آمریکایی‌هاروی دوستی ایران حساب باز کردند

جورج شولتز

رییس‌جمهور آمریکا برای رویارویی با شرایط جدید بازار جهانی نفت و روند افزایش قیمت‌ها، کمیته‌ای را به ریاست جورج شولتز مامور مطالعه در این حوزه‌ها کرد. جورج شولتز رییس کمیته یادشده نتایج پژوهش گروه کارشناسی را دسته‌بندی کرده و باور داشت که باید سهمیه‌بندی واردات نفت به آمریکا لغو شود، قیمت تمام شده نفت از میدان‌های نفتی آمریکا کاهش یابد... وی در این گزارش تاکید می‌کند: «ایران دوست بهتری برای آمریکایی‌ها نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه خواهد بود و به همین دلیل باید به ایران امتیاز دهیم...» آنچه در این چند شماره می خوانید نوشته قباد فخیمی از مدیران ارشد شرکت نفت ایران در رژیم گذشته است....

گزارش پیوست پیشرفت کار کمیته مخصوص و خلاصه آن به شرح زیر، رئوس مطالب و نتیجه‌گیری را نشان می‌دهد:

۱ - قیمت داخلی ۵/۲ دلار در مقابل با قیمت فعلی ۳/۳ دلار متضمن امنیت ملی در درازمدت می‌باشد. حتی می‌توان ادعا نمود که قیمت کمتر، مشابه قیمت بازار جهانی، امنیت ملی را به خطر نخواهد انداخت.

۲ - اجرای برنامه برای رسیدن به قیمت جدید و کمتر در یک دوره دو تا سه ساله مطلوب است.

۳ - در این مدت باید برنامه تعرفه یا چیزی شبیه آن برای مکانیسم کنترل عملی شود و سهمیه‌بندی به تدریج موقوف گردد.

۴ - ضروری است در دوره انتقال و پس از آن، یک سیستم مدیریت برای نظارت بر برنامه و همچنین اجرای محدودیت‌ها به وجود آید.

۵ - در شرایط عادی می‌توان عواملی برای در نظر گرفتن حق‌تقدم در مرحله اول در مورد کانادا و آمریکای لاتین و در آینده تقلیل محدودیت‌ها برای ایران و سایر کشورهای نیمکره شرقی در نظر گرفت.

۶ - عموم مردم به طور کلی و به‌خصوص مصرف‌کنندگان (نفت) از درآمد تعرفه و قیمت‌های بسیار پایین‌تر بهره‌مند می‌شوند.

۷ - ایالت‌های اصلی تولیدکننده (تگزاس، لوئیزیانا و اوکلاهما) و همچنین شرکت‌های نفتی فعال در تمام ۴۸ ایالت سفلی ضرر خواهند کرد. بعضی از تولیدکنندگان کوچک و با هزینه زیاد از بین خواهند رفت.

نکات مهم گزارش که شامل نه برگ، هفت ماده و بیست تبصره می‌باشد:

ماده ۲. کمیته مخصوص نتایج لغو برنامه سهمیه را در مدت معقول به شرح زیر می‌داند:

الف.قیمت: قیمت داخلی نفت در چاه از ۳/۳ به ۵/۲ دلار بر بشکه تنزل می‌کند که معادل قیمت جهان خواهد بود.

ب.پس‌انداز: مصرف‌کنندگان آمریکایی سالانه حدود ۵ میلیارد دلار در حال حاضر و هشت میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰ پس‌انداز می‌کنند.

ج.تولید در مدت کوتاه: در تگزاس و لوئیزیانا جیره‌بندی احتیاجات بازار در ۵/۲ تا ۰/۲ دلار هر بشکه بی‌معنی می‌شود و در نتیجه دو میلیون بشکه در روز از ظرفیت تولید موجود پس از دو سال مورد استفاده قرار خواهد گرفت (یعنی وقتی قیمت بالاتر می‌رود.) این تغییر به خوبی نیم میلیون بشکه در روز تولید گران‌قیمت چاه‌های تلمبه‌ای را که به زودی پس از پایین آمدن قیمت تعطیل می‌شوند، جبران می‌کند.

د. قیمت در بازار: در قیمت بازار انتظار می‌رود اکتشاف نفت در ۴۸ ایالت سفلی به نصف تقلیل یابد.

ولی پیش‌بینی تولید ۵/۹ میلیون بشکه در روز شامل دو میلیون بشکه در روز تولید آلاسکا فقط یک میلیون بشکه در روز از تولید فعلی کمتر خواهد بود. البته این رقم چهار میلیون بشکه در روز کمتر از پیش‌بینی سال ۱۹۸۰ می‌باشد. اگر قیمت داخلی در حد ۵/۲ دلار باشد، تولید ۱۱ میلیون و تقلیل تولید، دو میلیون بشکه در روز خواهند بود.

۳. چندین سناریوی فرضی مختلف برای توقف تامین نفت برای مدت یک تا سه سال مورد بررسی قرار گرفته است.

۴. توافق کلی وجود دارد که سیستم تعرفه از سیستم سهمیه‌بندی بهتر است.

الف.۴ تعرفه این مزیت را دارد که مانع می‌شود مقامات تگزاس و لوئیزیانا بتوانند قیمت موجود را حفظ یا بالا ببرند.

ب.۴ اگر پالایشگاه‌ها، کلیه مزایای پایین آمدن قیمت را به مصرف‌کنندگان تسری دهند آنها سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار صرفه‌جویی می‌کنند. وجود این صرفه‌جویی، نامطمئن و مدت آن نامعلوم است، توسط دولت از طریق تعرفه برداشت و موجب بالا رفتن قیمت می‌شود، ولی آزاد نمودن واردات به حدی که قیمت را به ۵/۲ دلار در هر بشکه برساند هر نوع افزایش قیمت را جبران می‌کند.

۵. به نظر می‌رسد توافق کلی وجود دارد که نفت مطمئن نیمکره غربی باید به نفت‌های نامطمئن نیمکره شرقی ترجیح داده شوند.

تمام کشورهای تولیدکننده نیمکره غربی به طور مشابه در نظر گرفته شوند، ولی برای کانادا ارجحیت منظور شود.

الف. مطالعات مقدماتی نشان می‌دهد که در حد قیمت ۵/۲ دلار در هر بشکه، نیمکره غربی بیش از واردات موردنیاز تولید می‌کند. این فرض برای چند سال آینده کاملا روشن است؛ ولی در مورد نیازمندی‌های سال ۱۹۸۰ به بعد این موازنه به هم می‌خورد.

ب- علاوه‌بر آن لازم است در مورد متکی نمودن تمام نیازمندی‌های شرق کشور به تولیدات ونزوئلا و امکان ارسال قسمتی از تولیداتش به اروپا در وقت بحران تصمیم گرفته شود.

ج. برای کانادا که از نظر سیاسی از همه مطمئن‌تر است باید مزایای مخصوص و بهتر از ونزوئلا در نظر گرفته شود.

د. موقتا توافق شده است که اعطای هر نوع امتیاز برای واردات نباید یک طرفه باشد و با مذاکرات باید در مقابل آن مزایایی کسب شود.

هـ. ایران هم مطمئن‌تر و هم دوست بهتری از بقیه کشورهای خاورمیانه می‌باشد، ولی ممکن است در مورد تجدید جنگ بین اسرائیل و اعراب به طور ناخواسته گرفتار شود و وقفه‌ای به وجود آورد. ما نتوانسته‌ایم فرمولی پیدا کنیم که به ایران ارجحیت بدهیم و در عین حال بتوانیم:

۱. نیازمندی‌های امنیت ملی را حفظ کنیم.

۲. از عکس‌العمل نامناسب همسایگان عربش جلوگیری نماییم.

سرنوشت برنامه کنترل واردات وتعرفه نفت خام

آقای موریس اچ. استانس، وزیر بازرگانی کابینه پرزیدنت نیکسون که یکی از مخالفین طرح در کمیسیون مخصوص وزرا بود در صفحه ۲۱۰ کتاب خود به نام یکی از مردان پرزیدنت می‌نویسد: «در اوایل ۱۹۶۹ پرزیدنت کمیته‌ای از اعضای کابینه تشکیل داد تا مسائل مربوط واردات نفت را بررسی نمایند. برای سال‌های متوالی دولت ما برنامه‌ برای این اجرا می‌کرد تا از رقابت نامطلوب با تولیدکنندگان آمریکایی جلوگیری و از ثبات این صنعت در داخل کشور و اکتشافات برای ذخایر جدید حمایت کند. شولتز رییس یک کمیته هفت نفره که من یکی از آنها بودم، مطالعه و بررسی این موضوع را به عهده گرفت.

مطالعات کاملا جامعی در مورد اطلاعات داخلی و خارجی مربوط به این کار توسط کارکنان به عمل آمد و انبوه بزرگی از اطلاعات پرارزش گردآوری شد.

با پنج رای موافق در مقابل دو رای مخالف من و والتر هیکل، وزیر کشور (با حمایت جان ناسیکا رییس کمیته فدرال کمیسیون انرژی) کمیسیون تصویب کرد که سیستم سهمیه‌بندی ملغی شود و به جای آن تعرفه در سطح‌های مختلف واردات نفت اعمال گردد تا قیمت نفت خام داخلی را در حد ۳ دلار یا کمتر کنترل کند و درآمدی حدود پانصدمیلیون دلار حاصل شود. اختلاف ما به قدری شدید بود که هیکل، ناسیکا و من مجبور شدیم گزارش جداگانه‌ای تهیه کنیم. در این گزارش، غیرقابل اجرا بودن تعرفه متغیر در بازاری را که مرتبا در تغییر است یادآوری نموده، خواهان حفظ سیستم‌ سهمیه‌بندی شدیم، ما به جای سال ۱۹۸۰، سال ۱۹۸۵ را برای هدف مطالعات مناسب‌تر می‌دانستیم و به خوشبینی نسبت به افزایش تولید داخلی معترض بودیم. در گزارش اعتراضی خود یادآوری کردیم که تغییر ارزش تعرفه، موجب عدم‌ثبات و مشکلات عمده بین‌المللی، بیش از سهمیه‌بندی شده، مانع تسری پایین رفتن قیمت به مصرف‌کننده می‌گردد و به شدت موقعیت پالایشگاه‌های کوچک و مستقل را به خطر می‌اندازد. امنیت ملی آمریکا به خطر می‌افتد، تولیدکنندگان نفت در آمریکا با زیان‌های فراوان در سرمایه‌گذاری‌های خود روبه‌رو خواهند شد و این شرایط صنعت نفت را همیشه محتاج کمک دولت می‌کند که سیاستی مغایر اصول بازار آزاد می‌باشد. در خاتمه یادآور شدیم که اکثریت موافقین متوجه امکانات، شدت و نتایج توقف تامین نفت در آمریکا می‌باشند.»