اسکناس سبز، پاداش کسب‌وکار سبز

نویسنده: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد

مترجم: مهدی نیکوئی

منبع: کتاب راهنمایی کسب‌وکار به سمت پایداری

«پایداری» می‌تواند یک مفهوم مبهم باشد که هر کسی برای حرکت به سمت آموختن و استفاده از آن، اشتیاق ندارد. با این حال، زمانی که اطلاعات افراد افزایش یابد، برای رسیدن به پایداری برانگیخته خواهند شد؛ کافی است با زبانی شفاف و روشن متوجه ارزش این مفهوم شوند و بدانند که با پایداری چه کارهایی می‌توان انجام داد.

 

به عنوان مثال، رشد انفجاری صنایع ساختمانی سبز آمریکا ناشی از گسترش از سیستم‌های طراحی مبتنی بر صرفه‌جویی انرژی و احترام به محیط زیست بود. این سیستم‌ها، چک‌لیست‌هایی فراهم کردند که معماران، توسعه دهندگان و مدیران تاسیسات به سادگی می‌توانستند انتخاب‌های پایدارتری بگیرند. شاید به آسانی بتوان از این تجربه موفق درس گرفت و متوجه شد به چه صورت می‌توان مفاهیمی انتزاعی، مانند پایداری را تبدیل به برنامه‌های عملی برای اقدامات ملموس کرد.

باید به این دانش دست یافت که سازمان‌های مختلف (کسب‌وکارها، موسسات دولتی و سازمان‌های غیرانتفاعی) چگونه می‌توانند به سمت پایداری حرکت کنند. در این صورت می‌توان به همه مردم نشان داد که چگونه می‌توان درباره این حوزه، آموخت. در این صورت، کسانی هم که مدتی به دنبال پایداری بوده‌اند اما با مانعی در این مسیر مواجه شده‌اند، می‌توانند راه پیگیری هدف خود را پیدا کنند.

پایداری، هزینه یا سود؟

اما پایداری چه اثری در مدیریت یک سازمان و کسب‌وکار جهان مدرن می‌تواند داشته باشد؟ حقیقت آن است که مدیریت یک سازمان در دنیای امروز، کار آسانی نیست. شاید دلیل این موضوع، افزایش پیچیدگی‌ها باشد. ما هر روز، نام یک فناوری جدید را می‌شنویم، با یک بن‌بست اجتماعی بی‌سابقه مواجه می‌شویم یا مشکلات زیست‌محیطی بیگانه‌ای را پیش روی خود می‌بینیم.

اما مشکلات مدیران به اینجا ختم نمی‌شود. آنها همچنین درباره افزایش بی‌رویه مقررات و پیامدهای جهانی‌شدن نگران هستند. دولت‌ها هم باید برای حفظ سطح خدمات اجتماعی تلاش کنند؛ آن هم درحالی‌که جمعیت کشورها در حال افزایش است و بر تنوع گروه‌های مختلف آنها هم افزوده می‌شود. در همین حال، همچنان فرهنگ ضد مالیاتی بر جوامع سایه افکنده که شرایط دشوارتری را برای دولت‌ها رقم می‌زند. اگر نخواهید از هر تغییر در محیط پیرامون خود، ضربتی نوش کنید، باید به چارچوبی دست پیدا کنید که به شما بیاموزد چگونه باید درک خود را از جهان افزایش دهید. شما باید بیاموزید که چگونه می‌توان توفان‌های تغییرات را پیش‌بینی کرد و قبل از وقوع آنها، اقدامی مناسب انجام داد.

پایداری، چنین چارچوبی است. پایداری همه چیزهایی را که برای طی کردن راه موفقیت نیاز است، در اختیار شما قرار نمی‌دهد. همچنین یک گوی بلورین (جادوگری) نیست که بتوانید با آن آینده را رصد کنید. با این حال، به شما کمک می‌کند تا روابط بین مسائل و مشکلات را مشاهده کرده و به صورت دقیق‌تری اقدام به پیش‌بینی اتفاقات محتمل آینده کنید. پایداری، کل جهان را به عنوان یک سیستم کامل و یکپارچه ترسیم می‌کند و تهدیدها و فرصت‌ها را نمایان می‌کند؛ شما را مجبور می‌کند که روابط بین روندهای اجتماعی، اقتصاد و زیست‌محیطی را مشاهده کنید؛ باعث می‌شود که با پیش‌نگری از غافلگیر شدن رها شده و فرصت‌های پنهان را شناسایی کنیم. اگر شما بتوانید پایداری را درک کنید، یک قدم از دیگر شرکت‌ها و جوامع رقیب خود عقب خواهید افتاد.

پایداری ما را برای آن به چالش می‌کشد که تصمیماتی بگیریم که به‌طور همزمان اقتصاد، جامعه و محیط زیست را بهبود می‌بخشد. این چالش ممکن است بسیار فراتر از حوزه مسوولیت شما به نظر برسد، چرا کسب‌وکارها باید زمان خود را صرف بررسی پیامدهای اقدامات خود بر مسائل خارجی و جهان بیرونی کنند؟ اگر شما هم این طور فکر می‌کنید، لازم است که لنز نگاه خود را گسترده‌تر کنید. اندکی عقب‌تر بایستید تا بتوانید، دید وسیع‌تری داشته باشید. به این صورت می‌توانید، فراتر از حوزه معمول خود را هم ببینید تا تهدیدها و فرصت‌های بالقوه را شناسایی کنید؛ به‌ویژه فرصت‌هایی که ممکن بود پیش از این آنها را از دست بدهید. در جهان یکپارچه و بزرگ کنونی، هر اتفاقی که در جایی از آن روی بدهد، می‌تواند بر شما و کسب‌وکارتان اثر بگذارد.

مزایای دنبال کردن پایداری

براساس تجربیات کسب‌وکارها و جوامعی که به استقبال پایداری رفته‌اند، فهرستی از مزایا فراهم شده که مرور آنها می‌تواند کمک‌کننده باشد. از این فهرست، کارشناسان بر ۲ مزیت بیش از همه تاکید می‌کنند: کاهش انرژی، اتلاف‌ها و هزینه‌ها. هم‌اکنون هم برخی از سازمان‌ها توانسته‌اند به هدف «اتلاف صفر» برسند؛ با این حال، تعداد آنها چندان زیاد نیست. به عنوان مثال، شرکت تویوتا یکی از شرکت‌هایی است که توانسته به این هدف دست یابد. این شرکت از سال ۲۰۰۶ توانست، در تمام کارخانه‌های خودروسازی اروپایی خود به نرخ ضایعات صفر درصدی برسد. چنین شرکت‌هایی می‌توانند تا حد زیادی هزینه‌های خود را کاهش دهند. باور کردن آن دشوار است، اما هنوز راه زیادی تا رسیدن به بهره‌وری انرژی باقی مانده است. یک زندان در ایالت اورگان آمریکا توانسته، قبض گاز خود را به میزان ۶۵ درصد کاهش دهد. رمز موفقیت آنها، گرم کردن نسبی آب در آبگرمکن‌های خورشیدی بود. پس از این فرآیند، آب برای جوشاندن آن به دیگ‌های جوش ریخته می‌شد.

متمایزسازی. شرکت‌ها و جوامع مختلف همیشه به دنبال راه‌هایی برای متمایز کردن خود از رقبایشان هستند. پایداری، حداقل تا زمانی که تبدیل به یک اجبار قانونی نشود، می‌تواند فرصتی برای متمایز شدن باشد. به عنوان مثال، «اوزوکار» در شهر نیویورک تبدیل به اولین موسسه کرایه خودرو شد که تمام خودروهایش هیبریدی است. با این حال، این موسسه برای متمایز بودن به سبز شدن قناعت نکرد. آنها از رادیوهای ماهواره‌ای هم بهره‌مند شدند، دسترسی به وای‌فای را فراهم کردند و یک لپ‌تاپ هم در اختیار مشتری خود قرار دادند. با چنین اقداماتی بود که وجهه اجتماعی (تعداد افراد آشنا به یک نام تجاری که نگاهی مثبت به آن دارند) این موسسه در هر هفته، ۱۳ درصد رشد کرد و تنها ۱۸ ماه پس از شروع کارش، به سوددهی رسید.