آمریکا از جنگ تجاری علیه چین دست بردارد، این جنگ برنده ندارد

فارس- ژوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۱ طی مقاله‌ای با تاکید بر خودداری آمریکا در اعمال فشار بر چین برای افزایش نرخ مبادله یوآن به مسوولان دولت اوباما نسبت به عصبانی نکردن دیگر کشورها هشدار داد و گفت: این جنگ تجاری که آمریکا علیه چین آغاز کرده است، برنده ندارد.

برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۱ طی مقاله ای در مورد بحران اقتصادی جهان نوشت: جنگ میان دلار آمریکا و یوآن چین ادامه دارد. هنگامی که رکود اخیر شروع شد بسیاری نگران شدند سیاست‌های حمایت گرایی به نهایت خود برسد. رهبران گروه ۲۰ گفتند از رکود بزرگ درس گرفته‌اند؛ اما ۱۷ کشور از این کشورها چند ماه پس از نشست خود در نوامبر ۲۰۰۸ سیاست‌های حمایت گرایانه‌ای را در پیش گرفتند.

سیاست «آمریکایی بخر» بیش از همه مورد توجه واقع شد. همچنان حمایت گرایی ادامه یافت. ژوزف استیگلیتز افزود: تداوم ضعف و بحران اقتصادی در اقتصادهای پیشرفته احتمال آغاز دور جدید حمایت گرایی را افزایش داده است.

در آمریکا از شش کارگر بیش از یک نفر نمی‌تواند شغل تمام وقت به دست بیاورد. اینها از جمله مخاطرات سیاست‌های محرک اقتصادی آمریکا هستند که برای احیای اقتصاد این کشور تهیه شده‌اند.

با توجه به کسری بودجه فزاینده تهیه بسته محرک دیگر بعید به نظر می‌رسد و با توجه به رسیدن سیاست‌های پولی به کف خود و در راه بودن تورم نمی توان امیدی به کمک دولت برای نهادهای اقتصادی داشت. استیگلیتز در ادامه افزوده است: وزارت خزانه‌داری توسط کنگره مسوول شده است بررسی کند آیا چین در حوزه ارز فریب کاری می‌کند.

مفهوم فریبکاری ارزی مفهومی نادرست است. همه کشورها اقداماتی را اتخاذ می‌کنند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر نرخ مبادله ارز تاثیر می‌گذارد. کسری‌های شدید بودجه به ارز ضعیف منجر می‌شود و می‌تواند نرخ بهره را کاهش دهد. تا قبل از بحران یونان آمریکا از نرخ پایین مبادله دلار در برابر یورو بهره می‌برد. آیا می‌بایست کشورهای اروپایی آمریکا را به فریبکاری در زمینه پایین نگه داشتن نرخ ارز برای افزایش صادرات خود متهم می‌کردند.

وی افزود: اگرچه سیاستمداران آمریکایی بر کسری در تراز تجاری خود با چین تمرکز دارند آن چه مهم است توازن چندجانبه است. هنگامی که دولت بوش از چین خواست نرخ مبادله ارز خود را تعدیل کند مازاد تجاری چندجانبه آن کم بود. اما اخیرا چین مازاد تجاری چندجانبه گسترده‌ای به‌دست آورده است.

عربستان سعودی هم مازاد دوجانبه و چندجانبه دارد. آمریکایی‌ها نفت آن را می‌خرند و عرب‌ها به طور مداوم محصولات کمتری از آمریکا می‌خرند. به گفته استیگلیتز، در اقتصاد جهانی، تقاضای رو به کاهش مازاد حساب‌های جاری یک مشکل است. اما مازاد حساب‌های جاری چین در واقع کمتر از مازاد ژاپن و آلمان است. این رقم ۵ درصد تولید ناخالص داخلی چین در مقابل ۲/۵درصد تولید ناخالص داخلی آلمان است. استیگلیتز در ادامه مقاله خود افزوده است: عوامل بسیار دیگری علاوه بر نرخ مبادله ارز بر تراز تجاری یک کشور تاثیر می‌گذارند. یک عامل تعیین‌کننده مهم پس‌اندازها است. کسری تراز تجاری آمریکا کاهش نمی یابد مگر آن آنکه سطح پس انداز در آمریکا افزایش یابد. در حالی که رکود باعث افزایش پس‌اندازها شده است کسری بودجه دولت اثر این موضوع را از بین برده است.

عدم تغییر سیاست ارزی چین ممکن است آمریکا را به خرید منسوجات از بنگلادش یا سریلانکا به جای چین سوق دهد اما افزایش نرخ یوآن نیز به رشد نابرابری در چین کمک می‌کند. این مشکل اصلی در تجارت جهانی است. زمانی که آمریکا به ثروتمندترین کشاورزان جهان کمک می‌کند میلیون‌ها انسان فقیر در کشورهای در حال توسعه زیان می‌بینند.

به گفته وی، در جریان بحران مالی ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ ثبات یوآن نقش مهمی در ثبات بخشیدن به منطقه آسیای جنوب شرقی ایفا کرد. ثبات یوآن همچنین به رشد منطقه کمک کرده است که جهان از آن بهره برده است. برخی می‌گویند چین باید نرخ ارز را ثابت نگه دارد تا از بروز تورم یا حباب جلوگیری کند. تورم همچنان مهار شده باقی می‌ماند؛ اما نرخ مبادله بر الگوی رشد تاثیر می‌گذارد و به نفع چین است که از وابستگی بالا به رشد صادرات محور دوری کند. چین اذعان دارد که باید در درازمدت نرخ مبادله ارز خود را افزایش دهد اما باید سرعت عمل خود را افزایش دهد.

استیگلیتز ادامه داد، با توجه به اینکه مازاد چندجانبه چین یک موضوع اقتصادی است و کشورهای بسیاری نگران هستند آمریکا باید دنبال یک راه حل چندجانبه و قانونمند باشد. تحمیل تعرفه‌های یک جانبه علیه چین نظام چندجانبه گرایی را تحت تاثیر قرار می‌دهد بدون آنکه دستاوردی برای آمریکا داشته باشد.

ممکن است چین با وضع تحریم‌هایی بر کالاهای آمریکایی که از دولت یارانه می‌گیرند مقابله به مثل کند. استیگلیتز در پایان مقاله خود تاکید کرده است: هیچ کسی در یک جنگ تجاری برنده نمی شود. بنابراین آمریکا باید از عصبانی کردن هر کشور در شرایطی که روند احیای اقتصاد جهانی همچنان نامطمئن است خودداری کند. متاسفانه بحران اقتصادی جهان از آمریکا شروع شد و آمریکا باید به خود نگاه کند و نه تنها اقتصاد خود را احیا کند بلکه همچنین از بروز بحران جدیدی جلوگیری کند. ژوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۱ است که کتب و مقالات متعددی در انتقاد از سیاست‌های اقتصادی و استراتژیک آمریکا به رشته تحریر درآورده است. او اخیرا کتابی با عنوان «سقوط آزاد آمریکا، بازارهای آزاد و غرق شدن اقتصاد جهان» نوشته است.