از ‌نظر مذاکره، در یک چنین موقعیت پرمخاطره‌ای، همان‌طور که بارها و بارها در کتاب «کیسینجرِ مذاکره گر» بیان شد، «ارزیابی و باز ارزیابیِ فرضیه‌های اساسی‌تان» ضروری است. فرضیه‌های اشتباه یا جانب‌دارانه می‌تواند منجر به شکست در مذاکرات شود - مهم نیست که چقدر در هنر معامله مهارت دارید - و نتایج می‌تواند فاجعه‌بار باشد. در سال۲۰۱۱، کیسینجر و سه «سوارکار» دیگر درخواست خود را تکرار کردند که ما بر اساس یک فرض غلط عمل می‌کنیم که خطر استفاده هسته‌ای آن‌قدر کم است که می‌توانیم به این هدف امنیتی موجودیتی اولویت پایینی بدهیم و اهداف دیگری را دنبال کنیم و نگاه نسبتا لجام‌گسیخته‌ای به منافع ملی‌مان داشته باشیم. مذاکره درباره کاهش خطر هسته‌ای یک فرآیند ضروری و «دوجانبه سودمند» است که باید از اختلافات سیاسی ایالات‌متحده-روسیه دور بماند.

کیسینجر تاکید می‌کند که طی جنگ سرد، ایالات‌متحده و شوروی «تلاش کردند اطمینان حاصل کنند که هر دو طرف چالش‌ها را به یک شکل درک می‌کنند. ما برداشت خود را از سیستم تسلیحاتی توضیح دادیم و آنها نیز همین کار را با ما کردند. در نتیجه، کنترل تسلیحات به یک فرآیند آموزشی برای هر دو طرف تبدیل شد که ما را قادر ساخت تا مشکلات را حل کنیم...» توافق‌نامه‌های کنترل تسلیحات موجود مانند «پیمان نیروهای هسته‌ای میان‌برد» و «پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک» («استارت جدید») از نظر کیسینجر ضروری هستند و ما باید «در اصرار بر اجرای این توافق‌ها بسیار قاطع باشیم.» ما یک دور مذاکرات ثبات استراتژیک با روس‌ها داشته‌ایم. برای گذر از مشکلات جدید امروز، بسیار مهم است که دور دوم مذاکرات را داشته باشیم و همچنان با تهدیدات جدید ناشی از فناوری‌های نوظهور مانند سایبر و هوش مصنوعی تعامل کنیم تا بتوانیم «با شرایط جدید دنیای در حال تحول سازگار شویم.»

در اجلاس ژنو در سال۱۹۸۵، ریگان و گورباچف بر لزوم «فراتر رفتن از خط تلفن فوری» -به‌عبارت‌دیگر، فراتر از خط مستقیم ارتباطی بین رهبران ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی که در سال۱۹۶۳ پس از بحران موشکی کوبا ایجاد شد- توافق کردند. آنها موافقت کردند که دو مرکز، یکی در وزارت امور خارجه ایالات‌متحده و دیگری در وزارت دفاع روسیه ایجاد کنند که هدف آنها مراقبت بیست‌وچهارساعته بود و روابط کاری بین افسران خدمات خارجی شوروی و آمریکایی، ارتش و کارمندان دولتی و پرسنل پشتیبانی فنی این مراکز ایجاد کرد. این مراکز- «مراکز کاهش خطر هسته‌ای»- هر دو طرف را قادر می‌سازد تا درباره آزمایش‌های نظامی اطلاع‌رسانی کنند و یکدیگر را نسبت به اقداماتی که ممکن است به‌اشتباه به‌عنوان اقدامات تجاوزکارانه تعبیر شود، آگاه سازند.

این توافق پس از برخورد شدید اولویت‌های سیاسی شوروی و ایالات‌متحده حاصل شد که مذاکرات در اوایل دهه۱۹۸۰ را به بن‌بست کشاند. کرملین اقدامات کاهش خطر هسته‌ای را فقط به‌صورت فنی به تصویر می‌کشد؛ حواس‌پرتی از «مسائل واقعی» مربوط به تجمیع تسلیحات ریگان و به‌ویژه «ابتکار دفاع استراتژیک» او. مسکو بر بازگشت به روابط تنش‌زدایی و جلب حمایت برای موقعیت خود در میان جنبش‌های ضد هسته‌ای در اروپا و ایالات‌متحده تمرکز کرد. در مکالمات « Track ۱.۵» از سال۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷، من و همکارم «ویلیام اوری» از ابزارهای مذاکره برای کمک به عبور از بن‌بست و تسهیل توافق درباره «مراکز کاهش خطر هسته‌ای» استفاده کردیم. ما بر تمایز اساسی تمرکز کردیم که اغلب زمانی که روابط در حالت تقابل قرار می‌گیرند، از بین می‌رود. زمانی که هر دو طرف درگیر حملات رسمی علیه موضع رسمی طرف مقابل هستند، دو طرف در یک مذاکره غالبا تمایز بین مواضع رسمی اعلام‌شده و منافع اساسی را به‌اندازه کافی روشن نمی‌کنند.

در نهایت، اگرچه مواضع رسمی کاملا مخالف بود؛ اما منافع کلیدی مشترک بود. در سال۱۹۸۵، طرف‌های آمریکایی و روسی روی فرمولی توافق کردند که با پیگیری هر دو هدف به‌طور موازی، پیشرفت را ممکن می‌سازد. هر دو طرف با تایید نیاز به بازگشت به روابط بهتر و برداشتن گام‌هایی برای این کار، به ایجاد «مراکز کاهش خطر هسته‌ای» در مسکو و واشنگتن ادامه دادند. تاسیس «مراکز کاهش خطر هسته‌ای» به نقطه‌ اولیه‌ توافقی تبدیل شد که به ایجاد اعتماد کمک کرد و دری را برای توافقات بعدی «استارت» که تعداد سلاح‌های هسته‌ای را به‌شدت کاهش داد، باز کرد.

«مراکز کاهش خطر هسته‌ای» ایالات‌متحده و روسیه به‌عنوان یک کانال ارتباطی برای انتقال پیام‌های حسن نیت خدمت می‌کردند. اگرچه طبق توافق الزامی نیست، اما دو کشور از این مراکز برای برقراری ارتباط و کمک به جلوگیری از تفسیر نادرست یا محاسبه اشتباه درباره تحولات یا نگرانی‌های کلیدی استفاده کرده‌اند. پس از حملات ۱۱سپتامبر۲۰۰۱، زمانی که نیروهای مسلح ایالات‌متحده بالاترین سطح آماده‌باش را تجربه کردند، «ریچارد آرمیتاژ» معاون وزیر امور خارجه از «مرکز» ایالات‌متحده خواست تا پیامی را به همتای روسی خود بفرستد و بگوید که این امر به‌دلیل یک وضعیت اضطراری ملی بوده و علیه فدراسیون روسیه نبوده است.

تحولات مثبت در این «مراکز» تا سال۲۰۱۳ ادامه یافت؛ زمانی که ایالات‌متحده و روسیه «پیمان امنیت سایبری» را امضا کردند تا از این «مراکز» برای هشدار دادن به یکدیگر درباره تمرینات سایبری که ممکن است به‌اشتباه به‌عنوان حملات تلقی شوند و به‌عنوان کانالی برای پرسش درباره حوادث سایبری که نگرانی‌های امنیت ملی را بالا می‌برد، استفاده کنند؛ حوادثی که به نظر می‌رسد از قلمرو دیگری سرچشمه می‌گیرند. این پیمان همچنین خواستار ایجاد یک «خط تلفن» جدید، یک خط تلفنی ایمن، برای هماهنگ‌کننده امنیت سایبری ایالات‌متحده و همتای روسی او شد تا در صورت بروز بحران مستقیما صحبت کنند. در سال۲۰۱۳، در آماده‌سازی برای اجرای «استارت جدید»، «مراکز کاهش خطر هسته‌ای» یک پروتکل نرم‌افزاری کاملا جدید توسعه داد و ابزار ترجمه خودکار خود را برای تسهیل رژیم اطلاع‌رسانی موردنیاز ارتقا داد.