مترجم: نیلوفر قدیری - سپتامبر گذشته در نیویورک، به ابتکار موسسه جهانی کلینتون‌ها، نشستی با حضور عده‌ای عرب و آمریکایی تشکیل شد. ایده تشکیل این جلسه که با هدف ایجاد پلی میان نوگرایان جوان عرب و آمریکایی‌ها تشکیل شده بود بسیار خوب بود. این اقدام در حقیقت در چارچوب برنامه‌های قدرت نرم انجام می‌شد. ۱۰۰ رهبر جوان عرب را از بخش‌ها و حوزه‌های مختلف کاری و تخصصی به نیویورک آورده بودند تا با گروه هم فکر از آمریکایی‌ها آشنا شوند. هدف اصلی از برگزاری این جلسه برقراری نوعی دیالوگ و اعتماد‌سازی و ایجاد پروژه‌های مشترک برای مردم هر دو کشور بود.‌ سازمان‌دهندگان عرب این نشست هم طرفدار تجارت بودند و هم طرفدار آمریکا، بسیاری هم در دانشکده‌های آمریکا درس خوانده بودند و خاطرات خوبی از این کشور دارند. علاوه بر بیل کلینتون، این برنامه دو حامی دیگر دارد که یکی شیخ محمد آل مکتوم حاکم دوبی است و دیگری ملک عبد‌ا... پادشاه اردن.

همه نکات این برنامه خوب پیش می‌رفت تا اینکه مهمانان عرب به فرودگاه جان اف کندی رسیدند. اولین گروه از شرکت‌کنندگان که اغلب از مدیران و هیات‌مدیره شرکت‌های بزرگ عرب بودند از معابر مخصوص مهاجران در فرودگاه گذشتند اما ۲ تا ۵ساعت معطل ماندند تا مقامات‌سازمان امنیت داخلی از آنها پرس‌وجو کنند که چرا به آمریکا آمده‌اند و آیا تجربه استفاده از سلاح داشته‌اند و درباره جنگ عراق چه فکر می‌کنند و هزاران پرسش دیگر. نصف روز از سفر آنها به آمریکا می‌گذشت و آنها هنوز حتی از فرودگاه آمریکا پا بیرون نگذاشته بودند. مهمانان عرب بسیار خشمگین و تحقیرشده بودند. این نتیجه برنامه‌ای بود که هدف آن بهبود چهره آمریکا در دنیای عرب بود.

یکی از کارشناسان‌سازمان امنیت داخلی که از منتقدان جدی اقدامات این‌سازمان است در این باره می‌گوید، آمریکا توان فکر کردن منطقی درباره امنیت را از دست داده‌است. ما سیستمی تحریک‌کننده متشکل از ایست‌های بازرسی مرزی با همه نظارت‌ها و بازرسی‌ها و متوقف کردن‌هایش تعبیه کرده‌ایم. هیچ جایی برای قضاوتی از نوع دیگر باقی نگذاشته‌ایم. نتیجه این شده که این سیستم برای ما بسیار پرهزینه و دردسر‌ساز شده است و به جای رفع مشکل فقط دست و پای ما را می‌بندد و منابع را هدر می‌دهد و آمریکا را به کشوری تبدیل می‌کند که همه از سفر به آن اجتناب می‌کنند.

وزارت خارجه تاکید می‌کند که همه چیز بهتر شده، اما تغییرات ساختاری باعث تغییر تصویر کلی نشده است. روند دریافت ویزا اکنون چنان پیچیده شده که بسیاری از خارجی‌ها یا اصلا برای آن تلاش نمی‌کنند یا در میانه راه متوقف می‌شوند. رهبران جوان عربی که از عربستان سعودی به اجلاس نیویورک دعوت شده بودند فقط به این خاطر که این نشست در آمریکا تشکیل می‌شود از حضور در آن انصراف دادند چون مسیر طولانی و دشوار دریافت ویزا را می‌دانستند و حاضر به طی این مسیر دشوار نبودند.

قرار است نشست بعدی این مجمع جایی در خارج از آمریکا تشکیل شود و اگر چنین شود تعداد شرکت‌کنندگان بسیار بیشتر از این خواهد بود.

این فقط مشکل اعراب نیست. کنفرانس‌هایی که در حوزه‌های مختلف صنعتی و دانشگاهی در آمریکا تشکیل می‌شد اکنون همگی به بیرون از آمریکا منتقل شده است و این نقل مکان کردن همگی یک دلیل دارد. نظرسنجی که به تازگی از گروه‌‌های مختلف گردشگر توسط شرکت‌های گردشگری در آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که این افراد آمریکا را بدترین مکان از نظر دریافت ویزا و ورود می‌دانند. این گردشگران پیش از این نظر مثبتی نسبت به آمریکا داشتند اما اکنون با سخت‌ شدن شرایط ورود به آمریکا این نظر مثبت تغییر

یافته است.

در حالی که دنیا در حال باز شدن و گشودن درهای خود است، آمریکا روز به روز بیشتر بسته می‌شود. ورود خارجی‌ها به آمریکا بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴، ۱۰‌درصد کاهش یافته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد حتی سفرهای تجاری به آمریکا هم در دو سال گذشته بیش از ۱۰‌درصد کاهش یافته است. این درحالی است که نقاط دیگر مانند لندن، سنگاپور و دوبی شاهد افزایش سفر خارجی‌ها بوده‌اند.

آمریکا که زمانی مقصد شماره یک سفر در جهان بود اکنون به درجه سوم نزول یافته است. فرانسه و اسپانیا اکنون ردیف‌های اول و دوم را از این نظر دارند. در ۱۴ سال گذشته توریسم در جهان ۲۵‌درصد رشد داشته است. اما سهم آمریکا از رشد این صنعت ۳۶‌درصد کاهش یافته است. این درحالی است که مسافرت و گردشگری سومین صنعت بزرگ در آمریکا است که ۱۷‌میلیون کارمند دارد و ۱۰۵‌میلیارد دلار درآمد مالیاتی برای دولت به همراه می‌آورد.

شورای آموزش آمریکا پاییز گذشته گزارشی منتشر کرد که در آن به شرایط دانشجویان خارجی اشاره شده‌است. اگر چه کاهش جذب دانشجوی خارجی که از بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به طور چشمگیری دیده می‌شد اکنون معقول شده است، اما آمریکا از این نظر در حال عقب ماندن از دیگر کشورها است. جذب دانشجوی خارجی در آمریکا بین سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۵، ۱۷‌درصد رشد داشته است. اما این رقم وقتی کم به نظر می‌رسد که بدانیم انگلیس از این نظر رشد ۲۸‌درصدی، استرالیا رشد ۴۲‌درصدی، آلمان رشد ۴۶‌درصدی و فرانسه رشد ۸۱‌درصدی داشته‌اند.

دانشجویان خارجی از نظر شهریه ۵/۱۳‌میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا ارزش افزوده دارند. این بدون در نظر گرفتن دیگر مزایای حضور دانشجوی خارجی در آمریکا است. این موضوع فراتر از مساله دلار و سنت است. آمریکا به عنوان یک کشور همواره خنثی‌کننده سیاست خارجی غلط و تهاجمی واشنگتن بوده است. اما اکنون شرایط ورود و حضور در این کشور هماهنگ با سیاست خارجی تهاجمی و مداراناپذیر دولت شده است.