خرس زخمی

فرید زکریا تحلیلگر مسائل بین‌المللی توافقی که به تازگی در مورد اوکراین امضا شد تا درگیری در این کشور را خاتمه دهد با همان موانع قبلی روبه‌رو است: چگونه تضمین کنیم که روسیه به آن توافق گردن خواهد نهاد. سیاست‌مداران غربی با نگرانی از حمایت دائمی روسیه از جدایی‌طلبان اوکراینی بحث در مورد کمک‌های نظامی به دولت اوکراین را آغاز کرده‌اند. برای درک اینکه چه چیزی واقعا روس‌ها را باز خواهد داشت، باید این نکته را مد نظر داشت که روس‌ها از چه چیزی می‌هراسند و این هراس قطعا کمک نظامی به کی‌یف نخواهد بود. وقتی از دیمیتری مدودف، نخست‌وزیر روسیه، در مورد احتمال تحریم‌های «سوییفت» پرسیده شد (که روسیه را از سیستم مالی بین‌المللی جدا می‌کند) وی هشدار داد که پاسخ روسیه «بدون محدودیت و گسترده» خواهد بود. «آندری کوستین»، رئیس دومین بانک بزرگ روسیه، ماه گذشته در مجمع اقتصاد جهانی داووس اعلام کرد که چنین اقدامی بلافاصله باعث اخراج سفیر آمریکا از روسیه و فراخواندن سفیر روسیه از آمریکا خواهد شد. کوستین افزود این به این معنا است که «کشورها یا در آستانه جنگ هستند یا اینکه در یک جنگ سرد تمام عیار قرار دارند.» در مقابل، به نظر می‌رسد روسیه از پاتک خود در شرق اوکراین لذت می‌برد؛ چرا که با هزینه‌ای بسیار اندک می‌تواند اوکراین را بی ثبات کرده و در وضعیت کاملا دفاعی قرار دهد. قابل درک است که چرا نزدیکان و یاران پوتین از چشم‌انداز تحریم‌های اقتصادی مضاعف به خروش می‌آیند. اقتصاد روسیه در وضعیت سقوط آزاد قرار دارد. در گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی آمده که «روسیه با توفان تمام عیار سقوط قیمت، تحریم‌های بین‌المللی و افت ارزش پول مواجه است.» همان‌طور که معاون سابق خزانه‌داری آمریکا می‌گوید: «در این عصر، اگر پول یک کشور سقوط کند یا دسترسی هایش به منابع مالی و استقراضی کاهش یابد از حیز انتفاع ساقط می‌شود.» پوتین برای باقی ماندن در قدرت نیاز به درآمدهای نفتی زیادی دارد. از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، وقتی قیمت‌های نفت طی بحران مالی جهانی افت کرد، دولت روسیه هزینه‌های خود را تا ۴۰ درصد افزایش داد تا ثبات اجتماعی را حفظ کند. در سال‌های اخیر، هزینه‌های دفاعی تا ۳۰درصد افزایش یافته و یارانه غذا و مسکن هم افزایش یافته است. این وضعیت را نمی‌توان برای همیشه ادامه داد. به مرور، پول تمام می‌شود و کفگیر به ته دیگ می‌خورد. از سوی دیگر، روسیه به راحتی می‌تواند کشمکش خود را در شرق اوکراین ادامه دهد. هرچند کارت‌های اقتصادی‌اش ضعیف و اندک است، اما کارت‌های نظامی‌اش همچنان قوی است. براساس گزارش اخیر موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، بودجه دفاعی مسکو در سال گذشته تقریبا ۲۰ برابر کی‌یف بود. روسیه ۷۷۱ هزار سرباز آماده، ۲میلیون سرباز ذخیره و ۸ هزار کلاهک هسته‌ای دارد. علاوه بر آن، اوکراین «در بغلی» روسیه است و منطقه شرق اوکراین هم تحت تسلط روس‌ها است. یک استدلال این است که تحریم‌ها اگرچه هزینه‌های روسیه را افزایش داده اما پوتین نشان داده که به شیوه‌ای معقول و محاسبه گرانه به این هزینه‌ها پاسخی نمی‌دهد. کمک نظامی به اوکراین هم آتش ملی‌گرایی روسی را مشتعل خواهد کرد و به پوتین اجازه می‌دهد تا به خواسته خود رنگ و لعاب نظامی داده و از «هموطنان روسی» خود دفاع کند. اگر روسیه این آتش‌بس را هم بشکند غرب باید بر فشار اقتصادی خود بیفزاید. هدف سیاست خارجی آمریکا باید کسب اهدافی ملموس روی زمین باشد: یعنی انتخاب درست عرصه نبرد و انتخاب درست سلاح مورد نیاز.