گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان و وکلای دارالشورای ملی، روز شنبه 23 فروردین1286 شمسی درباره به نتیجه نرسیدن طرح‌ها و مذاکرات مجلسیان و نارضایتی مردم از مجلس صورت گرفته است که خلاصه آن را در زیر می‌خوانید:
قبل از شروع به قرائت نظامنامه، یکی از وکلا چنین عنوان کرد که چند نفر از موکلین به من قسم داده‌اند قبل از خوانده شدن نظامنامه چند فقره مطلب است سوال نمایم؛ یکی اینکه آصف‌الدوله در مجلس اظهار کرده که سلطنت ایران مشروطه شده، به من ربطی ندارد! من از استبداد خودم دست برنمی‌دارم، دیگر اینکه فرمان تیولی از قراری که شنیده شده در این روزها به صحه رسیده است.
آقا میرزا سیدمحمدمجتهد: اما آصف‌‌الدوله مکرر به من پیغام داده است که من حاضرم در هر جا که بگویند حضور به هم رسانیده آنچه به گردن من وارد بیاورند از عهده برآیم، در این صورت او شخص عاقلی است؛ نباید چنین حرفی زده باشد، البته اگر چنین اظهاری کرده باید جزای او را داد، اما در خصوص فرمان تیول معلوم نیست که تیولات برگشت شده باشد.
آقا سیدعبدالله مجتهد: در باب آصف‌الدوله و متظلمین خراسان قرار بود اینجا یا در دیوانخانه یا جای دیگر حاضر شده و مطالب خود را ثابت نموده رسیدگی شود! چه شد؟ (در این موضوع بحث و گفت‌وگو شد)
آقا سیدعبدالله: اتصالا می‌گویند که مجلس خوب کار نمی‌کند و حق هم با مردم است.
در این موقع یکی از وکلا چنین بیان کرد که چون امروز موقع به دست آمده عرض می‌کنم که ما وکلا هنوز معنی اصلی وکالت را نمی‌دانیم! وکیل ملت باید تمام اقوام وکسان و پدر و برادر خود را فراموش کرده و از هر منفعتی که دارد دست کشیده جز کار کردن برای ملت کار دیگری برای خود فرض نکند، به این ترتیب که روزی یک‌ساعت یا دو ساعت بیاییم و بعضی هم که ده مجلس یا پانزده مجلس نیامده‌اند هیچ اعتنا نکرده و نپرسیده‌ایم که جهت نیامدن چه بوده چه کاری پیش خواهد رفت و چه فایده دارد. چند روز قبل که قانون گذاشتند یک‌نفر نمی‌تواند مشغول دو کار در دو اداره مختلفه باشد و من در خصوص وکلا گفتم که نباید مستخدم دولت باشند، گفتند نمی‌تواند و حال آنکه این مساله در مجلس ما هست، اگرچه تجار هم کار دارند، ولی آنها می‌توانند وقت مجلس یک‌نفر را معین نمایند که به امور ایشان رسیدگی نماید و خودشان در مجلس حاضر شوند و وکلایی هم که از خارج آمده‌اند هیچ کاری ندارند، در این خصوص مذاکرات زیاد شد، بعضی گفتند حالا وزرا تکاهل کرده تنظیمات ادارات خود را نمی‌نویسند باید هیاتی از طرف مجلس معین شده بنویسد در این صورت این همه نشستن ما در مجلس چه فایده دارد؟
آقا سیدعبدالله: آنچه نفس دارید بگویید تا ما بخواهیم بعضی گفتند مطالبه بکنید ببینیم می‌دهند یا نه همین قرارنامه بانک ملی به علاوه اینکه امضا نمی‌کنند می‌گویند بانک پول نمی‌دهد و القای شبهه می‌نمایند، بعضی اظهار کردند بنا بود وزرا در حضور شما حجج اسلام قسم یاد نمایند چه شد یکی از وکلا تقریر نمود که دولتیان چنان شهرت داده‌اند که مجلس جلوگیری می‌کند بانک پول ندهد، در همین خصوص مذاکره نمایید معلوم شود که مجلس ممانعت کرده یا تقصیر دولتیان است و در این وقت یکی از وکلای آذربایجان چنین عنوان کرد که هر وقتی که ما به مجلس می‌آییم با هزاران درددل و مطلب می‌آییم که اینجا اظهار شده و علاج شود، ولی وقتی‌که وارد مجلس می‌شویم ملاقات می‌کنیم اشخاصی را که راضی هستند از رفتار دولت و مجلس اکتفا می‌شود به همان نشستن و رفتن. پیش عقیده بنده این بود که در هر جا کاری خلاف قانون می‌شود از طرف دولت است، ولی حالا می‌گویم که از طرف مجلس است تا کی باید مسامحه نماییم با هر وزیری گفت‌وگو می‌نماییم جواب صحیحی نمی‌دهد، مثلا از وزارت خارجه هر چه می‌خواهیم می‌گوید این پلتیکی است نباید در مجلس عمومی گفت‌وگو شود! در خصوص قونسول تبریز می‌گوییم می‌گوید می‌روم جواب می‌نویسم، هیچ جواب ننوشته و از قراری که شنیدم گفته بود خوب است این مساله مسکوت‌عنه بماند! از مساله سبزوار هیچ توضیح نداد و حال آنکه در همه جا مسائل پلتیکی در مجلس مطرح می‌شود و همچنین قرار گذاشتیم حشمت‌الملک به حکومت نرود و در خصوص بانک ملی که ملت آن‌طور همت کرده و زینت‌آلات خود را فروخته به بانک داد آخرش هیچ نخواهد شد و باز مثل سابق تیول و اضافه مواجب داده می‌شود و امنیت هم به کلی سلب و ما تمام اینها را می‌توانیم به یک فصل که در نظامنامه اساسی اضافه کرده‌اند علاج کنیم و آن این است هر وزیری که یک مطلبی به او سه دفعه اخطار شده اقدام نکرد باید عزل او را خواست.
آقا میرزا سیدمحمد: در اینکه وزرا اقدام در کارها ندارند و نکرده‌اند حرفی نیست حال تکلیف چیست جواب داده شد باید واگذار به ملت کرد که تکلیف خودشان را بدانند و یکی از وکلا بیان نمود ما همه می‌دانیم که وزرا همراه با مجلس نیستند و اتصالا از طرف مجلس کار فرستاده شده. واین خاک در گردن افراد اولاد خودش حق دارد به موجب همین قانون می‌گوید آن کسی که خاک مرا به خارجه فروخته است و آن ترقی این دولت را به‌واسطه استقراض عقب انداخته، نباید در این خاک باشد واین خاک می‌گوید میرزاعلی‌اصغر خان امین‌السلطان نباید وارد این مملکت بشود و من می‌گویم تا آخر هم می‌گویم، اگر می‌خواهید این مجلس قوام داشته باشد اولاد ناخلف ناپسری خائن این خاک نباید بیاید و باید نگذاریم این اشخاص مسلط شوند بر وجود مبارک اعلیحضرت شاهنشاه و دور نماییم آنها را. جماعتی از اهل مجلس تصدیق کرده و احسنت گفته اظهار داشتند که ما هم با شما هم رای و هم عقیده هستیم باز گفته شد راه چاره ما این است که هیاتی از طرف مجلس برود حضور اعلیحضرت و مطالب را عرض کند.
در این موقع اخذ رای برای نظامنامه انجمن‌های ایالتی تا آنجا که خوانده شده بود شد. ورقه رای منتشر و ۶۳ رای داده شده، مجلس ختم گردید.