معدود موضوعاتی وجود دارد که در سال‌های اخیر، به‌اندازه برنامه‌های هسته‌ای ایران، دیپلمات‌ها را آزار داده باشد؛ اما در شرایطی که چهارمین دور از مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵، از زمان اجرای توافق هسته‌ای مقدماتی ژنو در وین آغاز می‌شود، حال و هوای خوش‌بینانه‌ای بر مذاکرات حاکم است. توافق مقدماتی که نوامبر گذشته به دست آمده، فضای تنفسی برای اعتماد‌سازی دوجانبه ایجاد کرد.

در چند ماه اخیر، ایران محدودیت‌هایی را در برنامه‌های هسته‌ای خود ایجاد کرد و در مقابل بخشی از تحریم‌های بین‌المللی نیز تعلیق شد.

اکنون قسمت دشوار کار از راه رسیده است. دو طرف متعهدشده‌اند که تا پایان ژوئیه ( ۲۹ تیر) به توافق هسته‌ای جامعی دست یابند که به‌صورت تئوریک می‌تواند مانع ورود ایران به باشگاه هسته‌ای شود.

تاریخ تعیین‌شده بلندپروازانه به نظر می‌رسد؛ زیرا نه‌تنها پاره‌ای از موضوعات فنی حل نشده باقی مانده‌اند، بلکه شکاف‌های جدی نیز بین مواضع ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) به چشم می‌خورد.

از آن بدتر این است که یک دهه دیپلماسی خسته‌کننده به بی‌اعتمادی‌ها، نوعی مشروعیت بخشیده است.

این بی‌اعتمادی نه‌تنها بین طرفین؛ بلکه بین احزاب سیاسی رقیب در ایران و غرب به چشم می‌خورد. در گذشته، اقدامات کنگره آمریکا یا تندروهای ایرانی پیشرفت درجهت دستیابی به توافق هسته‌ای را کند یا متوقف کرده است.

دولت‌های غربی نگرانند که اگر این بار نیز مذاکرات هسته‌ای با ایران به شکست بینجامد، بازیابی اجماع بین‌المللی برای برقراری نظام تحریم‌های سنگین‌تر علیه ایران دشوار‌تر از شتاب بخشیدن دوباره به فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهدبود.

نتیجه مذاکرات هر چه باشد، حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران را با آزمون‌های سختی مواجه خواهد کرد.

او باید توضیح دهد که چرا تلاش ۳۰ ساله ایران که هزینه‌ای بالغ‌بر ۳۰۰میلیارد دلار به‌دنبال داشته، باید به عقب رانده شود یا اینکه به مردم هشدار دهد که باید در انتظار فشار اقتصادی بیشتر از سوی جامعه بین‌المللی باشند.

باوجود همه اینها، تحلیلگران نیز دلایلی برای امیدواری دارند. اقتصاد ایران تحت‌تاثیر تحریم‌ها دوران خوبی را سپری نمی‌کند، حتی برخی بر این گمانند که این وعده لغو تحریم‌ها و بهبود وضعیت معیشتی مردم بود که پیروزی روحانی را در انتخابات تابستان گذشته رقم زد.

فضای مانوری که هم اکنون پدید آمده به مقامات تهران امکان می‌دهد که در جهت مصالحه گام بردارند. مصالحه‌ای که می‌تواند شامل موافقت با نظارت بین‌المللی گسترده‌تر بر برنامه‌های هسته‌ای ایران و به عقب راندن برنامه‌های غنی‌سازی باشد.

کشورهای عضو گروه ۱+۵ نیز باید به سهم خود، اهمیت حفظ وجهه را برای ایران درک کنند. درخواست برچیدن برنامه‌های هسته‌ای اکنون به تغییر کاربری و طراحی تجهیزات هسته‌ای تبدیل شده است. هرچند هنوز هم تهدید به تحریم‌های بیشتر مطرح است، مذاکره‌کنندگان غربی بیشتر روی مشوق‌ها متمرکز هستند، تا مجازات‌ها.

امتیازهای ناشی از توافق جامع هسته‌ای می‌تواند بزرگ باشد و این تنها مختص ایران نیست.

منابع عظیم نفت و گاز ایران در دهه‌های اخیر تحت‌تاثیر فشار تحریم‌ها و سوء‌مدیریت‌ها از سرمایه‌گذاری‌های خارجی بی‌نصیب مانده‌اند.

از سوی دیگر، جمعیت تحصیلکرده ایران نیز یک بازار کشف‌نشده به شمار می‌روند. ایران همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای خود تاکید دارد؛ اما غرب می‌گوید که ایران باید این را ثابت کند. اکنون زمان آن رسیده که هر دو طرف نشان دهند به آنچه می‌گویند، عمل می‌کنند.

منبع: اکونومیست / دیپلماسی ایرانی