قاجارها و جزایر سه‌گانه

بخش نخست

دوران حکومت سلسله قاجار در ایران که با پیشرفت غرب و دوران استعمار همزمان بوده است در تاریخ ایران نقش و سهم پررنگی به لحاظ تحولات داشته است. این دگرگونی‌ها از نظر موقعیت جغرافیایی ایران به ویژه مناطق جنوبی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. نوشته حاضر تلاش دارد، ضمن بررسی و اطلاع‌رسانی درباره موقعیت جغرافیایی ۳ جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، تحولات سیاسی پیرامون مجادلات بر سر این جزایر را در دوران قاجارها توضیح دهد.

این سه‌جزیره کوچک که هم‌اکنون موضوع مباحث مرزی میان ایران و امیرنشین امارات قرار گرفته‌اند، در حقیقت تا مدت‌ها بخشی از مجمع‌الجزایر هرمز شناخته می‌شدند و کسی آنها را با اسامی مستقل نمی‌شناخت، اما با کشف منابع نفتی در فلات قاره و نیز صف‌بندی بلوک شرق و غرب در خلال دهه‌های پنجاه تا نود میلادی و ایجاد شرایط جنگ سرد، هر وجب از سرزمین‌های حوزه خلیج‌فارس ارزش طلا پیدا کرد و بر سر سابقه مالکیت برخی از جزایر آن ادعاهایی بروز نمود.

اصل ادعاها به حکومت موقتی و غیرمستقل طایفه‌ای به‌نام قاسمی‌ها بر برخی از جزایر و مناطق ساحلی خلیج‌فارس بازمی‌گردد که داستان و حکایت مفصلی دارد و از نظر حقوق بین‌الملل ادعایی مهمل به‌شمار می‌رود، اما به‌هرحال برای ما که از طریق خلیج‌فارس به آب‌های آزاد جهان دسترسی داریم و نیز مصمم به تشکیل بلوک قدرتمندی از کشورهای مسلمان می‌باشیم، ارزش ژئوپلیتیک سواحل و جزایر خلیج‌فارس نیازی به توصیه و تاکید ندارد.

علاوه‌براین حفاظت از حدود و ثغور مرزی و حفظ تمامیت آنها ما را به شناخت هرچه‌بیشتر تاریخ و جغرافیای سرحدات بری و بحری ملزم می‌نماید و کوتاهی در این امر می‌تواند منافع ملی ما را خدشه‌دار سازد؛ تاریخچه مصور و مکتوب جغرافیای خلیج‌فارس عموما در عصر قاجار و در زمان توسعه قلمرو دریایی امپراتوری بریتانیا به ظهور رسید و مورد توجه و ثبت و ضبط قرار گرفت و به همین لحاظ دوره قاجاریه از لحاظ جغرافیای سیاسی ایران یک نقطه عطف مطالعاتی به شمار می‌رود. همچنین عمده‌ترین تغییرات سرزمینی ایران در این دوران به‌وجود آمد و همسایگان جنوبی ایران نیز عمدتا زاییده تحولات جهانی و منطقه‌ای عصر قاجار هستند.

شرح ماجراهایی که بر سر تصاحب و تملک بنادر جنوبی ایران آمد و تجاوزاتی که از سوی استعمارگران به این مناطق در دوره قاجاریه صورت گرفت؛ گرچه حزن‌آور است، اما شنیدنی و خواندنی می‌باشد؛ به‌ویژه سرگذشت سه جزیره ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ که هم‌اکنون یکی از مسائل مرزی و منطقه‌ای ما می‌باشد و در خور هرگونه پژوهش و مطالعه است. برای شما نیز بسیار جالب خواهد بود که بدانید شاهان قاجار نیز به چه میزان درخصوص مساله جزایر سه‌گانه حساسیت داشته‌اند.

موقعیت جغرافیایی جزایر سه‌گانه

جزایر واقع در خلیج‌فارس را می‌توان به‌واقع دنباله رشته‌کوه‌های ساحلی در این منطقه دانست که امتداد آن وارد دریا شده است. بدین شکل که قسمت‌های مرتفع و بلند آن از آب بیرون آمده و قسمت زیرین این سلسله‌ کوه‌های دریایی در زیر آب پوشیده مانده‌اند.

این قسمت را می‌توان صخره‌های زیرآبی یا فلات قاره جزایر نامید. براساس تقسیم‌بندی دوره‌های زمین‌شناسی، جزایر خلیج‌فارس پس از تشکیل کوه‌های آلپ و دنباله آن در ایران یعنی البرز و زاگرس و سپس تشکیل خلیج‌فارس در اواسط دوره سوم زمین‌شناسی حدود سی‌میلیون سال پیش به وجود آمده و سر از آب بیرون آورده‌اند.

با این‌ وجود، طبق بررسی‌های به‌عمل‌آمده، جزایر واقع در خلیج‌فارس در یک زمان و همزمان با یکدیگر در عرصه آب‌های منطقه ظاهر نشده‌اند. بر همین اساس است که جزایر شمال خلیج‌فارس با جزایر جنوب آن از جهت زمین و خاک تفاوت دارند. جزایر شمالی، به‌خصوص جزیره قشم، از جنس آهک و جزایر جنوبی بیشتر از شن و ماسه می‌باشند.

گرچه تعداد جزایر کوچک و بزرگ خلیج‌فارس بسیار بیشتر از آن چیزی است که مردم می‌دانند یا در جراید به آنها اشاره می‌شود، با این‌ وجود تنها تعداد معدودی از این جزایر از ارزش و اهمیت نظامی، اقتصادی و ژئوپلتیکی برخوردارند؛ علاوه‌براین باید دانست که تمام جزایر واقع در خلیج‌‏فارس متعلق به ایران نیستند. با این‌ وجود از میان جزایر کشورمان در خلیج‌فارس و به‌ویژه جزایر واقع در دهانه تنگه هرمز، آنهایی که از موقعیت استراتژیک خاصی برخوردارند، عبارتند از شش جزیره: هرمز، هنگام، قشم، لارک، تنب بزرگ و ابوموسی.

ابوموسی

این جزیره تقریبا در میان آب‌های خلیج‌فارس، بین بندر لنگه و شارجه قرار دارد. فاصله این جزیره از بندر لنگه ۶۷ کیلومتر و از کرانه شارجه ۶۴ کیلومتر است. بنابراین می‌توان گفت جزیره ابوموسی کمی پایین‌تر از خط منصف خلیج‌فارس به طرف جنوب قرار دارد، اما اگر بخواهیم فاصله آن را نسبت به سایر جزایر ایرانی واقع در خلیج‌فارس که همان امتداد سرزمین ایران است در نظر بگیریم، فاصله ابوموسی از ایران بسیار کمتر از شارجه خواهد بود. چنانچه فاصله ابوموسی تا جزیره سری ــ که به اشتباه سیری خوانده می‌شود ــ ۴۵ کیلومتر و فاصله آن از تنب بزرگ و کوچک به‌ترتیب ۴۶ و ۴۴ کیلومتر می‌باشد.

به این‌ ترتیب مشخص می‌گردد که فاصله جزیره ابوموسی از ایران به مراتب کمتر از فاصله آن از امارات می‌باشد. محل دقیق واقع‌شدن جزیره ابوموسی بین ۰۱/۵۵ و ۰۴/۵۵ درجه طول خاوری نسبت به نصف‌النهار گرینویچ و ۵۱/۲۵ و ۵۴/۲۵ درجه عرض شمالی می‌باشد. این جزیره پستی و بلندی چندانی ندارد، اما ناهمواری‌های آن، هرچه به سمت شمال جزیره می‌رویم، بیشتر می‌شود، تااینکه در بخش شمالی به بلندترین نقطه جزیره یعنی کوه حلوا می‌رسیم.

این کوه مخروطی‌شکل تیره‌رنگ فقط یکصدوده متر ارتفاع دارد. آب آشامیدنی ابوموسی از چاه‌های حفرشده در همین جزیره به دست می‌آید و به همین دلیل پوشش گیاهی درخور توجهی، به‌ویژه به شکل نخلستان، در بخش‌هایی از ابوموسی مشاهده می‌شود. معروف‌ترین چیزی که ابوموسی را به آن می‌شناسند، اکسید آهن است. هرچند جزیره ابوموسی به واقع وسعت چندانی ندارد، اما درخصوص وسعت آن اختلاف‌نظر زیادی مشاهده می‌شود. این اختلاف‌نظرها تا آنجا است که وسعت ابوموسی را از هفت تا نود کیلومتر مربع نیز ذکر کرده‌اند.

اطلاعات ارائه‌شده از سوی مرکز آمار ایران، وسعت این جزیره را ۶۶ کیلومتر مربع برآورد کرده است. با این‌ وجود جزیره ابوموسی از دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک بزرگتر بوده و می‌توان آن را با اتومبیل طی مدت نود دقیقه گردش کرد. در نیمه جنوبی جزیره که تقریبا مسطح و پوشیده از شن و خاک است، دو لنگرگاه وجود دارد که قایق‌های ماهیگیری و کشتی‌های بازرگانی می‌توانند در آنها پهلو گیرند.

جزیره ابوموسی در طول تاریخ با نام‌های بوموسی، بوموف و گپ سبزو نیز نامیده شده است، اما آنچه از منابع برمی‌آید، نام اصلی و تاریخی این جزیره بوموسی بوده است. گپ سبزو را بیشتر اهالی بندر لنگه بر این جزیره اطلاق می‌کنند.

عده‌ای نیز بر این باورند که نام تاریخی این جزیره بوموسی یا بوموسا می‌باشد که اعراب عمدا آن را در جهت مقاصد خاصی به ابوموسی تغییر داده‌اند. به هر حال، این جزیره بیشتر به خاطر موقعیت استراتژیک آن مورد توجه می‌باشد. با این‌وجود از حیث اقتصادی نیز ابوموسی با منابع خاک سرخ شناخته می‌شود. اولین امتیاز بهره‌برداری از این منبع در اواخر قرن نوزدهم از سوی شیخ قاسمی بندر لنگه در ازای سالیانه ۲۵۰ لیره به یکی از اهالی بندر لنگه واگذار شد. این امتیاز پس از پایان خودمختاری قاسمی‌های لنگه در سال ۱۸۸۷.م، به حاج معین بوشهری واگذار گردید. پس از آن نیز امتیاز فوق‌ به‌طور متناوب بین بریتانیا و آلمان دست‌به‌دست شد. ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می‌رسد که جزیره ابوموسی از منابع نفتی نیز برخوردار است.

zamaneh.org