یگان‌های ارواح

مت شیاونزا ستون‌نویس آتلانتیک دولت اوباما صبر خود در برابر ارتش عراق را از دست داده است. روز یکشنبه، اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا با حضور در برنامه «State of the Union» در سی‌ان‌ان به بحث در مورد سقوط الرمادی و افتادن این شهر به دست داعش پرداخت. او اعلام کرد با وجود اینکه ارتش عراق در نفرات و تجهیزات نسبت به داعش برتری داشت؛ اما نتوانست مانع تسخیر شهر به دست داعش شود. او گفت: «برای بسیاری از ما روشن است که عراقی‌ها اراده لازم برای مبارزه با داعش و دفاع از خود را ندارند.» ناامیدی کارتر در رئیس او هم وجود دارد. اوباما در مصاحبه اخیر خود با جفری گولدبرگ در آتلانتیک اظهار کرد: «وقتی عراقی‌ها اراده نبرد برای امنیت خود را نداشته باشند ما هم نمی‌توانیم برای آنها بجنگیم.» درک اینکه چرا واشنگتن از بغداد ناراضی است، آسان است. در ۸سالی که آمریکا به‌طور رسمی«به اشغال عراق پرداخت» ۲۵ میلیارد دلار صرف آموزش و تجهیز نیروهای مسلح این کشور کرد؛ البته این سرمایه‌گذاری پیش از عقب‌نشینی از عراق در سال ۲۰۱۱ بود. تا امروز، بخش کوچکی از سربازان آمریکایی در عراق مانده‌اند تا سربازان عراقی را آموزش دهند. با وجود این، ارتش عراق در وضعیت بدی است. با توجه به اینکه «ترک پست» در عراق به یک امر شایع تبدیل شده است غیرممکن است بگوییم که چه تعداد سرباز عراقی واقعا در حال خدمت هستند. آمارها از ۵۰ هزار تا ۱۴۰ هزار متغیر است. تابستان گذشته، گروهی چند صد نفره از داعشیان حدود ۳۰ هزار سرباز عراقی را که مسوولیت دفاع از موصل را داشتند، تار و مار کردند. بسیاری از سربازان یونیفورم‌های خود را در آورده و خود را با سایر مردم یکرنگ کردند. با وجود پیشروی‌هایی هم که گاه اینجا و آنجا هست اما ضعف‌هایی هم هست. تکریت، که سربازان عراقی موفق به آزاد کردن آن از دست داعش شدند، تا سه ماه بعد همچنان خالی ماند. اما دلیل ناکارآمدی ارتش عراق چیست؟ بسیاری از این مشکلات ریشه در دوران جورج بوش و تصمیم او برای انحلال ارتش عراق در سال ۲۰۰۳ دارد. او با انحلال ارتش سعی داشت ارتش جدید بسازد. او می‌خواست ارتش را از لوث وجود افسران هوادار صدام پاکسازی کند؛ اما در عوض هزاران نفر را بیکار کرد. این منجر به خلأی امنیتی در جامعه عراق شد و شورش‌های ضد آمریکایی را به وجود آورد. بسیاری از افسران عالی رتبه‌ای که در دوران صدام بودند، اکنون به فرماندهان ارشد داعش تبدیل شده‌اند. مشکلات دیگری هم البته در ارتش عراق هست که به دوران پس از حمله آمریکا باز می‌گردد. نوری المالکی فرماندهان کارآمد را کنار زد و در عوض تعدادی از نخبگان هوادار خود را در رأس ارتش نشاند. این باعث شد نظامی مبتنی بر شایستگی در ارتش شکل نگیرد. معضل دیگر همانا ««یگان‌های ارواح» است؛ گروهی که در عمل حضوری در ارتش نداشتند؛ اما نامشان به‌عنوان مزدبگیر رد می‌شد و معلوم نبود این پول به کجا می‌رود و چگونه خرج می‌شود. برخی می‌گویند همان فرماندهان عالی رتبه صدام که اکنون داعشی شده‌اند با عوامل پیدا و پنهان خود به درون ارتش نفوذ کرده و این پول‌های بی‌نام و نشان را در نهایت به دست داعش می‌رساندند. مشکل دیگری که وجود دارد در مورد «کل عراق» است: این کشور در قالب دولتی واحد دارای مشکلاتی است. کردستان به‌عنوان دولتی نیمه مستقل عمل می‌کند. بسیاری از اهل سنت در مناطق تحت کنترل داعش زندگی می‌کنند و به نظر می‌رسد با آنها مشکلی نداشته باشند. ارتش عراق هم ارتش ملی نیست؛ بلکه وابستگی‌های قومی - طایفه‌ای دارد. بنابراین، وقتی ارتش ملی نباشد، بخش زیادی از مشکلات از او ریشه می‌گیرد. در واقع، یکی از علت‌های اصلی مشکلات عراق، ارتش است و این مشکلات بازتاب ضعف نیروهای مسلح این کشور است. در پاسخ به تهدیدات دائمی داعش، برخی سناتورها از جمله جان مک کین از به‌کار گرفتن نیروهای زمینی آمریکا سخن می‌گوید. اوباما این نظر را رد کرده و در عوض به گولدبرگ می‌گوید باید به دنبال «شرکایی کارآمد» در دولت عراق باشیم تا به تضمین قلمرو این کشور کمک کنیم.