پیشنهادهای ترومن و چرچیل به مصدق

وینستون چرچیل و ترومن

تعریف‌هایی که ایدن از شاه ایران می‌کند را نباید چندان جدی گرفت، چون انگلیسی‌ها این سیاست را دارند که از مدافعان منافع خویش تمجید کنند و ایدن نیز چنین کرده است. این انگلیسی سیاستمدار تمایل داشت که شاه و مصدق دشمنی‌شان تشدید شود و البته علاقه داشت شاه برنده شود تا با فردی مذاکره کند که سرسختی کمتری از مصدق داشته باشد. این بخش از خاطرات ایدن پس از تمجید از شاه به نامه ارسال شده دو رهبر انگلیسی پرداخته است که پیشنهادهای خود را ارائه دهند.

شاه ایران، دارای صفات و خصال یک پادشاه خوب مشروطه است. او بسیار باهوش و با اطلاع است. شور و شوقی که شاه برای اصلاحات دارد، سبب شده است که بارها به فساد حمله برد، فسادی که هنوز هم به قسمت اعظم دستگاه اداری ایران زیان بسیار وارد می‌سازد.

بدبختانه، تقاضاهایی که از شاه می‌شود شاق و سنگین است و او گاهی ناچار می‌گردد در برابر هیاهوی افکار عمومی تصمیماتی بگیرد و آن تصمیمات را حفظ کند. این کار برای او دشوارتر است و در دوران آخر قدرت مصدق، قدرت و نفوذ شاه سخت کاهش یافت. با بازگشت دولتی که کمتر از دولت مصدق افراطی و مخبط بود، موقعیت شاه مستحکم شد. در ایران، احترام به مقام سلطنت، اگر بسیار عمیق نباشد بسیار وسیع است. این احترام اگر استوارتر می‌بود، ملت از آن سود می‌برد و کارهایی که شاه برای کشورش انجام داده است چنین احترامی را تحصیل کرده است.

پس از آنکه دولت ایران پیشنهادهای بانک بین‌المللی را رد کرد، به تفکر پرداختم که ببینم کار دیگری وجود دارد که در آن پیشقدم شوم. ما، ناگزیر بودیم بکوشیم در چارچوب منافع خودمان به توافق رسیم و در عین حال، افکار عمومی جهان را با خود همراه سازیم.

اندیشیدم باید آنچه در قوه داریم به کار بریم تا پایه و اساس جدیدی برای حکمیت بیابیم. به نظر می‌رسید این مناسب‌ترین راهی است که توافق را امکان‌پذیر می‌سازد و به همین سبب فکر خود را با همکارانم در میان نهادم.

پیشنهاد کردم که اگر برای حکمیت شرایط قابل‌قبولی بتوان یافت، کمپانی نفت انگلیس و ایران باید بکوشد به مجرد اینکه درباره حکمیت توافق شد، برای حمل نفت از ایران ترتیبی بدهد. در همین وقت ما حاضریم بعضی از محدودیت‌هایی را که در مورد تجارت با ایران قائل شده‌ایم تخفیف و تقلیل بدهیم و نیز گفتم که اگر آمریکا با این کوشش جدید موافقت کند، ما باید به آمریکایی‌ها پیشنهاد کنیم که این، یک اقدام انگلیس - آمریکایی باشد.

دولت، این طریقه را تصویب کرد و به موجب آن، با واشنگتن تماس گرفتم. دولت آمریکا موافق بود. آقای چرچیل، با استفاده کامل از این پیشنهادها، از آقای ترومن دعوت کرد تا به او ملحق شود و به اتفاق یکدیگر با نخست‌وزیر ایران تماس بگیرند. آقای ترومن موافقت کرد و در پایان ماه اوت پیامی برای دکتر مصدق فرستادند و در آن جزئیات اقدامی را که دو دولت (انگلیس و آمریکا) آماده اتخاذ آن بودند تشریح کردند. در این پیام، چرچیل و ترومن می‌گفتند: «صمیمانه امیدواریم که این پیشنهادها، مورد تصویب شما قرار گیرد و به راه‌حل رضایت‌بخشی منتج شود.» متن پیشنهادها این بود:

۱ - موضوع غرامت که می‌بایستی به مناسبت ملی کردن تاسیسات کمپانی نفت «انگلیس - ایران» پرداخت شود، به دادگاه بین‌المللی تفویض گردد و در این مورد، وضع قانونی طرفین که بلافاصله پیش از ملی شدن نفت ایران وجود داشت و تمامی دعاوی و دعاوی متقابل دو طرف، در نظر گرفته شود.

۲ - از طرف دولت ایران و «کمپانی نفت انگلیس - ایران، نمایندگان شایسته‌ای تعیین شوند تا به مذاکره پردازند و برای ارسال نفت ایران به بازارهای جهان، قرارهایی بگذارند.

۳ - اگر دولت ایران با پیشنهادهایی که در دو ماده قبل بیان شد موافقت کند.

این تفاهم به وجود می‌آید:

الف - نمایندگان «کمپانی نفت انگلیس و ایران، برای صدور نفتی که هم‌اکنون در ایران ذخیره شده است، ترتیباتی خواهند داد و همین که درباره قیمت توافق شد و شرایط مادی و عملی بارگیری اجازه داد، برای این مقدار نفت که بتوان ارسال داشت، بهای مناسب پرداخت خواهد شد.

ب - دولت علیا حضرت ملکه انگلستان محدودیت‌هایی را که درباره صدور اجناس به ایران و در مورد استفاده ایران از لیره انگلیسی به وجود آورده است، تخفیف و تقلیل خواهد داد.

ج - دولت ایالات‌متحده، برای کمک به رفع مشکلات بودجه ایران، بلافاصله ۱۰ میلیون دلار به دولت ایران خواهد داد.