بنزین پای رییس جمهور را به وسط کشید

وارن جی. هاردینگ

رشد روز افزون مصرف بنزین و بازرگانی پرسودی که برای این کالا ایجاد شده بود، هر روز ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کرد. تبدیل سوخت کشتی‌ها از منابع دیگر به بنزین در کشورهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس جذابیت تجارت این کالا را افزون‌تر کرده و معاملات آن را به سیاست پیوند زد. رییس‌جمهور آمریکا هم پایش وسط کشیده شد. اما اگر اقدامات بی‌موقع لافولت در تحولات قیمت بنزین نقشی نداشت، وی مستقیما و به‌موقع درگیر ماجرای دیگری شد که به‌مراتب مهم‌تر از تحقیقات او پیرامون افزایش قیمت بنزین بود. وی در مبارزه‌ای مهم در سنا از یکی از رسوایی‌های عجیب و مشهور کشور پرده برداشت. این قضیه معروف به «تی‌پات دوم» شد.

تی‌پات دوم نامی بود که به یک ساختار زمین‌شناسی در وایومینگ داده شده بود و یکی از سه حوزه نفتی کالیفرنیا محسوب می‌شد که پیش از جنگ جهانی اول، در نتیجه بحث درباره تبدیل سوخت نیروی دریایی از زغال‌سنگ به نفت، توسط دولت پرزیدنت تفت به عنوان «ذخیره نفتی دریایی» کنار گذاشته شده بود. این بحث شبیه بحثی بود که در بریتانیا بین دریاسالار فیشر و سمیوئل مارکس در گرفته بود. ضمن اینکه برتری نفت به زغال‌سنگ مورد تایید قرار می‌گرفت، ترس از تمام شدن و متوقف ماندن ناوگان جنگی بریتانیا در میان بود. اگر در موقعیتی حساس و بحرانی نفت تمام می‌شد چه پیش می‌آمد؟ با این حال مزیت نفت مقاومت‌ناپذیر بود. از این رو تصمیم گرفته شد که در سال ۱۹۱۱، مانند بریتانیا، کشتی‌ها را نفت‌سوز کنند. سال بعد برای رفع نگرانی از کمبود نفت، واشینگتن بعضی حوزه‌های نفتی را به عنوان ذخیره کنار گذاشت تا در موقع جنگ یا وضعیت بحرانی مورد بهره‌برداری قرار گیرد، اما درباره این ذخایر و اینکه آیا شرکت‌های خصوصی خواهند توانست آنها را برای تولید و استخراج اجاره کنند،‌ مبارزه‌ای سخت درگرفت. این مبارزه بخشی از مجادله درباره سیاست کلی آمریکا در قرن بیستم بین مدافعان بهره‌برداری از منابع زیرزمینی به وسیله شرکت‌های خصوصی و هواداران حفظ و نگهداری این ذخایر به وسیله دولت فدرال بود.

هنگامی که وارن جی. هاردینگ از سوی جمهور‌ی‌خواهان نامزد ریاست‌جمهوری شد - زیرا ضمن سایر دلایل «شبیه یک رییس‌جمهور» بود - و در ۱۹۲۰ قدم به کاخ سفید گذاشت، مانند هر سیاستمدار شایسته در صدد برآمد که در مباحثه مربوط به منابع سوخت، به هر دو طرف متوسل شود و لاجرم از «لزوم رابطه هماهنگ بین صرفه‌جویی در مصرف سوخت و رشد و توسعه آن» استقبال کرد، اما وقتی از نیومکزیکو آلبرت فال را به عنوان وزیر کشور برگزید کاملا نشان داد که هوادار توسعه و رشد منابع سوخت است. فال گله‌داری کامیاب، سیاستمداری مقتدر، حقوقدان و معدن‌دار بود. به نوشته یک مجله «او مرزنشینی خشن و آماده، ستیزه‌جویی نیرومند شبیه کلانترهای قدیمی تگزاس بود و در جوانی در دقت و سرعت تیراندازی تقریبا نظیر نداشت.» با واگذاری زمین‌های دولتی برای بهره‌برداری موافق بود. طرف‌های مخالف در مباحثات، عقیده دیگری نسبت به فال داشتند. یکی از هواداران حفظ منابع می‌گفت: «او جزو استثمارگران است، ممکن است کسی بدترین فرد را به وزارت کشور برگزیند، اما آسان هم نیست.»

فال توانست منابع ذخیره نیروی دریایی را از وزارت دریاداری بگیرد و در اختیار وزارت کشور قرار دهد. گام بعدی، اجاره دادن آن منابع به شرکت‌های خصوصی بود. اقدامات او از نظرها پنهان نماند.در بهار ۱۹۲۲ پیش از آنکه قرارداد اجازه امضا شود، والتر تیگل رییس شرکت استاندارد اویل ناگهان و به‌طور غیرمنتظره به نزد آلبرت لاسکر، صاحب یک موسسه تبلیغاتی رفت. وی متصدی تبلیغات ریاست‌جمهوری هاردینگ بود و در آن زمان سرپرستی هیات کشتیرانی ایالات‌متحده را داشت. تیگل به لاسکر گفت: «شنیده‌ام وزارت کشور در صدد تهیه قراردادی برای اجاره «تی‌پات دوم» است، بوی آن همه جا را گرفته است. من توجه و علاقه‌ای به این محل ندارم، اما به نظرم باید به رییس‌جمهور بگویید که بوی آن به همه جا رسیده است.»

لاسکر با قدری بی‌اعتنایی نزد رییس‌جمهور رفت و پیام تیگل را رساند. هاردینگ به قدم زدن پرداخت و گفت: «نخستین‌بار نیست که این شایعه را می‌شنوم، اما اگر فال مردی درستکار نباشد من هم صلاحیت ریاست‌جمهوری را ندارم.» طولی نکشید که هر دو پیشنهاد در حد خود مورد آزمون قرار گرفت.

فال «تی‌پات دوم» را به هری سینکلر اجاره داد. شرایط آنچنان مساعد بود که مشتری مطمئنی برای شرکت سینلکر که خود دولت ایالات‌متحده بود، تضمین شد. فال الک هیل در کالیفرنیا را نیز به ادوارد دونی اجاره داد. این دو مستاجر مشهورترین بازرگانان نفت آمریکا و سازمان‌دهندگانی فعال بودند که به دلیل لیاقت خود ترقی کرده و شرکت‌هایی را خارج از میراث استاندارد اویل ایجاد کرده بودند. دونی مردی افسانه‌ای بود که کارش را با سمت کاوشگر معدن آغاز کرده بود. پس از آنکه از دکل یک معدن افتاد و هر دو پایش شکست، وقت خود را تلف نکرد و به تحصیل حقوق پرداخت و وکیل شد. همچنین گفته می‌شد که وی یک بار با چاقو به جنگ شیرکوهی رفته است. در دهه ۱۹۲۰ دونی ثروت زیادی به هم زده بود و شرکت او به نام پان - آمریکن بیشتر از همه وارثان استاندارد اویل نفت خام تولید می‌کرد. دونی با دقت و وسواسی زیاد، بر مساله جلب حمایت و دوستی هر دو حزب [جمهوری‌خواه و دموکرات] تاکید می‌کرد.