خروج نا بهنگام!
گروه تاریخ اقتصاد- بخش چهارم (پایانی) مقاله فاطمه سادات جلالی چیمه با عنوان «مورگان شوستر و نوسازی خزانه داری در ایران» را می خوانید؛ در این بخش روابط شوستر با محمدعلی شاه و نقش او در خنثی کردن نقشه های نادرست شاه و دخالت های روس و انگلیس بررسی شده است:
شوستر و محمدعلی‌شاه مخلوع
روس‌ها محمدعلی‌شاه را که توسط مشروطه‌خواهان از قدرت خلع شده بود و به روسیه گریخته بود، تحریک به حمله به ایران کردند. بر اساس این نقشه، محمدعلی‌شاه و برادرش شعاع‌السلطنه از دو نقطه شمالی کشور، و سالارالدوله برادر دیگر آنان، از ناحیه کرمانشاه حمله بزرگی را در تابستان ۱۹۱۱م /۱۲۹۰ش برای تصرف تهران آغاز کردند. این حمله به شکست انجامید و تعداد زیادی از رجال، نمایندگان و مقامات طرفدار محمدعلی‌شاه در دولت برکنار شدند.
نقش رهبری شوستر در خنثی کردن نقشه محمدعلی‌شاه در بازگشت به سلطنت، مورد تصدیق دوست و دشمن واقع شده بود. شوستر در این میان زحمات زیادی را متحمل شد. وی ترتیب مالیه قشونی را که به جنگ با شاه مخلوع و همراهانش فرستاده بود، داد. عبداله اف روسی در کتابش آغاز توسعه‌طلبی ایالات متحده در ایران، با اینکه شوستر را عامل امپریالیسم آمریکا و شخص شرور و موذی معرفی می‌کند درباره وی می‌گوید:
... هرچند نقش عمده طرد کردن عوامل ضدانقلابی بر عهده نیروهای ترقی‌خواه مردمی ایران بود، کسی نمی‌تواند منکر شود که اقدامات شوستر و معاونانش نیز به نابود کردن نقشه‌های ضدانقلابی شاه سابق کمک کرد... .

شوستر و دخالت‌های روس و انگلیس در ایران
ایران در دوره قاجاریه توسط دو قدرت استعماری احاطه شده بود. دو کشور یعنی روس و انگلیس ایران را به صورت کشور ضعیف در آورده بودند و سپس به جای رقابت با یکدیگر، با تفاهم با هم، ایران را به مناطق تحت نفوذ خود تقسیم کردند. کاهش تشنج بین بریتانیای کبیر و روسیه را می‌توان در پرتو شکست روسیه از ژاپن در سال 1905 و پیشنهاد او مبنی بر حمایت از مراکش و نیز تفاهم فرانسه و انگلیس در سیاست بین‌المللی توجیه کرد. سرانجام روس و انگلیس ایران را طبق قرارداد 1907 به سه منطقه تقسیم کردند. اما در زمان ریاست شوستر در خزانه ایران، دخالت‌های روس و انگلیس در ایران افزایش یافت. روسیه طی اخطاری به دولت ایران تهدید کرد که اگر ظرف 48 ساعت خواسته‌هایش عملی نشود، به اشغال ایران خواهد پرداخت. با پایان رسیدن مهلت 48ساعته، روسیه بلافاصله نیروهای خود را به داخل خاک ایران اعزام کرد.
اخطار روسیه، بحران بزرگی در کشور ایجاد کرد. بین مجلس و دولت بر سر پذیرفتن یا رد کردن آن اختلاف افتاد. هیجان عمومی و طغیان احساسات مردمی اوج گرفت. روس‌ها با استفاده از فرصت به دست آمده، کانون‌های مقاومت تبریز و مشهد را به سختی سرکوب کردند. مرقد مطهر امام هشتم(ع) را به توپ بستند. از آذربایجان تا خراسان نیروهای خود را مستقر ساختند و منطقه زیر نفوذشان در قرارداد 1907 را اشغال کردند؛ به‌گونه‌ای که در سال 1912 میلادی، حدود یازده هزار نیروی روسی در این منطقه مستقر بود. در این زمان، انگلیس نیز برای اشغال منطقه زیر نفوذ خود قوایی از هندوستان وارد جنوب ایران کرد. این دولت برای ایجاد موازنه در برابر رقیب دیرینه خود در شمال، به این بهانه که ایران قادر نیست در جاده‌های تجاری جنوب ایران امنیت ایجاد کند، اعلام کرد که خود برقراری امنیت راه‌های جنوب را به عهده خواهد گرفت و هزینه‌های آن را از محل درآمد گمرک‌های ایران دریافت خواهد کرد. سرانجام نیز این دو کشور سلطه‌گر دولت ایران را مجبور کردند تا سیاست خود را با اصول قرارداد 1907 تطبیق دهد.

اخراج شوستر از ایران
یکی از ماجراهایی که به تلخکامی ایرانیان انجامید، اخراج شوستر بود. مجلس شورای ملی لایحه‌ای را تصویب کرده بود که به موجب آن، اموال شعاع‌السلطنه در تهران مصادره گردید. مجلس به شوستر اجازه داد تا این تصمیم را توسط ژاندارم‌های خزانه‌داری اجرا کند. شوستر نیز در مهر ماه ۱۲۹۰ش/اکتبر ۱۹۱۱م به ژاندارمری خزانه دستور توقیف اموال و املاک شعاع‌السلطنه را داد.
اما این اقدام وی با مخالفت و اعتراض شدید روسیه مواجه شد؛ زیرا بنا بر ادعای سفارت روسیه، اموال شعاع‌السلطنه در گرو بدهی او به بانک استقراضی روس بود. اما وزیرمختار روسیه پاکلوسکی کوزیل با فرستادن اولتیماتومی به وزارت خارجه ایران، درخواست کرد که ماموران ژاندارم خزانه، با قید فوریت ملک شعاع‌السلطنه را ترک کنند و افراد بریگاد و قزاق جای آنان را بگیرند و وزیر خارجه از توهینی که به عضو کنسولگری روسیه شده بود، شخصا عذرخواهی کند.
یادداشت اعتراض وزارت خارجه ایران از سوی سفارت روسیه برگردانده شد و شایعاتی در جراید به چاپ رسید که روس‌ها تهدید به تصرف گیلان کرده‌اند. روس‌ها که اولتیماتوم‌شان بدون پاسخ مانده بود، در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۱۱ م روابط سیاسی در سطح وزیرمختار را موقتا قطع کردند؛ اما کنسولگری روسیه باقی ماند. کابینه جدید تشکیل شد و وزیر امور خارجه عذرخواهی لازم را به عمل آورد و شوستر ژاندارم‌های خود را از ملک شعاع‌السلطنه فراخواند. اما پاسخ وزیرمختار روسیه به این اقدام آشتی‌جویانه، شدیدتر از اولتیماتوم یادشده بود.
شوستر از یک تبعه انگلیسی به نام لکفر که از زمان ورودش به استخدام وزارت مالیه در آمده بود، در کار تجدید سازمان مالیاتی استفاده کرده بود. دولت انگلستان به شوستر هشدار داده بود که اگر لکفر را به ایران بفرستد، روس‌ها به موجب قرارداد ۱۹۰۷ به آن اعتراض خواهند کرد. در پی آن، دولت روسیه نیروهای تازه‌ای وارد ایران کرد و روز هشتم آذر۱۲۹۰ ش/۲۹ نوامبر۱۹۱۱ م طی اولتیماتومی برای قبول سه شرط ذیل به دولت ایران ۴۸ ساعت مهلت داد:
۱. اخراج شوستر و لکفر از ایران
۲. کسب موافقت قبلی از دولت‌های روس و انگلیس برای استخدام اتباع خارجی
۳. پرداخت هزینه و خسارت لشکرکشی روسیه به ایران
وزیرمختار روسیه این درخواست‌ها را چنین توجیه کرده بود: ۱. لزوم کامل پرداخت غرامت به دولت امپراتوری روسیه که بر اثر اقدام‌های توهین‌آمیز آقای شوستر، ناگزیر به اعزام نیرو به ایران گردیده است؛ ۲. خواسته قلبی دولت امپراتوری روسیه این است که منبع اصلی اختلاف از میان برداشته شود و در آینده، شالوده‌ای را بنا نهد که بر پایه آن، دو دولت بتوانند به تحکیم روابط دوستانه و استوار و به حل فوری و رضایت‌بخش موضوعات و مسائل مورد نظر روسیه بپردازند؛ ۳. افزون بر حقایق مزبور، دولت روسیه در مورد اجرای پیشنهادهای مذکور بیشتر از ۴۸ ساعت صبر نخواهد کرد و در این فاصله نیروهای روسی در رشت باقی می‌مانند. چنانچه در طی این مدت پاسخی واصل نشود، نیروهای روسیه پیشروی خواهند کرد و بدیهی است که این موضوع میزان غرامت ایران به روسیه را بیشتر خواهد کرد. این اولتیماتوم با مخالفت مردم، مجلس و روحانیون روبه‌روشد. اما بین کابینه و مجلس نفاق بروز کرد. کابینه در نظر داشت اولتیماتوم روس‌ها را بپذیرد و مجلس طالب ایستادگی در برابر آن بود. همه احزابی که در مجلس نماینده داشتند مانند دموکرات‌ها، اعتدالیون، ترقی، اتفاق، همراه با حزب ارمنی داشناکسیون، برای ایستادگی در برابر پیشرفت روس‌ها متحد شدند. تصمیم صمصام‌السلطنه مبنی بر پذیرفتن اولتیماتوم روسیه، روابط شوستر با کابینه را تضعیف کرد. اعضای کابینه امیدوار بودند شوستر خود استعفا دهد تا اختلاف مجلس و کابینه از میان برود؛ اما چون شوستر در عزم خود راسخ بود، به مجلس گفته شد که چنانچه شوستر از ایران نرود، مجلس منحل خواهد شد؛ زیرا شوستر را مجلس استخدام کرده است. وی اختیارات ویژه خود را مستقلا از کابینه و مجلس می‌دانست و چون مجلس او را استخدام کرده بود، مجلس را ارباب خود به شمار می‌آورد. با انحلال مجلس، شوستر در برابر کابینه بختیاری‌ها تنها ماند. شوستر نمی‌توانست برای مدتی طولانی روابط خود را با وثوق‌الدوله وزیر خارجه و قوام‌السلطنه وزیر کشور حفظ کند. به همین دلیل با سردی روابط قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله روبه‌روشد. آنها تلویحا به شوستر گفتند که استعفا دهد.
شوستر وقتی متوجه شد که انگلیسی‌ها نیز با روس‌ها در اخراج او همصدا و همگام هستند، به دولت و مجلسیان گفت که چون نمی‌توانند با دو مملکت قوی طرف شوند، به هیچ‌وجه به فکر وی نباشند و مصلحت مملکت را مقدم بر هر امری بدانند و او نیز به این امر رضایت خواهد داد. مجلس دوم در نتیجه اتمام حجت روس‌ها در مورد شوستر و اخراج او، تشنج سختی به خود گرفت و نبرد عمیقی بین اعتدالیون و دموکرات‌ها درگرفت که عاقبت دموکرات‌ها مغلوب شدند و شوستر از ایران رفت. از این‌روی، در روز کریسمس ۱۹۱۱ به خدمت او خاتمه دادند و شوستر در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۱۲ تهران را ترک کرد. اتومبیل شاه را در اختیارش گذاشتند تا وی را به بندر انزلی برده و از آنجا عازم اروپا شود. جانشین وی، مرنارد بلژیکی تعیین شد و تا سال ۱۹۱۸ م در این سمت باقی ماند.
درباره علل اخراج شوستر از ایران، مورخان معاصر ایرانی و خارجی نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند:
۱. ملک‌الشعرای بهار که نظریه وی در بالا ذکر شد.
۲. حسین مکی دلیل اخراج شوستر را همبستگی سیاست روس و انگلیس توصیف کرده است.
۳. یحیی دولت‌آبادی دلایل اخراج مورگان شوستر را چنین بر می‌شمارد: الف) غرور و عاقبت‌نیندیشی شوستر؛ ب) اغراض داخلی؛ ج) اغراض خارجی.
۴. عبداله مستوفی دلیل اخراج شوستر را فشار روس‌ها دانسته است.
۵. اسماعیل رایین، دلیل خروج شوستر را نتیجه سیاست مشترک روس و انگلیس در این زمینه می‌داند.
۶. سرپرسی سایکس، دلیل اخراج شوستر را عدم‌کفایت او و مخالفت شدید روسیه دانسته است.
منابع:
ـ مستوفی، عبداله ، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار، تهران، زوار، ۱۳۴۳.
ـ معاصر، حسن، تاریخ استقرار مشروطیت در ایران، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۵۲.
ـ مکی، حسین، تاریخ ۲۰ساله ایران، نشر علمی، تهران، بی‌تا.
ـ ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج ۶ و۷، تهران، انتشارات علمی، چ دوم، ۱۳۶۳.
ـ نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران، بنیاد، ۱۳۶۴.
ـ نوایی، عبدالحسین، دولت‌های ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم، تهران، بابک، ۱۳۵۵.
ـ هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی اول، تهران، امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۶۴.
ـ یکتایی، مجید، تاریخ دارایی ایران، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۳۵.
روزنامه‌ها و مجلات
ـ روزنامه مجلس، شماره‌های مختلف.
ـ روزنامه مذاکرات مجلس، ش ۱۱۷.
ـ روزنامه تایمز(Times)، ۱۸ اکتبر ۱۹۱۱.