موانع شفافیت‌مالی در بازارهای هنری

دنیای اقتصاد: رازهای مگوی بازار هنرها در ایران کم نیست. بسیاری شاخص‌ها را می‌توان نام برد که اگرچه در جهان فاش و شفاف هستند اما در ایران به شیوه‌ای رازآلود همچنان مخفی نگه داشته شده‌اند. دستمزد بازیگران سینما، هزینه‌های تولید فیلم‌ها، آمار دقیق فروش برخی آلبوم‌ها، دستمزد خوانندگان و نوازندگان در کنسرت‌ها و... بسیاری از این متغیرها در ایران با تکیه بر اصطلاح‌هایی همچون «حریم شخصی»، «راز تجاری» و... همچنان مبهم و آشکار نشده باقی مانده‌اند. این در حالی است که نه فقط در کشورهای دیگر بلکه در ایران هم برای مثال دستمزد بازیکنان فوتبال نیز معلوم است و رسانه‌ای می‌شود.

همچنین در بسیاری از کشورهای دیگر نیز برای مثال هزینه ساخت یک فیلم یا دستمزد بازیگران مطرح نیز اعلام و رسانه‌ای می‌شود. برهمین اساس هم سالانه پردرآمدترین بازیگران، پرهزینه‌ترین فیلم‌ها، پردرآمدترین خوانندگان و... نیز معرفی و رده‌بندی می‌شوند. در هالیوود میزان دستمزد بازیگران در هر یک از فیلم‌هایی که بازی می‌کنند «به صورت رسمی»، یعنی مبتنی بر اعلام کمپانی سازنده و از طریق نهادها و رسانه‌های معتبر اعلام می‌شود. همین موضوع و جذابیت آن برای مخاطبان و رسانه‌ها باعث شده تا هرازگاه گزارش‌هایی درباره میزان دستمزد بازیگران یا خوانندگان و البته هزینه ساخت برخی فیلم‌ها منتشر شود که معمولا این گزارش‌ها با تکذیبه‌ها و انتقادهای بسیاری روبه‌رو می‌شود.

علت آن است که بررسی دستمزدهای بازیگران در سینمای ایران، موانع و محدودیت‌های بسیاری دارد. مانع نخست آن است که تقریبا هیچ‌یک از تهیه‌کنندگان سینما تمایلی به اعلام دقیق هزینه‌های ساخت فیلم‌هایشان ندارند، چه برسد به آنکه بخواهند به صورت موردی و جزئی، دستمزد عوامل و به‌ویژه بازیگرانشان را اعلام کنند، افزون بر این خود سلبریتی‌ها معمولا مخالف اعلام میزان دستمزدهایشان هستند. با این حال اگر عبارت «دستمزد بازیگران/ خوانندگان و....» را در گوگل جست‌وجو کنید، صدها صفحه افشاگر را برای شما باز می‌کند که پر از حدس و گمانه‌زنی درباره دستمزد سلبریتی‌ها است. بسیاری از گزارش‌ها و مقالات را خواهید دید که تخمین‌های عجیب و غریبی درباره دستمزدهای سلبریتی‌ها زده‌اند. با این وجود در میان اقیانوسی از حدس و گمان‌های میلیونی و میلیاردی، جدا کردن سره از ناسره کار آسانی نیست. از همین روست که بازارهای هنری در ایران مثل یک تاریکخانه بزرگ، همچنان رازآلود و ناشناخته باقی مانده است.

مخالفان چه می‌گویند؟

اعلام دستمزدها و شفافیت مالی در بازارهای هنری ایران موافقان و مخالفان جدی دارد. البته تعداد مخالفان به مراتب بیشتر از موافقان است. عمده کسانی که با این موضوع مخالفت می‌کنند بیشتر بالا بودن میزان دستمزد برخی بازیگران یا خوانندگان و... را مورد انتقاد قرار می‌دهند. نیما شاهرخ‌شاهی به‌عنوان یک نمونه از بازیگران سینما و تلویزیون در گفت‌وگویی با خبرگزاری هنرآنلاین در همین رابطه گفته است: ما این همه شغل داریم که هیچ اشاره‌ای به دستمزدهای کلان آنها نمی‌شود، چرا باید یک بازیگر که مبلغی را برای کل سال دریافت می‌کند و به جز آن کار وقت دیگری ندارد و چند ماه روی آن کار زمان صرف می‌کند، باید دستمزدش تا این اندازه بزرگ شود. او چند دهه تلاش کرده و زحمت کشیده است تا به اینجا رسیده، چرا رقم دستمزدش وقتی اعلام می‌شود تا این اندازه اعتراض پشت آن نهفته است. در تمام دنیا بازیگران سینما رقم دستمزدهایشان بسیار بالا و تضمین شده است، این در حالی است که ما اینجا کار می‌کنیم و تازه باید به سختی بتوانیم پول خودمان را دریافت کنیم و این زشت‌ترین کاری است که انجام شده است.

همچنین عباس تجویدی، از فعالان بازار موسیقی، در گفت‌وگو با «ایلنا» درباره اعلام آمار و ارقام مربوط به بازار آلبوم‌های موسیقی، گفته است: اطلاعات مربوط به فروش برای ما مشخص است و این آمار توسط سایت‌های فروش آنلاین برای ما فرستاده می‌شود. من به‌طور دقیق نمی‌دانم به چه دلیل و از روی چه سیاستی آن سایت‌ها آمار فروش را نمی‌دهند، اما شخصا با نگفتن این ارقام موافق هستم. ضمن اینکه به‌دلیل اوضاع اقتصادی این روزها، بسیاری از کارهایی که در بازار ارائه می‌شوند متاسفانه ممکن است به لحاظ قانونی شنیده نشوند اما به‌صورت مداوم به شکل غیرقانونی دانلود و شنیده می‌شوند.

تجویدی افزود: فکر می‌کنم اگر بخواهند این آمار را برای عموم مردم به نمایش بگذارند، آن عده از کسانی را که کارها را می‌خریدند، به دانلود غیرقانونی ترغیب می‌کند. چون با اعلام اعداد و ارقام ممکن است با خود فکر کنند آهنگی که بسیار پخش شده، در سایت فروش کمی داشته و به این نتیجه برسند که بهتر است آنها هم آثار را غیرقانونی بگیرند. افزون بر این فرزام حجازی، مدیرعامل بیپ تونز نیز در گفت‌وگویی با «ایلنا» درباره ارائه نکردن آمار و ارقام به عموم مردم گفت: سایت‌های فروش آنلاین مانند دیجی کالا هم تا به حال درخصوص اجناس فروخته شده خود آماری نداده‌اند. حتی سایت معتبری نظیر آی‌تونز که مهم‌ترین مرجع فروش آثار موسیقایی است، مستقلا آماری ارائه نکرده است. حجازی ادامه داد: در سینما شرکتی که رقم فروش را اعلام می‌کند، شرکتی است مانند فیلمیران که خودش مالک اثر است. ولی ما ناشر آثار نیستیم اما با حدود ۴۲۵ ناشر متفاوت مشغول کار هستیم.

ناشر به‌دلیل اینکه حق مالکیت اثر را دارد، می‌تواند آمار بدهد. ولی ما یک فروشگاهیم که به نمایندگی از ناشران در حال فروش آثار هستیم. در حوزه نشر هم همینطور است. خود ناشر می‌تواند درباره میزان فروش کتابش صحبت کند اما هیچوقت یک کتابفروش آمار فروش را اعلام نمی‌کند. البته برخلاف نظر آقای حجازی، بسیاری از کتابفروشی‌ها، کتاب‌های پرفروش خود را با اعلام میزان فروش به رسانه‌ها اعلام می‌کنند و گزارش‌های هفتگی از فروش کتاب‌ها که در رسانه‌های مختلف از جمله روزنامه «دنیای اقتصاد» و خبرگزاری کتاب و... منتشر شده، برهمین اساس تهیه می‌شود.

تاریکخانه‌‎های هنری

به هر حال هنوز بازارهای هنری در ایران شفاف نیستند. البته در چند سال گذشته بازار هنرهای تجسمی مانند حراج تهران و حراج هفت نگاه و... روند مقبولی را برای شفاف کردن دخل و خرج‌های خود طی کرده‌اند و به همین دلیل مواجهه مخاطبان و رسانه‌ها با این بازارها مواجهه‌ای دقیق‌تر و بی‌واسطه‌تر است اما همچنان سینما، موسیقی و‌ تئاتر در تاریکی تاریکخانه بازارهای هنری به سر می‌برند. بیشتر استدلال‌هایی که پیش از این درباره مخالفت با شفافیت مالی بازارهای هنری اعلام شده، عمدتا مبتنی بر پایین بودن درآمدهای این بازارها بوده است. این در حالی است که در چند سال گذشته به‌ویژه در دو سال اخیر بازار سینما، موسیقی و تئاتر رونق بسیاری پیدا کرده و متناسب با آن نیازمند شفاف‌سازی بیشتری شده است. آیا زمان شفاف شدن دخل و خرج این بازارها فرا نرسیده است؟