ژاپن، پرل‌هاربر و جنگ

عکس: پرل‌هاربر در زمان جنگ جهانی دوم

در حالی که اکثر آمریکاییان با اضطراب حوادث جنگ را دنبال می‌کردند، تنش‌ها در آسیا بالا گرفت. ژاپن، جهت استفاده از فرصتی که برای بهبود موقعیت استراتژیک برایش پیش آمده بود، با جسارت «نظم جدید» را اعلام کرد که طبق آن می‌توانست تمام اقیانوس آرام را تحت سلطه و نفوذ خود درآورد. انگلیس که برای حفظ بقای خود با آلمان نازی می‌جنگید، قادر به مقاومت نبود و امتیاز خود در شانگهای را ترک کرد و مسیر تدارکات از برمه را موقتا متوقف کرد. در تابستان ۱۹۴۰، ژاپن موفق شد از دولت ضعیف ویشی در فرانسه اجازه استفاده از پایگاه‌های هوایی را در شمال هندوچین (ویتنام شمالی) به دست آورد. در سپتامبر همان سال، ژاپن رسما به محور رم و برلین پیوست.‌ایالات متحده با تحریم صادرات آهن قراضه به ژاپن در مقابل ‌این مساله از خود واکنش نشان داد.

در ژوئیه ۱۹۴۱ ژاپنی‌ها جنوب هندوچین (ویتنام جنوبی) را‌ اشغال کردند که نشانه حرکت احتمالی آنها به سمت جنوب و نفت، قلع و کائوچو مالایای انگلیس و هندوچین هلند بود. ‌ایالات متحده، در پاسخ به‌ این عمل، سرمایه‌های ژاپن را مسدود کرد و بر روی تنها کالایی که ژاپن از همه بیشتر احتیاج داشت، نفت، تحریم اعمال کرد.

در اکتبر آن سال ژنرال هیدکی تویو نخست وزیر ژاپن شد. در اواسط نوامبر، او فرستاده ویژه‌ای جهت دیدار با کوردل‌هال، وزیر امور خارجه ‌ایالات متحده، به آمریکا اعزام کرد. علاوه بر مسائل دیگر، ژاپن خواستار آزاد شدن سرمایه‌های ‌این کشور توسط‌ایالات متحده و متوقف شدن گسترش نیروی دریایی ‌ایالات متحده در اقیانوس آرام شد. واکنش‌هال ارائه پیشنهادی مبنی بر خروج نیروهای ژاپن از تمام فتوحات آن کشور بود. رد سریع‌این پیشنهاد از جانب ژاپن در تاریخ اول سپتامبر مذاکرات را به بن بست کشانید.

در صبح روز ۷‌دسامبر، هواپیماهای ژاپن که از ناوهای هواپیمابر ‌این کشور بلند شده بودند، یک حمله غیرمنتظره و بسیار سنگین علیه ناوگان دریایی‌ ایالات متحده در پرل‌هاربر، ژاپن، انجام دادند. بیست و یک کشتی نابود شدند یا موقتا از کار افتادند؛ ۳۲۳ هواپیما نابود شدند یا خسارت دیدند؛ ۲.۳۸۸ سرباز، ملوان و افراد غیرنظامی ‌کشته شدند. ولیکن، ناوهای هواپیمابری که قرار بود نقش بسیار حیاتی در جنگ دریایی‌ای که در اقیانوس آرام در پیش بود ‌ایفا کنند، در دریا بودند و در پرل‌هاربر لنگر نینداخته بودند.

افکار عمومی‌آمریکا که هنوز نسبت به جنگی که در اروپا در جریان بود اختلاف نظر داشت، ظرف یک شب توسط چیزی که روزولت به آن «روزی که همیشه به عنوان یک عمل شنیع به یاد خواهد ماند» متحد و یکپارچه شد. در ۸ سپتامبر، کنگره علیه ژاپن اعلام جنگ کرد؛ سه روز بعد آلمان و ‌ایتالیا علیه‌ایالات متحده اعلام جنگ کردند.

بسیج مردم برای جنگ تمام عیار

کشور به سرعت خود را جهت بسیج و تجهیز مردم و تمام ظرفیت صنعتی کشور آماده کرد. طی سه‌سال و نیم بعد، صنعت جنگ اهداف بسیار چشمگیری را محقق ساخت - ۳۰۰.۰۰۰ هواپیما، ۵.۰۰۰ کشتی باری، ۶۰.۰۰۰ کرجی ساحلی و ۸۶.۰۰۰ تانک. زنان کارگر که نمونه آنان «رزی ریوتر» بود، از هر زمانی در گذشته نقش عمده‌تری در تولید صنعتی‌ ایفا کردند. کل قدرت نیروهای مسلح ‌ایالات متحده در پایان جنگ ۱۲‌میلیون نفر بود. تمام فعالیت‌های کشور - کشاورزی، کارخانجات تولیدی، معدن، تجارت، کار، سرمایه‌گذاری، ارتباطات، حتی آموزش و پرورش و فعالیت‌های فرهنگی - به گونه‌ای تحت کنترل‌های جدیدتر و وسیع‌تری قرار گرفت.

همچنین، آمریکایی‌ها، به دلیل پرل‌هاربر و هراس از جاسوسی آسیایی‌ها، مرتکب عملی شدند که بعدها به عنوان عملی از روی «عدم تحمل» شناخته شد: توقیف و بازداشت آمریکایی‌های ژاپنی. در فوریه ۱۹۴۲، نزدیک به ۱۲۰.۰۰۰ آمریکایی ژاپنی که در کالیفرنیا زندگی می‌کردند از خانه‌هایشان بیرون آورده شدند و در پشت سیم‌های خاردار در ۱۰‌اردوگاه موقت بسیار پست بازداشت شدند و قرار بود بعدا به «مراکز جابه‌جایی محل سکونت» در بیرون از شهرهای دور افتاده در نواحی جنوب غربی منتقل شوند.

نزدیک به ۶۳‌درصد ‌این آمریکایی‌های ژاپنی شهروندان متولد ‌ایالات متحده بودند. تعداد کمی‌از آنان طرفدار ژاپن بودند، ولی هیچ مدرکی بر جاسوسی ‌این افراد هیچ‌وقت به دست نیامد. تعدادی از آنها داوطلب پیوستن به ارتش ‌ایالات متحده شدند و در دو واحد پیاده با برتری و شجاعت در جبهه ‌ایتالیا جنگیدند. برخی نیز به عنوان مفسر و مترجم در جنگ پاسیفیک خدمت کردند.

در سال ۱۹۸۳، دولت‌ایالات متحده ناعادلانه بودن عمل «توقیف و بازداشت» را به رسمیت شناخت و به آن عده از آمریکایی‌های ژاپنی آن دوره که هنوز زنده بودند غرامت محدود پرداخت کرد.