کامران کرمی نزدیک به چند دهه است که از ارتباط عربستان با پدیده سلفی گری و مولود افراطی آن یعنی تروریسم تکفیری می‌گذرد. در واقع حمله شوروی به افغانستان و تقویت مالی و فکری نیروهای مجاهد در چارچوب استراتژی آمریکا مبنی‌بر جلوگیری از نفوذ کمونیسم کافی بود تا سعودی‌ها به عنوان متحد ایالات متحده بخواهند نقش جدید و البته مخرب خود را در شطرنج سیاسی خاورمیانه ایفا کنند. از آن تاریخ تا به امروز و به‌خصوص بعد از حمله آمریکا به افغانستان و عراق، القاعده با رشد قارچ گونه شبکه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود، موج تخریب، کشتار و تولید بحران خود را با سکوت مجامع حقوق بشری و البته با چراغ سبز برخی قدرت‌های بزرگ به راه‌انداخته است و اکنون، پدیده تروریسم به مهم‌ترین دغدغه جهانی تبدیل شده است. بر کسی پوشیده نیست که بنیان‌های فکری این تفکر در سرزمین عربستان پایه‌گذاری شده و قدمت آن به اندیشه‌های ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب بر می‌گردد.

درخصوص حمایت‌های مالی و سیاسی نیز، عربستان در دهه‌های گذشته با راه‌اندازی مدارس مذهبی در شبه قاره، افغانستان، آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه، آفریقا و تا حدی برخی کشورهای اروپایی، بودجه‌های کلانی را از طریق مرکز رابطه العالم الاسلامی در اختیار این گروه‌ها قرار داده است تا به یارگیری و تربیت افراد در چارچوب این تفکر بپردازد تا در موقع نیاز و بحران و با سیاسی شدن و رنگ مذهبی یافتن این موضوع، افراد را به استخدام خود در آورده و با پرتاب آن به دل بحران، ضمن تامین منافع خود، ضرباتی جدی را بر پیکر آن کشور وارد کند. شاهد مدعا اینکه بعد از روی کارآمدن دولت شیعی در عراق و همچنین بحران شکل گرفته در سوریه، گروه‌های افراطی توانسته‌اند در چارچوب این تفکر و با حمایت‌های مالی و لجستیکی، صحنه بحران را به سمت آشوب هدایت کنند. ظهور پدیده داعش یا دولت اسلامی عراق و شام از دل بحران عراق و سوریه نمونه‌ای از نقش مخرب عربستان در منطقه مستعد بحران خاورمیانه است. به استخدام درآوردن مزدوران از آفریقا و اعزام زندانیان سعودی برای همکاری با جریانات تکفیری نمونه‌ای از اقدامات عربستان در این زمینه است. نکته‌ای که در این میان لازم است به آن اشاره کرد این است که رویکرد عربستان به پدیده افراط‌گرایی نامتوازن است. به این معنی که این تفکر در داخل کشور و همچنین در مرزهای عربستان که به صورت جدی از سوی وزارت کشور و سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی این کشور سرکوب می‌شود ولی در سوی دیگر حمایت از این تفکر در خارج از مرزها و پرتاب آن به دل بحران‌های منطقه ای دنبال می‌شود. نکته‌ای که مقامات سعودی شاید به آن توجه ندارند، پرورش این مار در آستین است که قطعا زهر خود را خواهد ریخت، چون حمایت از افراط، خود موجب گسترش آن خواهد شد و دامن حامیان آن را فرا خواهد گرفت. نزدیک شدن داعش به استان مرزی عرعر در مرز عربستان و عراق شاید تلنگری برای سعودی‌ها باشد تا نقش و مرز فکری و عقیدتی خود را در ارتباط با تروریسم تکفیری برای افکار عمومی روشن‌تر و صریح‌تر کنند.