او به نیویورک آمد. او تقریبا با همه ملاقات کرد. حسن روحانی، رییس‌جمهور جدید ایران شاید پیروز نشده باشد، اما دست کم توانست جان کری و باراک اوباما را متقاعد کند که پیشنهاد مذاکره برای پایان دادن به کشمکش ایران - آمریکا را جدی بگیرند. روز جمعه، زمانی که باراک اوباما، رییس‌جمهور آمریکا، با روحانی تماس تلفنی برقرار کرد، در پایان این مکالمه، به زبان فارسی گفت خداحافظ. به این ترتیب این حس پدید آمد که یک تغییر ساختاری بین تهران و واشینگتن اتفاق افتاده است. عملکرد روحانی به گمان آن دسته از تحلیلگران بدبین، چیزی جز یک روی خوش نشان دادن نبود. روحانی توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد. چندین مصاحبه رو در رو انجام داد و پیش از ترک تهران به مقصد نیویورک نیز مقاله‌ای در واشنگتن پست منتشر کرد. او در مجمع عمومی سازمان ملل و جنبش عدم تعهد سخنرانی کرد.

من در دو نشستی که در آن شرکت کرده بودم، با روحانی از نزدیک برخورد داشتم و از سوی دیگر مصاحبه‌های تلویزیونی او را نیز به دقت دنبال کردم. روحانی مردی است که جاذبه زیادی دارد. او جدی و منظم است. به غیر از سخنرانی‌های رسمی، او در پاسخ به بسیاری از پرسش‌ها از متن‌های از پیش طراحی شده استفاده نکرد و به پرسش‌ها به طور مستقیم پاسخ داد.

او به زبان فارسی سخن گفت، اما به سخنرانی دیگران به زبان انگلیسی بدون مترجم گوش فراداد. رییس‌جمهور جدید ایران یک روحانی است و لباس روحانیت به تن می‌کند. با این حال ترجیح می‌دهد که مدرک دکترای او از دانشگاه گلاسکو مورد توجه قرار گیرد.

او در دوران ریاست‌جمهوری رفسنجانی و خاتمی، مشاور امنیت ملی آنها بود و برای ۲۵ سال، نماینده شخص رهبری بوده است. روحانی هم اکنون نیز از حمایت رهبری برخوردار است و به این وسیله در مقابل مخالفان داخلی و خارجی ایستادگی می‌کند. پیروزی روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد، نه به دلیل تجربه او در سیاست خارجی، بلکه به این دلیل بود که او خود را چهره‌ای به واقع متفاوت با احمدی‌نژاد نشان داد. رای‌دهندگان به او می‌خواهند شرایط اقتصادی ایران بهبود یابد و تحریم‌ها لغو شوند.

هم روحانی و هم محمد جواد ظریف، وزیر خارجه وی، تجربه مذاکره با غرب را دارند. در نتیجه همکاری هیات ایرانی و آمریکایی و مذاکرات آنها بود که در سال ۲۰۰۱، دولت کرزای در افغانستان روی کارآمد. از سوی دیگر ظریف در مذاکرات هسته‌ای نیز حضور داشته است. همچنین روحانی نیز تجربه توافقی را با غرب دارد که به موجب آن برنامه‌های غنی‌سازی ایران تعلیق شد. رییس‌جمهور جدید ایران با افتخار از آن دوران می‌گوید و تاکید دارد پیشرفت‌های هسته‌ای در آن زمان در حالی حاصل شد که هیچ قطعنامه‌ای علیه ایران به تصویب نرسید. اما منتقدان از اقدام روحانی در آن زمان در جهت تعلیق غنی‌سازی، انتقاد می‌کنند.

باید گفت علاوه بر ظریف دیگر چهره‌های کابینه روحانی نیز افراد تحصیلکرده‌ای هستند که درک عمیقی از غرب دارند. البته همچنان راه درازی پیش رو است و طرفین باید مواضع خود را در مذاکرات پیش رو مورد تجدید نظر قرار دهند. بسیاری از کارشناسان و مقامات ایرانی در محافل خصوصی این نکته را خاطرنشان کرده‌اند که شاید دیگر هیچ‌گاه فرصت روی کار بودن روحانی برای توافق با جامعه بین‌المللی تکرار نشود.

احتمالا در هفته‌های آتی بسیاری از مقامات بین‌المللی علیه توافق با ایران سخن می‌گویند. بیشتر این مخالفت‌ها از تل آویو و کنگره آمریکا ناشی می‌شود، اما در عین حال نباید نقش عربستان سعودی و پادشاهی‌های عرب حوزه خلیج‌فارس را فراموش کرد که بهبود روابط تهران - واشنگتن را تهدیدی برای منافع خود می‌دانند.

تاریخ روابط آمریکا با ایران مملو از فرصت‌های از دست رفته است که اغلب بنا بر دلایل داخلی در ایران یا آمریکا پدید آمده‌اند. هرچند جای تاسف است که مذاکرات ده سال دیرتر آغاز می‌شود، روسای جمهور ایران و آمریکا نسبت به فوریت این موضوع اشراف دارند. تغییر لحن، نخستین گام مهم بود و پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، تصور آن بسیار دشوار بود. اما دیگر لحن اظهارات کافی نیست. اکنون هر دو طرف برای دور نخست مذاکرات جدی در وین آماده می‌شوند. باید دو هفته دیگر منتظر باشیم تا نتیجه این مذاکرات را ببینیم.

منبع: دیپلماسی ایرانی