انقلاب رنگ‌ها

منبع: اکونومیست

مترجم: نگار حبیبی، فیاض خاک

هشت دقیقه مانده به فینال کارلینگ کاپ در روز ۲۸ فوریه، داور، بازی را برای چند ثانیه متوقف کرد. نه گلی زده شده بود و نه کسی آسیب دیده بود. فیل داود تنها از بازیکنان می‌خواست که بادکنک‌های زرد و سبزی که زمین بازی را پرکرده بود، بترکانند. این دو رنگ را طرفداران منچستر یونایتد برای اعتراض به خانواده آمریکایی گلیزر که از سال ۲۰۰۵ مالکیت باشگاه را در دست دارند، استفاده می‌کنند. باشگاه منچستر یونایتد محبوب‌ترین باشگاه انگلستان و شاید جهان است. این تیم معمولا با لباس‌های قرمز و سفید بازی می‌کند، اما بازیکنان این تیم در بازی‌های دور از خانه، زرد و سبز می‌پوشند. نیاکان آنها یعنی نیوهیث نیز در قرن ۱۹ زرد و سبز می‌پوشیدند. یک شال زرد و سبز بیندازید یا بادکنک‌هایی با این رنگ‌ها به هوا پرتاب کنید تا وفاداری شما به تیم محبوبتان مشخص شود. گروه بزرگی از طرفداران منچستر که به شوالیه‌های قرمز معروفند، می‌خواهند پول خود را برای سرمایه‌گذاری در باشگاه محبوبشان خرج کنند. پرنفوذ‌ترین آنها جیم اونیل اقتصاددان ارشد گلدمن‌ساکس و مدیر قبلی تیم و پاول مارشال موسس صندوق پوشش ریسک مارشال ویس‌ هستند. این دو نفر از سوی تراست حامیان منچستر یونایتد، پشتیبانی می‌شوند. این تراست برای تملک باشگاه توسط هواداران کمپین برگزار می‌کند. تعداد اعضای این کمپین روزبه‌روز در حال افزایش است. تا ۴ مارچ این تعداد از ۱۰۰۰۰۰ نفر بیشتر شده بود. این تعداد از ظرفیت استادیوم الد ترافورد منچستر ۲۴۰۰۰ عدد بیشتر است.

طرفداران سایر باشگاه‌ها ممکن است تعجب کنند که طرفداران منچستر از چه چیز ناراضی هستند. باشگاه پورتس موث که در این فصل به‌اندازه تعداد بازی‌هایش، مالک داشته، در ۲۶ فوریه به کمیته فنی فرستاده شد. جریمه ۹ امتیازی تعیین شده، احتمال سقوط این تیم از دسته اول را زیاد کرده است. در همین زمان طرفداران منچستر شاهد پیروزی ۲ بر ۱ این تیم در مقابل استون ویلا بودند که باعث شد این تیم بتواند کارلینگ کاپ را حفظ کند. آنها در سه فصل گذشته، جایزه لیگ برتر را که مهم‌ترین جایزه در فوتبال انگلستان است به خود اختصاص داده‌اند و تنها یک امتیاز از چلسی، تیم برتر سال عقب هستند. منچستر قهرمان اروپا در سال ۲۰۰۸ و برنده مقام دوم مسابقات اروپایی در سال ۲۰۰۹ بوده است.

مهم‌ترین دلیل نارضایتی معترضان، بدهی است. خانواده گلیزر منچستر را در یک خرید قرضی (leveraged buy-out که در آن یکی از حامیان مالی، حق کنترل دارایی‌های یک موسسه را در دست می‌گیرد و برای خرید نیز عمدتا از منابع قرضی استفاده می‌کند.) به دست آورد و هم اکنون این باشگاه ۵۰۰ میلیون پوند قرض دارد. «سرمایه‌گذاری مشترک فوتبال قرمزها» که خانواده گلیزر از طریق آن باشگاه را کنترل می‌کند نیز اوراقی با نرخ بهره بالا به نام PIK به ارزش ۲۰۰ میلیون پوند منتشر کرده است. در ژانویه بدهی باشگاه با انتشار اوراق قرضه به ارزش ۵۰۰ میلیون پوند مرتفع شد. این باعث انعطاف پذیری بیشتر باشگاه در تامین منابع مالی خود می‌شود. همچنین از این طریق توزیع و قرض دادن پول به سرمایه‌گذاری مشترک فوتبال قرمزها آسان‌تر خواهد شد.

چنین اتفاقی دیگر بیش از حد تحمل برخی از هواداران بود. آنها باید برای دیدن تیم خود پول بیشتری بپردازند. بلیت‌های این باشگاه زمانی در میان ارزان‌ترین بلیت‌ها قرار داشت، اما در اطلاعیه ژانویه آمده است: «ما توانسته‌ایم قیمت بلیت مسابقات را به طور مداوم به مقداری بیش از نرخ تورم افزایش دهیم.» درآمد کل باشگاه سال گذشته ۲۷۸ میلیون پوند بود که باشگاه را در انگلستان به پردرآمد‌ترین و در اروپا به سومین باشگاه پردرآمد تبدیل کرد. طرفداران می‌خواهند پول آنها برای بازیکنان هزینه شود نه برای اعتباردهندگان (یا صاحبان باشگاه). فروش ۸۰ میلیون پوندی کریستیانو رونالدو پرتغالی به رئال مادرید، نیز نشانه‌‌ای ناامید‌کننده برای هواداران بود.

تراست هواداران منچستر یونایتد به اعضای خود می‌گوید: «اکنون نوبت ماست. ما می‌توانیم در روزها وهفته‌های پیش رو همه چیز را تغییر دهیم» البته چنین اتفاقی ممکن است. مبلغی بیش از ۱ میلیارد پوند لازم خواهد بود تا باشگاه را از دست گلیزرها در آورده و آن را از بدهی خلاص کرد. این مبلغ حتی برای ثروتمندترین و مشتاق‌ترین هواداران نیز بالا است. به هر حال باشگاه می‌گوید، خانواده گلیزر که به شدت با گلدمن ساکس در تقابل قرار دارد، در حال حاضر هیچ تمایلی به فروش ندارد.

چگونگی مدیریت منچستر در صورت پیروزی شوالیه‌ها، چندان واضح نیست. تنها نکته‌‌ای که آنها به طور مشخص مطرح کرده‌اند این است که «هر مدل جدید مالکیتی که اعمال شود، تلاش خواهد کرد که سهامداران را در مرکز تمام فعالیت‌های باشگاه قرار دهد.» در صورتی که آنچه پدید می‌آید مدل مالکیت جمعی باشد، چنین مدلی در میان باشگاه‌های مطرح انگلیسی مدلی ناشناخته است. البته این مدل در سایر کشورهای اروپایی رواج زیادی دارد. برخی باشگاه‌های انگلیسی حامیان ثروتمندی با منابع مالی پایان‌ناپذیر پیدا کرده‌اند، برخی دیگر به آمریکاییانی چون خانواده گلیزر با سابقه داشتن امتیازات، در فوتبال یا سایر رشته‌های ورزشی در آمریکا، فروخته شده‌اند. در هر صورت و با هر مدلی که در پایان ارائه شود، آنچه واقعیت دارد اینکه حتی موفق‌ترین تیم‌ها نیز نمی‌توانند همیشه هواداران خود را راضی نگه دارند.