نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی

تا سال 1989، نیروهای استقلال‌طلب در نظر داشتند تایوان را از سرزمین اصلی چین جدا کنند و این فوریت تهدید را به‌شدت افزایش داد. نیروهای جدایی‌طلب تایوان بارها صبر چین را در مساله تایوان آزمودند و پرسش‌هایی در مورد نقش تسلیحات هسته‌ای چین مطرح کردند. در مواجهه با نیروهای به‌شدت جسور جدایی‌طلب تایوانی، پکن یک هشدار صریح در نوامبر 2013 صادر کرد: استقلال تایوان یعنی جنگ. اما اگر جنگی در جزیره تایوان درگیرد، آیا این جنگ، جنگی هسته‌ای خواهد بود؟ حقیقت این است از آنجاکه چین استفاده از تسلیحات هسته‌ای علیه دولت‌های غیرهسته‌ای را رد کرده است، چرا باید از آن علیه هموطنان خود استفاده کند؟ درست است بگوییم که رهبران چین هرگز استفاده از تسلیحات هسته‌ای در مورد تایوان را مدنظر قرار نداده‌اند.

کشمکش ضدجدایی‌طلبی و حامی یکپارچگی بر سر تایوان رقابتی طولانی‌مدت در استراتژی کلان و نه فقط استراتژی نظامی است. در این کشمکش، تسلیحات هسته‌ای چین هیچ نقش مستقیمی ایفا نمی‌کنند مگر اینکه ایالات‌متحده ابتدا از تسلیحات هسته‌ای علیه چین استفاده کند. انتظار نمی‌رود چین مساله تایوان را با استفاده از تسلیحات هسته‌ای حل‌وفصل کند. رهبران این کشور همچنان باور دارند که ربودن دل‌ها و ذهن‌ها هنوز عاملی است که حرف آخر را در این کشمکش می‌زند. دولت چین همچنان به استراتژی جامع استفاده از انواع عناصر قدرت در سطح استراتژی کلان، مشارکت با مردم تایوان، نوسازی دفاع ملی چین، مهار نیروهای جدایی‌طلب تایوان و تغییر تدریجی توازن نظامی «میان تنگه‌ای» به نفع سرزمین اصلی چین پایبند است.

تلاش‌های چین برای حفظ کارآیی بازدارندگی هسته‌ای

پس از جنگ سرد، فناوری نظامی در اقصی نقاط جهان به سرعت توسعه یافت و در همین زمان، استفاده از فناوری اطلاع‌رسانی به شدت قابلیت‌های رزمی ارتش‌ها را بهبود بخشید. قابلیت‌های جنگ اطلاعاتی که آمریکا در جنگ خلیج‌فارس نشان داد تاثیر قاطعی بر رهبران چین و ارتش چین بر جا گذاشت. در می‌1999 در دولت وقت آمریکا یعنی دولت بیل کلینتون، یک هواپیمای آمریکایی چند بمب ماهواره‌ای هدایت شونده پرتاب کرد که سفارت چین در بلگراد را نابود کرد.

مردم چین با توضیحات آمریکا مبنی بر اینکه یک اقدام تصادفی بود متقاعد نشدند؛ تا امروز، آمریکا یک پاسخ قاطع نداده است. در هر حال، اجماع میان رهبران چین، ارتش چین و مردم چین این است که یک اشتباه مصرح از این دست هرگز دیگر نباید رخ دهد. این حادثه یک‌بار دیگر موجب شد مردم نگران نقش تسلیحات هسته‌ای باشند؛ حتی زمانی که یک کشور تسلیحات هسته‌ای دارد، دیگران همچنان می‌توانند از بهانه اشتباه یا خطا برای اتخاذ ریسک‌های منطقی و محدود استفاده کنند.

برخی تحلیلگران چینی مدافع این هستند که این کشور تعداد زیادی از تسلیحات هسته‌ای را برای بازداشتن آمریکا از ارتکاب اشتباهات مشابه توسعه دهد. آنها استدلال می‌کنند که اگر چین به اندازه روسیه دارای تسلیحات هسته‌ای بود، کلینتون برای عذرخواهی به چین می‌آمد. این بمباران خواه اشتباه باشد یا نباشد اما این حادثه نه تنها سفارت چین را نابود کرد بلکه شوکی به مردم چین وارد آورد؛ مردمی که توهماتی در مورد آمریکا داشتند. در نهایت، این حادثه به شدت نوسازی دفاع ملی چین را توسعه داد.

از زمان جنگ سرد، ایالات‌متحده تلاش‌های زیادی را وقف توسعه سیستم‌های موشکی ضدبالستیک کرده است. این موجب تکانی در چشم‌انداز استراتژیک هسته‌ای جهانی شده است. اگرچه ایالات‌متحده بارها اذعان کرده که سیستم موشکی ضدبالستیکی‌اش «دولت‌های شرور» و نه روسیه یا چین را هدف گرفته اما مسکو و پکن تهدید بالقوه و چالشی که این اقدام به‌دنبال دارد را احساس کرده‌اند. با در نظر گرفتن این حقیقت که نیروهای هسته‌ای چین فراوان نیستند، چالش موثری که سیستم موشکی ضدبالستیک آمریکا متوجه تسلیحات هسته‌ای استراتژیک چین می‌سازد، تهدیدآورتر است. در 15 اوت 2000، در یک مصاحبه با «مایک والس» در برنامه «60 دقیقه» تلویزیون CBS، «جیانگ زمین »، رئیس‌جمهور چین در آن زمان، اشاره کرد که: «ما مخالف دفاع ملی موشکی و برنامه‌های دفاع موشکی هستیم. ما در این مورد صریح هستیم... این فضایی خلق می‌کند که مردم نمی‌توانند احتمالا در تلاش برای دستیابی به هدف متداول صلح و توسعه مشارکت کنند. منافع امنیت ملی ما نباید به هیچ شکلی خراب شود. دفاع موشکی شما، طبیعتا از سوی مردم ممکن است نوعی تهدید تلقی شود.» قابلیت دقیق وارد آوردن ضربه از سوی سلاح‌های متعارف و دوربرد آمریکایی، به ویژه توسعه سیستم‌های متعارف PGS آمریکایی، هم چالشی جدی است. در دهه 2000، نیروها و پرسنل آمریکایی بارها طی جریان گفت‌وگو‌های استراتژیک هسته‌ای دوجانبه Track 2 از همتایان چینی خود می‌پرسیدند که اگر آمریکا با استفاده از تسلیحات دوربرد و هدایت‌شونده دست به حمله به پایگاه هسته‌ای چین بزند، آیا چین دست به یک ضد حمله هسته‌ای خواهد زد. این ناظران آمریکایی از هر وسیله محتملی استفاده می‌کردند تا وضعیت حادی را بیابند و به آن وسیله ثابت کنند که موضوع «آغازگر حمله نبودن» از سوی چین دروغ و نامعتبر است.

با این حال، باید خاطرنشان شود که چنین تغییر و تبادلاتی نه تنها موجب برانگیختن تردید در تعهد چین شد بلکه روشی خطرناک هستند برای سنجیدن آستانه چین جهت استفاده از تسلیحات هسته‌ای‌اش. این بعدها تلاش آمریکا برای استفاده از تسلیحات هدایت شونده برای محروم کردن چین از برنامه هسته‌ای‌اش را بازتاب می‌داد. سنجیدن آستانه چین برای استفاده از تسلیحات هسته‌ای همواره یک «تحریک خصمانه» بوده است و چین چنین اقداماتی را برای محروم کردنش از تسلیحات هسته‌ای امری غیرقابل پذیرش می‌پندارد. این به ناگزیر موجب سطح بالایی از چابکی در چین شده است.

در سال‌های اخیر، ایالات‌متحده پیشرفت‌های سریعی در نظامی کردن فضای سایبری به‌دست آورده است. این کشور به دنبال ابزارهایی - مانند «زنجیره کشتار سایبری» لاکهید مارتین - است تا قابلیت‌های رزمی استراتژیک چین مانند تسلیحات هسته‌ای‌اش را بی‌اثر سازد. در مواجهه با این چالش‌های جدید، چین می‌تواند نیروهای هسته‌ای خود را نوسازی و تضمین کند که زرادخانه هسته‌ای استراتژیک و کوچکش همچنان کارآمد است و بی‌اثر نشده است.