هژمونی آنلاین - ۳۰ خرداد ۹۵

نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل اشاره شد که «سوژه تبلیغ» داعش چه افراد یا گروه‌هایی هستند. در بخش‌های قبل به «مخالفان درگیر و بالقوه» و «افکار عمومی بین‌المللی» اشاره شد. در بخش‌های پیش رو به «اعضای فعال»، «نیروهای بالقوه»، «مروجان تبلیغ»، «نو گرویدگان» و «کسانی که نامشان در لیست جذب قرار دارد» به تدریج اشاره خواهد شد.

اعضای فعال

اعضای فعال یک جنبش سیاسی هرگز همگن نیستند که این در مورد داعش بیش از هر گروه دیگری مصداق دارد. حامیان داعش نیز در انگیزه‌های خود بسیار متفاوت هستند خواه این انگیزه‌ها ایدئولوژیک، کلامی یا سیاسی باشد. تبلیغاتچی‌های این گروه با بازتاب این نگاه طیف وسیعی از موضوعات را که از طریق پیامش پخش می‌شود، بسط دادند. این موضوعات وقتی با هم ادغام شوند، جذابیتشان برای گروه‌های مختلف جمعیتی و حامیان فعال (یعنی آنها که در این کمپین سیاسی و نظامی مشارکت می‌کنند) را به حداکثر رسانده و حفظ می‌کند. به این ترتیب، تمرکز تبلیغات میان برانگیختن مشروعیت مذهبی (داعش به‌عنوان خلافت) تا تاکید بر مقاومت (داعش به‌عنوان یک جنبش انقلابی) متغیر است. در این روش، تبلیغاتچی‌ها نیز می‌توانند جذابیت خود را در تمام حوزه‌ها مانند ایدئولوژی، محلی و ملی بگسترانند. برای این منظور، برداشت‌های جذاب جهانی - امنیت، عدالت اجتماعی و ...- بیش از ایده‌های صرف ایدئولوژیک که این سازمان مدعی حفظ خود با آن است، برجستگی دارد.

نیروهای بالقوه

روشی که مبلغان دولت به اصطلاح اسلامی «تم»‌های مختلف را برای راضی نگه‌داشتن اعضای فعال با هم ترکیب و ادغام می‌کند، در جذابیتش برای نیروهای بالقوه هم بازتاب می‌یابد. با هدایت برداشت‌های متعدد- از برداشت‌های کاملا نظری گرفته تا برداشت‌های سیاسی- این گروه می‌تواند پیام خود را در طیف گسترده‌تری از جمعیت (بیش از آنچه انتظارش را دارد) بازتاب دهد. بنابراین، قادر است به شکل حرفه‌ای «ایدئولوژی جویان» را همچون کسانی که وضع موجود جهانی را رد می‌کنند، به خود جلب کنند. البته، تبلیغات به تنهایی به‌عنوان عامل رادیکالیزاسیون یا عضوگیری عمل نمی‌کند؛ هیچ ناظر کنجکاوی از عضو بالقوه تا عضو فعال بدون تعامل مستقیم از سوی طرف سوم- خواه آنلاین یا آفلاین- تغییر جهت نمی‌دهد. با این حال، آنچه تبلیغات انجام می‌دهد همانا تسهیل و تسریع این روند است. این «شواهدی» برای ادعاهای مطرح شده از سوی طرف عضوگیر ارائه می‌دهد و نیاز به جذبه یا کاریزما را نیز کاهش می‌دهد. بدون این، عضوگیری فقط بر فصاحت کلام یا شانس استوار خواهد بود. با آن، آنها می‌توانند به سرعت با استدلال‌های صوتی و تصویری آماده به تردیدها بپردازند.

مروجان

با وجود مهارتی که داعش با آن دست به «اقدام» و «اعدام» می‌زند؛ اما استراتژی رسانه‌ای این گروه در صورتی شکست می‌خورد که تبلیغاتی که منتشر و ترویج می‌کند اثربخش نباشد؛ چیزی که از پایان تابستان ۲۰۱۴ از طریق کانال‌های رسمی انجام نمی‌شود. خیلی اوقات، آنها که مسوول انتقال این تبلیغات هستند «مبارز» نیستند بلکه افرادی‌اند که می‌کوشند به انگیزه «دولت اسلامی» از طریق کنشگری رسانه‌ای یاری رسانند. افزون بر این، بسیاری از آنها آشکارا می‌گویند که «مبایعین» - وفاداران یا بیعت‌کنندگان با البغدادی- نیستند. پرکارترین این افراد نمونه‌های پارادایمی از «سوژه تبلیغ» الول هستند. آنها حضوری منفعل ندارند بلکه «به‌طور کلی بسیار وقف شده» هستند، کاملا جذب محتوای «دولت اسلامی» شده و همواره در جست و جوی جدیدترین تبلیغات برای به گردش در آورده شدن هستند. بدون آنها، تبلیغات این گروه محدود به مخاطبانی بسیار کمتر خواهد شد. با آنها، این گروه به آسانی می‌تواند به ده‌ها هزار مخاطب دسترسی پیدا کند. به منظور تسهیل و تشویق این رویکرد، «دولت اسلامی» ترویج و انتشار تبلیغات خود را برون‌سپاری کرده است. این گروه تقریبا به‌طور کامل بر گروهی از افراد - نه فقط عرب زبان- متکی است که اغلب طرفداران «خود گمارده» این سازمان هستند. با در نظر گرفتن این مساله، به همان اندازه که تبلیغاتچی‌ها سایر گروه‌های مصرف‌کننده‌ای را که در این بخش با آنها تعامل می‌کنند، هدف می‌گیرند، در جست و جوی ارضای نیازهای مروجان خود نیز بر می‌آیند که برای تاثیرگذاری بر آنها نباید تعدادشان زیاد باشد. علاوه بر استفاده فراوان از «روبات‌های» توییتر، نفوذ آنها با تعهد استوارشان به دنبال کردن خط «دولت اسلامی» به شدت تقویت می‌شود؛ چیزی که حاکی از «عدم تقارن اشتیاق» است که مشخصه تمام تلاش‌های ضد پیام‌رسان این گروه تا امروز است. مخاطب آن فرد مروج یکی از مهم‌ترین مخاطبان «دولت اسلامی» است زیرا وسیله‌ای است که به واسطه آن پیام این گروه از عراق و سوریه تا سایر نقاط جهان و از عربی تا انگلیسی، از رویکرد «همکار به همکار» تا «منابع باز» انتقال می‌یابد. اگرچه اغلب به ظاهر بر محتوا مبتنی است اما فرد مروج از آن انتقال احساس رضایت می‌کند و با به گردش در آمدن آن سرمست می‌شود. آنها مسوول تغذیه «نوگرویدگان»، تضمین تعهد آنها، امن کردن محیط‌شان با ایده‌های جدید و مهم‌تر از همه، تسهیل اتاق پژواک «دولت اسلامی» با گشودن آن به‌روی دیگران هستند. در عراق و سوریه، تیم‌های تخصصی رسانه‌های اجتماعی برای شروع این جنگ اطلاعاتی جمع شده‌اند. «در مستندات استراتژی اجتماعی داعش»، پرکارترین و بانفوذترین مروجان این تبلیغات- که همیشه هم منصوب شده نیستند- «مفتیان هستند که کوشاترین مروجان هستند». مشابه همتایانشان در سایر نقاط دنیا، مصرف و انتشار تبلیغات‌شان اجباری و وسواس‌گونه است. آنها کاری انجام نمی‌دهند جز انتقال نسخه‌ای از پیش تعیین شده و به دقت پالایش شده از حوادث که یکباره نظرات مطرح شده از سوی افراد دیگر را کپی - پیست می‌کنند. در غرب و جاهای دیگر، این مروجان داوطلبانی بدون ارتباط رسمی با دستگاه رسانه‌ای داعش هستند.