حساب‌های درآمد ملی - ۱۹ دی ۸۸
مک آت
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش دوم و پایانی
GDP در روش محاسبه با استفاده از عوامل تولید برابر است با مجموع پرداختی به عوامل تولید داخلی (پرداختی به عوامل تولید عبارتست از دستمزد، حقوق، اجاره، بهره و سود. شایان ذکر است که سود از هزینه استهلاک سرمایه ثابت داخلی خالص نمی‌شود) به اضافه مالیات‌های غیرمستقیم پرداخت‌شده توسط بنگاه‌ها منهای یارانه‌های خالص پرداخت شده به آنها.

از آنجا که ارزش هر کالا یا خدمت برابر است با مجموع ارزش عوامل مورد استفاده در تولید آن به اضافه سود، بنابراین مجموع خدمات نیروی کار، خدمات سرمایه (سود ناخالص که استهلاک از آن کم نشده است) و مالیات‌های غیرمستقیم منهای یارانه‌های بنگاه‌ها باید با ارزش تولید یعنی GDP برابر باشد.
سومین روش اندازه‌گیری GDP برابر است با جمع ارزش افزوده تمام مراحل تولید برای هر یک از این کالاها و خدمات نهایی.
اهمیت داده‌های NIA در تحلیل‌های سیاستی و توسعه‌ای توسعه آمار مربوط به NIA امکان تغییر سیاست‌گذاری اقتصادی از یک بازی حدسی بر مبنای یک حساب سرانگشتی به یک علم دارای مبنای مقداری را فراهم آورد. با این حال سیاست‌گذاری هنوز تا حدودی یک فرآیند تصمیم‌گیری هنجاری مانده است و سیاستمدارهای رقیب همانند مدافعان برنامه‌های سیاستی متضاد به کرات میزان کارآیی اقتصاد را به‌گونه‌ای متفاوت ارزیابی می‌کنند و حتی زمانی که به بحث درباره داده‌های یکسانی درباره حساب‌های درآمد ملی می‌پردازند، از سیاست‌های متفاوتی دفاع می‌کنند. عدم‌توافق‌های افراد غالبا به‌این دلیل رخ می‌دهد که برخی به توزیع درآمد اهمیت می‌دهند و برخی دیگر درآمد متوسط را مهم تلقی می‌کنند. با این وجود ارزیابی‌های مقداری اقتصاد و رشد آن نظم خاصی را به‌این بحث‌ها می‌بخشد.
اهمیت حساب‌های درآمد ملی در این گفته یکی از سیاست‌مداران مستتر است: «آنچه را که نتوان اندازه‌گیری کرد، نمی‌توان مدیریت نمود.» البته قابلیت اندازه‌گیری بودن حساب‌های درآمد ملی به معنای آن نیست که تمام فرآیندهای اقتصادی قابل‌ مدیریت هستند.
همچنین در مورد مخارج دولتی، برخلاف سایر اجزای GDP، هیچ روشی وجود ندارد که بتوان ارزش را از مشاهده مبادلات داوطلبانه بازار مورد ارزیابی قرار داد. از آنجا که مخارج دولتی نه به شکل داوطلبانه منتشر می‌شوند و نه قیمت آنها در بازار مشخص می‌گردد، تعیین ارزش آنها از طریق هزینه‌های صورت گرفته؛ به خصوص هزینه نیروی کار انجام می‌شود. هزینه سرمایه ساختمان‌ها و زمین مورد استفاده وارد محاسبات نمی‌شوند.
محدودیت‌های NIA به عنوان معیاری از رفاه
حساب درآمد ملی سرانه غالبا به عنوان شاخصی از رفاه هم برای نشان دادن نرخ پیشرفت در طی زمان و هم برای مقایسه وضعیت رفاهی کشورهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. NIA سرانه معایبی هم دارد. در محاسبه GDP تولیدات غیربازاری در خانه‌ها (مثل آماده‌سازی غذا، نظافت، شست‌و‌شوی لباس و مراقبت از کودکان) مدنظر قرار نمی‌گیرد. از این رو زمانی که این فعالیت‌ها به خاطر مشارکت بیشتر نیروی کار به بازار منتقل می‌شوند (در قالب ارائه غذا در رستوران‌ها و غذاهای آماده در فروشگاه‌های خواربار، خدمات نظافتی و لباسشویی و مهد کودک‌ها)، تغییر ارزش تولید به خاطر بیش از حد برآورد می‌گردد؛ زیرا کاهش در تولید غیر بازاری (تولیدات خانواده‌ها) مدنظر قرار نمی‌گیرد. ثانیا فعالیت‌های غیرقانونی (مثل تولید و توزیع ماری‌جوانا یا قمار) می‌توانند منبع قابل ملاحظه‌ای برای گذران امور زندگی در اقتصاد‌ها باشند؛ اما در محاسبه درآمد ملی وارد نمی‌شوند، ثالثا پوشاک و لوازم گرمایشی در شرایط آب‌وهوایی ملایم ارزان‌تر هستند و لذا مقایسه آنها در میان کشورهای مختلف (یا در میان مناطق گوناگون کشورهای بزرگ) سطح نسبی رفاه را دستخوش انحراف خواهد ساخت. رابعا خدمات دولتی از آن‌جا که در معرض آزمایش بازار قرار نمی‌گیرند، نوعا ارزش کمتری نسبت به هزینه‌ای دارند که صرف آنها می‌شود (همان‌طور که گفتیم هزینه به عنوان معیاری از ارزش مورد استفاده قرار می‌گیرد). خامسا درآمد سرانه (که یک شاخص متوسط است) می‌تواند درصورت نابرابری شدید در توزیع درآمد، تصویری گمراه‌کننده را از رفاه ساکنان نوعی یک کشور ارائه نماید. معیاری بهتر برای ارزیابی رفاه، سطح متوسط درآمد و برای بسیاری از اهداف تحلیلی، سطح درآمد پنجک‌های درآمدی خواهد بود. با این حال این‌گونه معیارهای توزیعی را نمی‌توان مستقیما از داده‌های مربوط به GDP و جمعیت به دست آورد و به ارزیابی‌های جداگانه‌ای نیاز دارند.
یک محدودیت دیگر که راجع به درآمد سرانه به عنوان معیاری از رفاه مطرح می‌باشد، آن است که به شیوه نگاه افراد راجع به داشتن فرزند توجه نمی‌کند. اغلب زوج‌های جوان با به دنیا آوردن اولین فرزند خود از رفاه بیشتر و وضعیت بهتری برخوردار می‌گردند و این در حالی است که اثر بلافاصله این امر کاهش ۳۳درصدی در درآمد سرانه خانواده است.
تاریخ حساب‌های درآمد ملی
یکی از نشانه‌های تاثیر حساب‌های درآمد ملی بر اقتصاد آن است که سومین و پنجمین جایزه نوبل در علوم اقتصادی عمدتا به خاطر نقش برندگان آنها (سیمون کوزنتس در ۱۹۶۹ و ریچارد استون در ۱۹۸۴) در توسعه آمار درآمد ملی اعطا شدند. در متن اهدایی به آنها همچنین به نقش پیشتاز این افراد در ترغیب دولت‌های آمریکا و بریتانیا جهت اختصاص منابع کافی به تولید و حفظ داده‌های دقیق و به روز NIA اشاره شده بود.
کوزنتس که در سال‌های دهه 1930 برای وزارت تجارت آمریکا کار می‌کرد، سری‌های زمانی درآمد ملی را جهت ایجاد پایه‌ای کمی برای مطالعه و اندازه‌گیری رشد اقتصادی و تغییر در تولید از کشاورزی به سوی صنعت و خدمات به وجود آورده بود. جالب آن است که کوزنتس همکاری خود با این وزارتخانه را قطع کرد؛ چرا که وزارتخانه مزبور برآوردهای مربوط به تولید خانگی را در محاسبات خود نیاورد. زمانی پل ساموئلسن به طعنه گفته بود که اگر زنان خانه‌دار جهت ارائه خدمات آشپزی و نظافت با همسایه‌های خود (به طور متقابل) قراردادی می‌بستند، حجم GDP آمریکا می‌توانست به میزان چشمگیری افزایش پیدا کند.
در واقع همین مساله حذف تولید خانگی باعث شده است که تولید ملی اقتصاد بیش از حد برآورد گردد که این امر به افزایش مشارکت زنان در نیروی کار از حدود ۲۵درصد در اواخر دهه ۱۹۳۰ به نزدیک ۶۰ درصد در سال ۲۰۰۳ بازمی‌گردد. کوزنتس همچنین قاطعانه با محاسبه تمامی مخارج دولتی صرف شده روی کالاها و خدمات به عنوان جزئی از GDP مخالفت می‌کرد زیرا بخش عمده‌ای از این قبیل مخارج را کالاهای واسطه و نه نهایی می‌‌دانست. استون برخلاف کوزنتس یک سیستم حسابداری با دو ورودی را شکل داد که تا حدودی تحت‌تاثیر فعالیت‌های جنگی دولت بریتانیا قرار داشت. سیستم استون در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ شکل گرفت. وی در ماتریس حسابداری اجتماعی خود مقادیر اجزای تولید ناخالص داخلی را از راه‌های مختلف بررسی می‌کرد تا از درست بودنشان مطمئن شود و از‌این راه به روش‌های جدیدی برای تخمین‌این اجزا دست یافت. وی به لحاظ تجربی و به صورت نظری نشان داد که درآمد ملی را می‌توان هم به صورت ارزش بازار محصولات نهایی و هم به صورت کل درآمد ناخالص عوامل مورد استفاده در تولید آنها اندازه گرفت. ساختار استون به اساس سیستم حساب‌های ملی (SNA) سازمان ملل تبدیل گردید که اولین بار در سال ۱۹۵۳ منتشر شد و مبنای همگن و یکنواختی را برای همه کشورها جهت گزارش تولید ملی خود فراهم آورد. امروزه عملا همه کشورها سیستم حساب‌های ملی او را مورد استفاده قرار می‌دهند.
درباره نویسنده: مک‌آت مشاور اقتصاد بین‌الملل است و فعالیت‌های عمده‌اش را در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق، بالکان و مصر انجام داده است. وی در سال‌های 2003 و 2004 مشاور اقتصاددان ارشد نیجریه و موسسه پولی آفریقای غربی در حوزه اقتصاد کلان بود. او همچنین مشاور منصوب از جانب خزانه‌داری آمریکا در وزارت دارایی عربستان سعودی است.
پانوشت‌ها: ۱- تولید ملی شامل ارزش خالص صادرات می‌شود. در هر یک از سه روش ارائه‌شده، ارزش واردات از ارزش صادرات کسر می‌گردد.