مذاکره بر سر سهم خارجیان از بانک ملی
گروه تاریخاقتصاد - مذاکرات مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۳ آذرماه سال ۱۲۸۵ حول اساسنامه تشکیل بانک ملی و فصول آن صورت گرفته است. مباحث مطروحه نشان میدهد که نمایندگان دوره اول مجلس شورای ملی با چه حساسیتی پیگیر بانک ملی بودهاند. اختلاف نظر آنها بر سر دادن سهم بانک به مسلمانان خارج از کشور نیز در نوع خود توجه برانگیز است. حاجی سید ابراهیم: مساله گوشت را باید ترتیبی داد خیلی مغشوش است حال که چارکی بیست و شش شاهی میفروشند چند روز دیگر گوشت پیدا نخواهد شد. (چارک معادل ۷۵۰گرم و بیست وشش شاهی معادل ۳/۱ ریال است).
گروه تاریخاقتصاد - مذاکرات مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۳ آذرماه سال ۱۲۸۵ حول اساسنامه تشکیل بانک ملی و فصول آن صورت گرفته است.مباحث مطروحه نشان میدهد که نمایندگان دوره اول مجلس شورای ملی با چه حساسیتی پیگیر بانک ملی بودهاند. اختلاف نظر آنها بر سر دادن سهم بانک به مسلمانان خارج از کشور نیز در نوع خود توجه برانگیز است. حاجی سید ابراهیم: مساله گوشت را باید ترتیبی داد خیلی مغشوش است حال که چارکی بیست و شش شاهی میفروشند چند روز دیگر گوشت پیدا نخواهد شد. (چارک معادل ۷۵۰گرم و بیست وشش شاهی معادل ۳/۱ ریال است). جواب دادند که مساله گوشت با حکومت است کسی قبول نکرده ربطی به مجلس ندارد. رییس: باید کسی حاضر بشود و قبول این مطلب را بنماید تا ترتیبی برای آن معین شود. پس همان مطلب قرارنامه بانک که موضوع مذاکره بود خوب است به اتمام برسد. حاجی سید نصرالله: مدت امتیاز بانک شاهنشاهی خوب بود معین میشد. رییس: مطلبی نیست معلوم خواهد شد ولی استکشاف واستخراج معدن که اختصاص به بانک داده شده بود خوب است طوری بشود که نفع عمومی پیدا کند. آقا سیدمحمد مجتهد: اول ترتیب داخلی مجلس را منظم نمایید تا صحبتها و نطقها به ترتیب و نظم باشد و منبری معین کنید هر کس نطق میکند در بالای منبر نطق کند که هر کس بشنود و بفهمد گفت وگوهای مجلس حال در همه جا از داخله وخارجه مطرح انظار و مذاکره است. حاجی سید نصرالله: باید طوری باشد که آزادی در نطق باشد تا هر کس هر چه میداند با استدلال بگوید البته هر مطلبی را منکر و مخالفی است اگر کسی حرفی بزند که به نظر اولیه منافی باشد مخالف مجلس وملت قلمداد میشود واین مطلب موجب سلب امنیت واطمینان است پس باید آزادی باشد که مطلب گفته شده به خوبی تشریح و توضیح شود. بعد امتیاز بانک ملی را قرائت نمودند. بحث درباره فصل اول و عنوان دخول یا خروج تبعه خارجه درگرفت. اسدالله میرزا: آیا تبعه خارجه مثل قفقاز نمی توانند شرکت کنند. محقق الدوله: خیر مقید به تابعیت دولت ایران است. حاجی سید نصرالله: هر گاه طوری باشد که موجب استیلای خارجه نباشد چه ضرر دارد. میرزا ابوالحسن خان: در صورتی که تبعه خارجه در ایران محکوم به محکمه دولت ایران باشد خوب است والا ضرر دارد. بعضی گفتند بانک برای ازدیاد ثروت و توسعه تجارت ملت است چنانکه گفته شد اگر به مقدار عشری از سهام بانک به مسلمانان خارج داده شود آن وقت عشر منافع بانک به خارجه میرود و این منافی با تشکیل بانک است. حاجی محمد اسمعیل: مسلمانان قفقاز در عالم اسلامیت و هم دینی میخواهند با ما همراهی و مساعدت کنند، چرا قبول نکنیم و یک مقداری آنها را شرکت ندهیم. رییس: خیلی خوب است هر گاه تبعیت در محاکمات داشته باشند مثل سایر ممالک که محکوم به حکم داخلی آن مملکت هستند. حاج محمد اسمعیل آقا: قبلا تبعیت در حکم لازم نیست قراردادی میکنیم که موجب زحمت بعد نباشد. میرزاابوالحسن خان: آن وقت یک عشر به مسلمانان قفقاز و یک عشر به مسلمانان عثمانی و عشری به مسلمانان هند و کذا به همه اینها باید حق شرکت بدهید و این اسباب زحمت خواهد شد. حاج محمد اسمعیل آقا: یک عشر برای تمام مسلمانان ممالک خارجه کافی است هر گاه شرایط و قراردادی با آنها مقرر شد چه بهتر و هر گاه نشد همین نحو شرکت داشته باشند. صدیق حضرت: میدانید که اغلب دول از این راه که رعایا و تبعه ایشان حق شرکت در آن مملکت پیدا کردند بهانه گرفته پای دخالت و دست تصرف در آن مملکت پیدا کردند شرکت خارجه هیچ صلاح ملت نیست. حاجی معینالتجار: هر گاه سفرا راضی شوند که محاکمات با قرارداد مخصوص با خود بانک باشد ضرر ندارد. در فصل دوم گفتوگو در باب حواله خزانه شد که این حواله دهنده کیست اگر وزیر خزانه است که نداریم اگر وزیر مالیه است پس باید به این اسم نوشته شود. رییس: وزیر خزانه معمول نیست و نداریم واین بانک حالا حکم خزانه را پیدا خواهد کرد پس باید همان به حواله وزیر مالیه باشد. سعدالدوله: در همه ممالک اداره خزانه علیحده است حواله به رییس خزانه میشود باید وزیر مالیه امضا کند چیزی که هست رییس خزانه هیچ وقت مسوولیت ندارد مسوول وزیر مالیه است. باید اسم او نوشته شود. محقق الدوله: معلوم میشود که در لفظ خزانه غرضی ملحوظ بوده که این طور نوشتند و از روی ترتیبی باید باشد. سعدالدوله: بلی ترتیب ادارات به طور دیگر داده خواهد شد و ترتیبش هم رجوع به من شد که دستور آنها نوشته شود از روی همان ترتیب در این موضع باید وزیر مالیه نوشته شود. سپس در باب فصل سوم مبنی بر اینکه بانک ملی معاملات زراعتی و رهن املاک و قرض واستقراض را به طور شرعی اداره نماید، مذاکره شد. سعدالدوله:چون این بانک موسوم بهبانک ملی است باید مثل سایر بانکهای ملی باشد که معاملات آن فقط به طلا و نقره است. رهن و معاملات دیگر را هر یک بانک علیحده است نباید این بانک سد راه توسعه تجارت و ترقی ملت باشد. سایرین هم حق دارند. بلی، امروز آن بانکها موجود نیست ولی بعد از این دائر خواهد شد پس نباید تمامی این معاملات اختصاص به این بانک داشته باشد. حاجی معین التجار: چون فعلا بانک دیگری نیست این بانک میتواند که متصدی این معاملات شود نه اینکه بانک دیگر یا کسان دیگر نمی توانند معاملات رهنی یا زراعتی یا غیر ذلک نمایند به طور امتیاز نیست به عنوان اجازه است. رییس: در اینجا رعایت یک نکته لازم است و آن این است که معین کنند چه مقدار از سهام بانک در فلان معامله صرف میشود، چون این بانک شعب پیدا میکند برای اینکه ضرر به شعبه های دیگر وارد نیاید این تعیین لازم است.
ارسال نظر