قراردادی که ناتمام ماند

گروه تاریخ و اقتصاد: ۲۴ اردیبهشت ماه سال ۱۲۷۰ هجری شمسی امتیاز تنباکو به فتوای میرزای شیرازی لغو شد. این امتیاز در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا به یکی از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام «ماژور تالبوت» واگذار شد. شاه قاجار که پس از سیر و سیاحت اروپا پولی در بساطش نمانده بود. در مقابل ۲۵ هزار لیره این امتیاز را به مدت ۵۵ سال واگذار کرد. مطابق این قرارداد کمپانی «رژی» باید سالانه ۱۵ هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز می‌کرد و در مقابل کشت و فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود می‌گرفت؛ یعنی از زارعان ارزان می‌خرید و گران می‌فروخت در جریان امضای این قرارداد عده‌ای از درباریان به خصوص امین‌السلطان، صدر اعظم، رشوه‌هایی- پورسانت - قابل توجه دریافت کردند.

در دوران حکومت ناصرالدین‌شاه، امتیاز‌های فراوانی به روس‌ها و انگلیسی‌ها واگذار شد؛ از جمله، بانک شاهنشاهی، بانک استقراضی، تلگراف هند و اروپا، کشتیرانی در کارون، تاسیس قزاق‌خانه، شیلات خزر، انحصار دخانیات و ... در این بین انگلستان که در دهه ۱۸۵۰ به‌عنوان بزرگ‌ترین طرف تجاری ایران، بیش از ۵۰ درصد صادرات و واردات ایران را در دست داشت، در دوره پنجاه ساله مابین ۱۸۶۳ تا ۱۹۱۴ رشته امتیازهایی نیز در مورد بهره‌برداری یا انحصار مواد خام و توسعه زیربنایی از دولت ایران دریافت کرد.

در متن قرارداد آن آمده بود: «اجازه‌نامچه‌ای برای فروش و معامله و غیره توتون و تنباکو و سیگار... حق خالص صاحبان این امتیاز است و احدی جز صاحبان این امتیازنامه حق صدور اجازه‌نامه‌جات مزبور را ندارند.»

حدود یک سال طول کشید تا موسس شرکت رژی بتواند دستگاه‌ها و تاسیسات خود را در ایران نصب کند. در این مدت، انعقاد قرارداد کاملا محرمانه باقی ماند و غیر از شاه و دست‌اندرکاران قرارداد و آنهایی که رشوه گرفته بودند، کسی از ماجرا خبر نداشت. اوایل رجب ۱۳۰۸ هـ. ق، تالبوت همراه تعداد زیادی وارد ایران شد تا عملا کار خود را شروع کند. برخی نوشته‌اند به تدریج حدود ۲۰۰ هزار نفر اروپایی وارد ایران شدند.

در آن زمان معیشت بسیاری از مردم از طریق فروش توتون و تنباکو تامین می‌شد و زارع و تاجر هیچ نوع اختیاری در تولید و فروش این محصول نداشتند. بنابراین رفته رفته موج اعتراضات در نقاط مختلف ایران خصوصا شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، تبریز... آغاز شد و برخی از تجار از فروش محصول خود به شرکت رژی خودداری کردند.

در فارس که گفته می‌شود مرغوب‌ترین تنباکوی ایران را داشت بعضی از تجار محصول خود را برای اینکه به دست بیگانه ندهند، به آتش کشیدند.

علاوه بر ضرر اقتصادی خطر عمده‌تری که برخی احساس می‌کردند، حضور فرهنگ اروپایی در کشور اسلامی بود که حساسیت‌های بسیاری را بر می‌انگیخت. هجوم گروه بزرگی از اروپایی‌ها به ایران، حتی شکل ظاهری شهر و بازار را تغییر داد و بسیاری را به این نتیجه رساند که گویی تاسیس شرکت و امتیاز انحصاری توتون و تنباکو فقط بخشی از ماجراست و هدف اصلی‌تر این است که فرهنگ اروپایی در ایران رواج یابد و ایران به تدریج به مستعمره بریتانیا تبدیل شود.

ورود مبلغان مسیحی در قالب نمایندگان شرکت رژی موضوع دیگری بود که اعتراض روحانیون و مردم را برانگیخت. جنبش‌هایی در شیراز، به رهبری «سیدعلی‌اکبر فال اسیری»، در تبریز به رهبری «حاج میرزا جواد آقامجتهد» در اصفهان، به رهبری «حاج‌شیخ‌محمدتقی‌آقانجفی» (که اولین بار حکم تحریم تنباکو را صادر کرد) و در تهران به رهبری میرزای آشتیانی برپا شد که با سرکوب دولت مواجه شد و عده‌ای از علما تبعید شدند. در این موقع سیدجمال‌الدین اسدآبادی به پیشنهاد سیدعلی اکبر فال اسیری که در تبعید بود، نامه‌ای در این رابطه به میرزای‌شیرازی نوشت.

بعد از ارسال نامه یاد شده میرزای شیرازی تلگرافی نزد شاه فرستاده و می‌گوید کسانی را که تبعید کرده به کشور بازگرداند و در مورد قرارداد، مخالفت خود را ابراز می‌کند، اما ناصرالدین شاه به این تلگراف اعتنایی نکرد به همین خاطر میرزای شیرازی فتوای تاریخی خود را به این شرح صادر کرد: «الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است.» با صدور این فتوا جنبش عظیمی به راه افتاد تا آنجا که حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیان‌ها را شکستند. این جریان ادامه یافت در تاریخ ۲۳ جمادی الاول ۱۳۰۹ اعلانی در کوچه و بازار زده می شود که: «بر حسب حکم جناب میرزای شیرازی، اگر تا ۴۸ ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید.» ناصرالدین شاه ابتدا قصد مقاومت داشت؛ اما در مقابل جنبش مردمی عظیمی که به راه افتاده بود مجبور شد ابتدا امتیاز داخله و سپس کل امتیاز را لغو کند.

اقتصاد سنتی ایران در دوران ناصرالدین شاه قاجار متکی بر کشاورزی، صنایع دستی و مبادلات بازرگانی بود. در این دوره این اقتصاد با کمک سرمایه‌داران غربی و تجار ایرانی و با اعمال نفوذ قدرت‌هایی چون روس و انگلیس به بازارهای بین‌المللی پیوست. وابستگی اقتصاد ایران به بازارهای بین‌المللی، رشد سریع بازرگانی خارجی را در پی داشت که در نیمه قرن نوزدهم میلادی سرعت گرفت.

وجود روس و انگلیس در شمال و جنوب، کشور ایران را به صورت یک کشور نیمه‌مستعمره در آورده بود. دو نیروی رقیب استعماری در حوزه‌های نفوذ سیاسی - اقتصادی خود در ایران، در کنار یکدیگر قرار گرفتند. رفاقت این دو قدرت، پیامدهایی در ایران داشت که از آن جمله می‌توان به حمایت از نهاد کهن اجتماعی و حفظ وضع موجود سیاسی اشاره کرد. در چنین اوضاع و احوال و شرایطی بود که بازار امتیازگیری از سوی کشورهای استعمارگر در ایران گرم شد. امتیازاتی که گاه باعث حیرت خود آنان نیز شد. به طور مثال، زمانی که خبر اخذ امتیاز رویتر از ناصرالدین شاه در روزنامه‌های اروپا منتشر شد، بُهت و حیرت مردم را فرا گرفت، تا آنجا که بعضی به طنز، تاریخ قرن نوزدهم ایران را قرن امتیاز رویتری نامیدند.

صدور فتوای تحریم تنباکو، غوغایی به پا کرد و قیام مردم در سراسر ایران گسترش یافت. بعد از صدور فتوای تحریم، علاوه بر اینکه هیچ ‌کس توتون و تنباکو را در مخفی‌ترین محل استعمال نکرد، قلیان‌ها و چندین بادگیر طلا و نقره توسط صاحبانشان شکسته شد. چنانکه ناصرالدین شاه روزی در حرمسرای خود دید زن‌هایش به کنیزان خود امر می‌کردند که آن‌ها را در‌هاون نهاده و بشکنند! وی گفت: شما را چه می‌شود که این طور می‌کنید؟ یکی از زن‌ها گفت: آن کس که ما را به تو حلال کرده، قلیان را به ما حرام کرده!

برخی مورخان به پاخیزی مردم در برابر قرارداد رژی را یکی از سرآغازهای انقلاب مشروطه دانسته‌اند؛ انقلابی که روس و انگلیس را غافلگیر کرد.