انحصار تنباکو در ایران

انحصار تنباکو

رویداد مشهور به امتیاز تنباکو در عصر حکومت ناصر‌الدین شاه که آثار و پیامدهای اجتماعی و سیاسی پرشماری در صحنه سیاست داخلی داشت، مورد توجه همه ایران‌شناسان و مورخانی که تاریخ این سرزمین را بررسی کرده‌اند، قرار گرفته است. ادوارد براون، ایران‌شناس انگلیسی نیز در کتاب خود این مساله را بررسی و دیدگاه برخی از نشریه‌های خارجی از جمله روزنامه ترکی زبان صباح را درباره امتیاز تنباکو جمع‌آوری و در کتاب خود گنجانده است. آنچه در این شماره می‌خوانید نگاه نویسندگان روزنامه یادشده درباره امتیاز تنباکو است.

«روزنامه ترکی‌زبان «صباح» در خصوص انحصار دخان در ممالک ایران، از روی روزنامه‌های فرنگستان در ضمن «اجمال» نسخه شماره ۴۳۰، مورخ بیست و پنجم ماه ربیع‌الاول، تفصیلی نگاشته و مطالعاتی نیز از روی حقانیت بدان افزوده بود. چون مندرجات آن را مبتنی‌بر خیرخواهی دولت علیه ایران یافتیم، از آن رو ذیلا به ترجمه و نقل آن می‌پردازیم:»

«روزنامه مذکور می‌گوید: در روزنامه‌های فرنگستان در باب تداول سندات حصه کمپانی انحصار دخان ایران اعلانی دیده شد که متضمن شرایط اساسیه امتیاز انحصار و پاره‌ای اطلاعات دیگر در آن باب بود. چون مطالب متعلق به ممالک اسلامیه در هر حال سزاوار آن است که از مدنظر دقت دور نباشد، لهذا تفصیل آن را به انضمام پاره‌ای ملاحظات خودمان در اینجا نقل می‌نماییم.»

«به موجب مندرجات اعلان مذکور در سال یک هزار و هشتصد و نود میلادی، بر حسب اراده پادشاه ایران امتیازی داده شده است که موافق احکام آن تمامی حاصلات توتون ممالک ایران و خرید و فروش آن به عنوان انحصار به دست واحد سپرده شده، مدت این امتیاز تا پنجاه سال امتداد خواهد داشت. صاحب امتیاز در هر سال پانزده هزار لیره انگلیس به خزانه ایران داده و به علاوه از منافع آن نیز به قدر ربعی مال دولت خواهد بود.»

«صاحب امتیاز در لندن یک کمپانی از انگلیسیان تشکیل داده. این کمپانی ششصد و پنجاه هزار لیره انگلیس سرمایه خواهد داشت و این سرمایه را نیز تداول سندات حصه جمع خواهد نمود.»

«مدیر رسومات عمومی ایران مقدار توتون و دخانی را که همه ساله در داخل ممالک ایران صرف می‌شود، تخمینا پنج میلیون و چهارصد هزار کیلومتر و مقدار توتونی را که به خارج حمل‌و‌نقل می‌شود نیز چهار میلیون کیلو تخمین و برآورد کرده. صاحب امتیاز نیز از روی آن برآورد، سالانه اقلا پانصد هزار لیره خرج در رفته به مداخل آن کار امیدواری داشته است که پس از وضع سود مقطوع سندات حصه و ربع مداخل که به حکومت عاید است، از مابقی درصدی پانزده به نام تمتع به صاحبان حصه داده، تتمه نیز در میان صاحب امتیاز و اصحاب سندات حصه متساویا قسمت خواهد شد.»

نویسنده سپس مقایسه بین امتیاز انحصار تنباکوی ترکیه و انحصار تنباکوی ایران را که در اطلاعیه شرکت مذکور است، تکرار کرده و اعتراف می‌کند که اگر چنانکه تفهیم شده، این امتیاز شامل تنباکوی قلیان و نیز تنباکوی معمولی ایران باشد، ارقام ارائه شده یحتمل اغراق‌آمیز نیستند، اما حتی در این صورت نیز وی بسیار مردد است که سودی چنان عظیم که صاحبان سهام انتظار دارند، حاصل گردد.

وی اظهار می‌دارد حتی در فرانسه که انحصار تنباکو به مدت پنج سال برقرار شده است و از مرزها به خوبی محافظت شده و گمرکات مرزی بسیار کارآمدند، قاچاق تنباکو صورت می‌گیرد و طبعا تحت شرایط حاکم بر ایران می‌توان چنین انگاشت که احتمالا میزان قاچاق بیشتر بوده و لهذا توقعات خوش‌بینانه صاحب امتیاز نقش بر آب خواهد گشت. به‌رغم تمامی این مسائل، نویسنده حکومت ایران را به سبب اعطای امتیازاتی چنان باارزش در قبال مبلغ ناچیز پانزده هزار پاوند در سال به انضمام یک چهارم سود حاصله، مورد نکوهش قرار می‌دهد، خاصه که این امتیاز مشتمل است بر تمامی صادرات و نیز تجارت داخلی تنباکو. وی می‌افزاید: «به ملاحظه این نکته باریک می‌توان گفت که اخراجات تمامی توتون و تنباکوی ایران سپرده به دست اختیار یک کمپانی خارجه شده که اهمیت حقیقی مطلب در این حال از هر چه تصور بشود، افزون است.»

وی ادامه می‌دهد: «این معنی بر همه کس واضح است که اخراجات هر مملکتی از نخستین اسباب ثروت آن ملک معدود است؛‌ بنابراین باید صاحب هر مملکت خود از هر روی و به هر وسیله که ممکن است، وسایط تسهیل آن را فراهم بیاورد و اخراجات ملک را از هر گونه قید و صعوبت آزاد دارد. حال آنکه این امتیاز و انحصار که دولت ایران به کمپانی انگلیس داده، برعکس این ملاحظات یومیه است. بدین وسیله صاحبان محصول در دست کمپانی زار و زبون مانده، حاصل رنج خود را به قیمتی که ارزش دارد نتوانند فروخت و از منافع رقابت تجارت بدهی‌ای نخواهند داشت و به این سبب جمع کثیری از ایرانیان که معاش و گذرانشان منحصر به این ممر است، متضرر گشته و به بنیان تجارت مملکت اختلال فوق‌العاده وارد خواهد آمد.