مذاکرات شام بدون پیش‌شرط برکناری اسد

گروه جهان: با عقب‌نشینی‌های مکرر ارتش سوریه، دیپلمات‌ها تلاش خود را برای یافتن راهکاری دیپلماتیک شدت بخشیده‌اند. بر همین اساس، دیپلمات‌هایی از روسیه، آمریکا و چند کشور خاورمیانه‌ای تلاش‌های خود را تشدید کرده‌اند تا مانع قدرت‌گیری بیشتر داعش در سوریه شوند. مقام‌های روسیه، به‌عنوان مهم‌ترین حامی اسد، دیدارهایی سطح بالا با همتایان عربستانی خود، به‌عنوان مهم‌ترین مخالف اسد، داشته‌اند تا مهر تاییدی باشد بر راهکار دیپلماتیک برای بحران سوریه. روز سه‌شنبه وزرای خارجه عربستان و روسیه در مسکو با یکدیگر دیدار کردند تا در مورد آینده سوریه گفت‌وگو کنند.


به گزارش نیویورک‌تایمز، این نشست غیرمعمول در لحظه‌ای حساس انجام شده است. هفته گذشته هم دیداری میان نمایندگان آمریکا، روسیه و عربستان انجام گرفته بود که اولین دیدار سه‌جانبه میان طرفین از زمان آغاز بحران سوریه بود. ولید معلم، وزیر خارجه سوریه، دیداری با همتای روسی خود داشته و سپس عازم دیدار با مقام‌های عمانی شده بود. به گزارش نیویورک‌تایمز، به دلیل روابط خوب سلطان‌نشین عمان با ایران و عربستان، برخی ابراز امیدواری کرده بودند که مذاکرات بر سر سوریه تبعات خوبی برای این کشور و منطقه داشته باشد.


جریان دیپلماسی میان دو قطب مهم قدرت (روسیه و آمریکا) که بر سر نحوه مواجهه با سوریه اختلاف‌نظرهای جدی داشتند، نشان می‌دهد که آنها تلاش‌های خود را بر سر هدفی که اعلام می‌کردند بر سر آن اشتراک نظر دارند، آغاز کرده‌اند: راه‌حل سیاسی برای جنگ داخلی چندجانبه و استراتژی مناسب‌تری برای مقابله با داعش. نیویورک‌تایمز می‌نویسد: روسیه در این دیپلماسی جدید نقش چشمگیری ایفا می‌کند. برخی تحلیلگران می‌گویند بحث‌های فعلی نشان می‌دهد که لحن دولت اوباما نرم‌تر شده و کمتر سخن از «اسد باید برود» به میان می‌آورند و این ترسی بود که روس‌ها هم در آن سهم داشتند؛ ترس دیگر این بود که اگر اسد می‌رفت، داعش مهم‌ترین نفع برنده تحولات سوریه می‌شد. برخی کارشناسان می‌گویند حتی تداوم تضعیف دولت اسد هم به نفع داعش است چرا که این گروه هم از تضعیف اسد و هم از فروپاشی کامل سوریه نفع می‌برد. بنابراین، بهترین راهکار یافتن راه‌حلی سیاسی برای بحران سوریه و در نهایت، تلاشی گام به گام برای تضعیف خلافت خودخوانده است.


نیویورک‌تایمز معتقد است: اسد طی هفته‌های اخیر بارها متحمل شکست شده و همان‌گونه که خود گفته در عضوگیری دچار مشکل بوده و از کمبود نیرو رنج می‌برد. بنابراین، دولت که بخش‌های زیادی از کشور را به جریان‌های سلفی- تکفیری و تندرو واگذار کرده، اکنون می‌کوشد تا با استقرار ارتش در پایتخت و مناطق پیرامون از افتادن این مناطق به دست جریان افراطی جلوگیری کند. یکی از دلایلی که باعث فعال شدن جریان دیپلماسی در سوریه شده شکست آمریکا در آموزش «اقمار» برای مبارزه با داعش و اسد است. از سوی دیگر، کشورهایی مانند عربستان و ترکیه هم در داخل با مشکلات سیاسی و امنیتی دست به گریبانند.


با بدتر شدن وضعیت نظامی، قدرت‌های مهم از وضعیت پیش آمده بسیار نگران شده‌اند. با ریشه دوانیدن داعش در کشورهای منطقه (افغانستان، عراق، سوریه و ترکیه) و انجام عملیات تروریستی در کشورهای عربی (کویت، عربستان، تونس) جهان عرب از گسترش این گروه به وحشت افتاده است و امنیت را در گرو زمینگیر کردن این گروه می‌پندارد. «امیل الحکیم»، کارشناس خاورمیانه و عضو موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، می‌گوید: آمریکا به سران کرملین اجازه داده تا رهبری تلاش‌های دیپلماتیک در سوریه را به دست گیرند؛ چرا که «آنها خودشان نمی‌خواهند در بطن معرکه وارد شوند». او می‌گوید واقعیت این است که «این آمریکا است که خود را به مواضع روس‌ها نزدیک‌تر می‌کند»؛ موضعی که معتقد است اسد باید بخشی از راه‌حل و بخشی از دولتِ در حال‌گذار باشد که هدف اعلامی این مذاکرات است.


بسیاری از کارشناسان شکستن بن‌بست در تلاش‌های دیپلماتیک را محصول توافق هسته‌ای ایران و غرب می‌دانند که «سنگی در آب‌های منطقه انداخته و باعث شده همه از حالت سکون در آیند». این تعبیری است که روزنامه اردنی «الغد»، مطرح کرده است. روزنامه پان عرب «الرای الیوم» پا فراتر گذاشته و می‌گوید: «راه‌حل سیاسی با سرعتی قابل توجه در حال پیش رفتن است.» با این حال، برخی تحلیلگران منطقه‌ای با دیدگاه‌های مختلف محتاطانه بر این باورند که ممکن است هیچ پیشرفتی حاصل نشود؛ چرا که هر یک از طرف‌های منطقه‌ای دارای دیدگاه‌ها و سلایق سیاسی مختلف است. این دسته از تحلیلگران معتقدند اختلافات اساسی همچنان باقی است و در «عرصه رقص دیپلماتیک، هر طرف مدعی است که مخالفانش به دیدگاه او نزدیک شده‌اند». مقام‌های ایرانی و روسی می‌گویند: عربستان، آمریکا، ترکیه و سایر متحدانشان به این نکته رسیده‌اند که مبارزه با تروریسم مهم‌تر از سقوط اسد است، هرچند الجبیر پس از دیدار با لاوروف تاکید کرد که «هیچ جایی برای اسد در آینده سوریه نیست». در مقابل، مقام‌های ترک و آمریکایی هم معتقدند که روس‌ها مشتاق شده‌اند تا جایگزینی برای اسد بیابند. نیویورک‌تایمز می‌نویسد: اگر طرف‌ها به اجماع هم برسند اما توافق معنای مهمی نخواهد داشت چرا که بسیاری از نیروها معتقدند هنوز می‌توانند «با ابزار نظامی به دستاوردهای بهتر و بیشتری برسند». این روزنامه می‌افزاید: هر معامله‌ای که به آن دست یافته شود، احتمالا شامل غرب سوریه (که دست نیروهای اسد است) و جنوب خواهد شد که اپوزیسیون سوری در آنجا دست برتر دارند. گمان نمی‌رود مناطقی که در اختیار داعش، النصره یا سایر گروه‌های مخالف است در توافقات آینده محلی از اعراب داشته باشند. نیویورک‌تایمز تاکید می‌کند معنای سخن این است که در توافقات آینده بر سر سوریه دو منطقه مورد توجه طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی قرار خواهد گرفت: غرب و جنوب سوریه چرا که این دو منطقه در اختیار اسد و اپوزیسیون است. سایر مناطق از شمول توافق خارج می‌شود چرا که در اختیار جریان افراطی است.


آنچه در عرصه بین‌المللی مطرح است تغییر لحن است که میان طرف‌ها رخ داده است. نفس این مساله در گام اول مفید است؛چرا که طرف‌ها بر سر اولین مرحله که تغییر لحن باشد به تفاهمی نسبی رسیده‌اند. نیویورک‌تایمز می‌نویسد: از تمام تغییرات و بده بستان‌های دیپلماتیک آنچه از همه مهم‌تر می‌نماید، روح جدید همکاری میان روسیه و آمریکا است. ظاهرا پرونده هسته‌ای ایران سنگ بنای خوبی میان طرفین بر سر پرونده‌های مهم بنا‌ نهاد. «فیودور لوکیانوف»، رئیس شورایی که به کرملین در امور سیاست خارجی مشاوره می‌دهد، می‌گوید: پس از یک‌سال تمرکز صِرف بر توافق هسته ای، اکنون مذاکرات در حال بازگشت به سوریه است و هر طرف در مواضع خود «چندان سختی نشان نمی‌دهد».


لوکیانوف در مصاحبه با نیویورک‌تایمز می‌گوید: «سعودی‌ها هنوز معتقدند اسد باید برود،اما چندان مطمئن نیستند که این گزینه، گزینه خوبی باشد. روسیه هنوز معتقد است او باید بماند اما نمی‌تواند وضعیت عمومی در حال تغییر را نادیده بگیرد.» مقام‌های آمریکایی می‌گویند طرف روسی در هفته‌های اخیر بسیار «باز» عمل کرده‌است و گزینه‌هایی برای جایگزینی اسد را در نظر دارد. این مقام‌ها که به شرط فاش نشدن نام سخن می‌گفتند می‌گویند مسکو به‌طور روزافزونی نگران وضعیت اسد و ظهور گروه‌های افراطی است که چند هزار نفر از شهروندان روسیه را برای جنگ در سوریه به خدمت گرفته‌اند. تحلیلگران می‌گویند یکی از دلایل فعالیت روسیه در هفته‌های اخیر در قضیه سوریه، ترس شدید مسکو از عضویت شهروندانش در داعش است. از سوی دیگر، داعش به مثابه سوختی برای مخالفان کرملین در قفقاز و چچن عمل می‌کند. روس‌ها از فعال شدن داعش بیخ گوش خود به شدت واهمه دارند؛ چرا که این مساله را باعث شعله ور شدن جریان‌های تندرو در منطقه می‌نگرند. کرملین در نظر دارد تا داعش را در مرزهای سوریه نگه دارد.


برخی تحلیلگران می‌گویند: اگر در نهایت مسکو به این نتیجه برسد که اسد باید برود، ترجیح کرملین این است که رئیس‌جمهور آینده فردی نزدیک به روسیه باشد یا از طایفه علوی. به گزارش نیویورک‌تایمز، روس‌ها منکر این موضع هستند. الحکیم می‌گوید دولت اوباما به این نتیجه رسیده که کرملین بیش از رفتن اسد به مهار گروه‌های افراطی می‌اندیشد. شاید این گام اول باشد و در گام‌ها یا مراحل بعدی تکلیف اسد روشن شود. به همین دلیل است که دولت روسیه چارچوب این دیپلماسی جدید را طراحی کرده است. احتمالا دمشق با پی بردن به حساسیت موضوع در دیپلماسی منطقه فعال شده است. وقتی رئیس دفتر شورای امنیت ملی روسیه به ریاض می‌رود، وقتی ولید معلم به دیدار همتای روس و عمانی خود می‌رود، همگی نشان از این دارد که احتمالا اوضاع سوریه رو به بهبود دارد. از ظواهر بر می‌آید که طرف‌های منطقه‌ای در گام اول و برای مهار داعش و زمین گیر کردن این گروه در سوریه، پیش‌شرط خود را برای رفتن اسد بردارند.


اختلاف‌نظری که اکنون وجود دارد بر سر نحوه تفسیر توافق ژنو است: در این توافق از انتقال قدرت به دولتی انتقالی که قابل پذیرش همه طرف‌ها باشد سخن گفته می‌شود اما مشخص نمی‌کند که اسد می‌تواند بخشی از آن باشد یا خیر. آمریکا و متحدانش «نه» را برگزیده‌اند؛ در حالی که روسیه می‌گوید «بله» و اعلام کرده که خروج اسد نمی‌تواند پیش‌شرطی برای مذاکرات باشد. روزنامه الوطن (سوریه) می‌گوید مذاکرات هفته گذشته در قطر یک ویژگی داشت: اینکه آمریکا اصراری بر رفتن اسد نداشت. جان کری در این نشست اعلام کرده بود که «اسد مشروعیت خود را از دست داده است».


نیویورک‌تایمز می‌نویسد احتمالی که مطرح شده این است که دولت جدید احتمالا با حضور عناصری از دولت اسد و اپوزیسیون سوری تشکیل شود. در این فرآیند گفته می‌شود احتمالا اسد برای دوره‌ای موقت بر سر کار خواهد بود. همچنین گفته می‌شود عناصری از علوی‌ها و اهل سنت هم در این دولت نماینده خواهند داشت. در این صورت، به گفته ابراهیم حمیدی ستون‌نویس سوری در روزنامه الحیات، «دولت و ارتش از مشروعیت سیاسی و نمایندگی فرقه‌ای لازم برای متحد شدن علیه تروریسم برخوردار خواهند بود.» این سناریو با طرح ایران هم جور در می‌آید. به هر حال، هر سناریویی مستلزم ارائه امتیازاتی سخت خواهد بود. به عبارت دیگر، هر یک از طرف‌ها باید هم امتیازاتی بدهند و هم از امتیازاتی چشم پوشی کنند تا بحران حل شود.