 1316 شمسی به ایران بازگشت.
در سال‌های ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹شمسی به عضویت انجمن شهرداری تهران انتخاب شد. او در تشکیل انجمن آرشیتکت‌های ایرانی بسیار موثر بود. طراحی موزه تبریز، بانک رهنی و مقبره رضاشاه از اثرات وی بوده است. مهم‌ترین نقش و تاثیر صادق در محیط معماری، ترویج ساخت مسکن ارزان قیمت بود.
3ـ ایرج مشیری
سردبیر و موسس مجله آرشیتکت، یکی از چهره‌های اصلی در تبدیل معماری به حرفه بود. او نظریه‌پردازی قوی بود که از نشریه خود برای طرح مسائل زمان خویش و فراهم آوردن تریبونی برای معماران و بازکردن باب گفت‌وگو بین معماران، دیوانسالاران، سیاستمداران و عامه مردم استفاده می‌کرد. هرچند مجله آرشیتکت نتیجه تلاش و همکاری جمعی بود اما خط مشی اصلی آن را مشیری تعیین می‌کرد. اهمیت او در ارائه مباحث و اندیشه‌های معماری مدرن بود و مجله‌اش، گرچه عمری کوتاه داشت، آرمانگرایی نسل جوان معماران حرفه‌ای ایران را منعکس می‌کرد.