آیا زمان حل پرونده هستهای فرا رسیده است؟
چند ماه پیش و بعد از مشورتهای فشرده و پیاپی که میان مسوولان آمریکایی و روسی بر سر جنگ داخلی سوریه انجام شد، سازمانهای رسانهای یکی پس از دیگری به نوعی تبلیغات برای حمایت از محور حکومت اسد - حزبالله لبنان - جمهوری اسلامی ایران به وجود آوردند و تاکید کردند که واشنگتن و مسکو بر سر یک خط و محور معین برای پایان دادن به محنت و رنجهای سوریه توافق کردهاند. کما اینکه گفته شد دو طرف توافق کردند که در کنفرانس ژنو که انتظار میرود حکومت سوریه و مخالفان آن و کشورهای منطقهای درگیر در بحران سوریه در آن شرکت کنند، در چارچوب فعالیت آنها، به نقشه راهی برای حل بحران سوریه برسند.
چند ماه پیش و بعد از مشورتهای فشرده و پیاپی که میان مسوولان آمریکایی و روسی بر سر جنگ داخلی سوریه انجام شد، سازمانهای رسانهای یکی پس از دیگری به نوعی تبلیغات برای حمایت از محور حکومت اسد - حزبالله لبنان - جمهوری اسلامی ایران به وجود آوردند و تاکید کردند که واشنگتن و مسکو بر سر یک خط و محور معین برای پایان دادن به محنت و رنجهای سوریه توافق کردهاند. کما اینکه گفته شد دو طرف توافق کردند که در کنفرانس ژنو که انتظار میرود حکومت سوریه و مخالفان آن و کشورهای منطقهای درگیر در بحران سوریه در آن شرکت کنند، در چارچوب فعالیت آنها، به نقشه راهی برای حل بحران سوریه برسند. کسانی که بر این اطلاعات خود تاکید دارند همچنین میگویند که هم حکومت سوریه و هم اسلام گرایان و مخالفان آن بر این باورند که نشستی آمریکایی - روسی در مسکو در ماه آینده میلادی با تمرکز برای یافتن راهحلی برای بحران سوریه برگزار خواهد شد.
اما تحولات اخیر نشان داد که همه این انتظارها و پیشبینیها تنها جنبه «تبلیغاتی» دارند و نمیتوان به آنها استناد کرد، مگر اینکه با «فکر امنیتی» به تحولات نگاه کرد. برگزاری کنفرانس ژنو هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد در حالی که بنا بود در ماه ژوئیه گذشته برگزار شود، بعد گفته شد که تا ماه سپتامبر به تعویق افتاده است. این «پروپاگانداها» میگویند که این نشست در ماه سپتامبر بعد از توافق اوباما - پوتین در نشستشان برای حل بحران - جنگ در سوریه برگزار خواهد شد. نکتهای از این مهمتر که در این میان وجود دارد این است که برخی از دیپلماتهای آمریکا و روسیه میگویند که این نشست رسما لغو شده یا به عقب افتاده است؛ چیزی که اوباما شخصا نیز آن را بیان کرده است. دلیل مستقیم لغو این نشست، دادن پناهندگی به اسنودن از طرف روسیه بود که این کشور به مدت یک سال به این جاسوس سازمان امنیت آمریکا داد. ولی دلایل غیرمستقیم آن بسیار بیشتر و متنوعتر است. به گونهای که میگویند همانند آب لیوانی است که بر یک نقطه فرود آید و بهصورت همه پاشیده شود.
قطعا این به آن معنا نیست که آمریکا و روسیه به سمت جنگ مستقیم متمایل شدهاند که هر دو طرف تا زمانی که رویاروییها یا جنگهایشان به نمایندگی از آنها در نقاط مختلف جهان، در این مرحله زمانی در جهان اسلام به خصوص در سوریه و کشورهای همجوار آن در حال وقوع است، رخ میدهند، نیاز به چنین جنگی ندارند. برای همین بیشتر میتوان گفت که جنگ سردی میان آنها مشابه زمانی که اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، برقرار شده است. در حالی که تماس میان آنها ابدا قطع نشده است.
سوالی که در این میان مطرح است، این است که چرا از این مساله امروز صحبت میشود؟
با توجه به حرف لبنانیها و اظهارات «پروپاگانداهای» مستقل آنها در داخل و خارج از منطقه، میتوان گفت که مصالحهها و توافقات منطقهای و بینالمللی مانع از آن است که سرنوشت محتومی برای منطقه شکل بگیرد. بعد از سالها کشتار و خونریزی، روسیه و آمریکا دوباره سیاستی را پیش گرفتهاند که بیش از همه منجر به ایجاد نفرت میشود غافل از اینکه مردمانشان انتظارات هر دوی آنها را شکست خورده میبینند.
برای فهم بیشتر میتوان گفت از زمانی که حسن روحانی، رییسجمهوری اسلامی ایران اظهار کرد که به زودی به عربستان میرود و تلاش میکند تا با ریاض برای حل بحران سوریه به توافق برسد، جامعه جهانی با توجه به تنوع کشورهای بزرگ آن میگوید که زمان حل پرونده هستهای ایران فرا رسیده است. آنها میدانند، شاید هم نمیدانند که آنچه رواج میدهند، تحقق آن در وضعیت فعلی غیرممکن است.
از یک سو گفته میشود که ایران میخواهد از فرصت پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری آن هم در دور اول انتخابات نهایت استفاده را ببرد، اگرچه گفته میشود که وی نمیتواند مانور و تحرکات چندانی در قضایای مختلف اساسی مثل پرونده هستهای، سوریه و حزبالله بدهد و شاید برای همین است که روحانی بیشتر خود را درگیر بحرانهای اقتصادی داخلی کرده است.
از سوی دیگر برای عربستان همچنان ایران اسلامی تهدید نخست محسوب میشود. ریاض همچنان اصرار دارد که حکومت اسد پایان یابد و حزبالله تضعیف شود یا ضربه بخورد. علاوه بر آن نمیتواند به ایران و روحانی در صورتی که آمریکا چراغ سبز نشان ندهد، روی خوش نشان بدهد؛ چرا که آمریکا حامی نخست آن در برابر خطرها محسوب میشود. تا کنون ایران و آمریکا عملا و به طور جدی (خارج از چارچوب گفتوگوهای امنیتی میدانی) وارد گفتوگو نشدهاند. علاوه بر آن سفر امیر بندر بن سلطان به مسکو و خودداری پوتین از دادن پاسخ مثبت به تقاضای او نشان میدهد که اوضاع همچنان مطابق با همان وضعیتی است که برقرار بوده است. قطعا ما اینگونه تحلیل نمیکنیم برای اینکه ضد تفاهم عربستان و ایران یا آمریکا و ایران یا عربستان و روسیه هستیم، همچنین طرفدار سقوط حکومت اسد یا تضعیف حزبالله نیز نیستیم، بلکه تنها برای اطلاعرسانی و تحلیل آن چیزی که در میدان به دور از هرگونه اصطکاکات میدانی متناقض است، صحبت میکنیم که در غیر این صورت ممکن است، اشتباه کنیم و تحلیلهای اشتباه مسبب جنگهای دیگر شود.
منبع: النهار/ دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر