محمود اسلامیان* طی چند سال اخیر با توجه به نیازهای جامعه و تمرکز غرب بر اقتصاد کشور، شعارهای سال متناسب با دو مقوله ذکر شده توسط مقام معظم رهبری انتخاب شده است. سال گذشته توجه به تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی بود. اصولا ارائه استراتژی‌های مذکورمی‌خواهد توجه و منابع کشور را به سمت اولویت‌های اساسی سوق دهد. ای کاش دستگاه‌های اجرایی کشور و حتی تشکل‌های اقتصادی گزارشی از اقدامات خود حول محور سال گذشته ارائه می‌کردند. شعار سال جدید در بخشی ادامه موضوع سال گذشته، و آن توجه به اقتصاد و تولید است. موضوعی که می‌تواند به صورت جدی در زندگی مردم تاثیر داشته باشد. ایجاد اشتغال و تامین معیشت حداقل برای یک جامعه، حق جدی مردمان آن کشور است. آمارها نشان می‌دهد متاسفانه آن گونه که باید و شاید از فضای ایجاد شده در جهت تحقق اهداف مذکور استفاده نشده است. در سال ۱۳۹۲ با توجه به شعار سال و مساله مهم انتخابات، اقتصاد و تولید کشور نیازمند مراقبت‌های جدی است.

۱- وظیفه اصلی دولت‌ها، ایجاد اجماع حول موضوع اشتغال و معیشت است. باید اولویت مهم مسوولان جهت دادن به اهداف و برنامه‌ها حول محورهای مذکور باشد. جهت‌گیری کلی توسط مسوولان عالی‌رتبه اعلام، و بر مسوولان است تا در جهت تدوین فرآیندها و تلاش جهت تحقق اهداف بکوشند. عبور بیکاری از تعادل باعث ایجاد ناهنجاری‌های گسترده اجتماعی و فرهنگی است. پرداختن به مسائل حاشیه‌ای خارج از این موضوع حساس و جدی، جز توسعه فقر و بیکاری ثمری به همراه نخواهد داشت.

۲- بسیار بجاست که صاحبنظران و گروه‌های مدعی حضور در انتخابات تحلیل دقیق و عالمانه با آمارهای صحیح و توام با انصاف و اعتدال از روند ۸ سال ارائه نمایند. در این تحلیل‌ها باید پیشنهادهای عملیاتی برای عبور از مشکلات با توجه به شرایط گذشته، منابع و تهدیدات ارائه گردد.

از گروه‌ها، عبور از احساسات و غلیانات روحی و برخورد عقل‌گرایانه مبتنی بر عشق به کشور و جمهوری اسلامی ایران انتظار می‌رود. با توجه به حجم مشکلات و فشارهای اقتصادی پرداختن به اوهام و تخیلات و گرفتن فرصت و بازسازی کشور، امری نابخشودنی در تاریخ است.

۳- کسب حدود ششصد میلیارد دلار درآمد نفتی و حدود ۱۰۰هزار میلیارد تومان فروش واحدهای دولتی و همچنین اوراق قرضه طی ۸ سال گذشته و تزریق آن به جامعه در قالب اقتصاد دولتی و توجه به خروجی‌های موجود در جامعه با دو شاخص تورم و بیکاری، نشان می‌دهد باید به فوریت و جدیت طرحی نو دراندازیم. در این سیستم ناکارآمد، جدای از اثربخشی و عقلانیت هر دولتی، هر چه تزریق منابع بیشتر، خروجی‌ها منفی‌تر خواهد بود. در چنین شرایطی، با کاهش درآمدهای ارزی در صورت عدم تدبیر متناسب ‌باید منتظر مشکلات جدی باشیم. هر چند هزینه بالایی پرداخته‌ایم، لیکن اگر حداقل این درس را گرفته باشیم که با بوروکراسی دولتی در اقتصاد منابع بیشتر به ناکامی افزون‌تر بدل خواهد شد. باز هم جای امیدواری دارد.

۴- اقتصاد همچون هر موضوع دیگری متشکل از یک مجموعه سیستم‌های مرتبط است. در اجرای طرح‌های اقتصادی بی‌توجه بودن به چنین فرآیندی ما را از تحقق اهداف دور و بعضا در مسیر عکس قرار خواهد داد. طرح هدفمندی یارانه‌ها دقیقا مشمول چنین فرآیندی است.

افزایش قیمت‌ها، خصوصا در سبد خانوار، مردم را به جایی رسانده که اکثریت قاطع آرزوی عدم اجرای طرح و شرایط قیمت‌های قبل از اجرا را دارند. موضوع خطرناک ایجاد مسابقه‌ای میان کاندیداها در جهت افزایش یارانه‌ها در چنین فرآیند گسسته‌ای است. به نظر نگارنده این مقوله می‌تواند تبعات بسیار نگران‌کننده‌ای برای کشور داشته باشد. در کشوری که خداوند متعال ۷ برابر سرانه جمعیت آن منابع و ذخایر قرار داده و مردمانی باهوش و مسوولیت‌پذیر در آن زندگی می‌کنند، توسعه فرهنگ ماهی دادن به جای ماهیگیری، خبط بزرگی است. یارانه به دهک‌های پایین، حوزه بهداشت و کشاورزی و آموزش در یک سیستم فراگیر و منظم قابل دفاع و توجه است. متاسفانه عارضه جامعه ایرانی، ارائه هدف‌های مطلوب بدون تلاش در جهت فرآیند‌سازی و انضباط و مسوولیت‌پذیری است. بدون تردید حماسه سیاسی در سال ۱۳۹۲ پیوستگی جدی با حماسه اقتصادی خواهد داشت. به میزانی که عقلانیت، نگرش علمی و کارشناسی توام با عشق و خدمت صادقانه به مردم بر مسوولان آینده حاکم شود می‌توان انتظار بهبود اوضاع را در همه زمینه‌ها خصوصا اقتصاد داشت. هرچند به دلایل عدیده داخلی و مشکلات بیرونی، شاخص‌هایی همچون اشتغال و تورم در شرایط مطلوبی به سر نمی‌برند. لیکن با توکل بر خدا و اتکا بر منابع کشور و تکیه بر انسان‌های هوشمند و مسوولیت‌پذیر و صادق می‌توان در انتظار آینده‌ای بهتر بود. در آغاز هر سال مردم با امید وارد سال جدید می‌شوند، بیایید به یاری خدای مهربان امیدها را پررنگ سازیم.

*عضو هیات رییسه اتاق ایران