گروه تاریخ اقتصاد - آنچه می‌خوانید متن نامه ای است که محمدعلی فروغی در سال ۱۳۰۷ به رییس الوزرای آن زمان نوشته و مباحث مطرح شده درباره کاپیتولاسیون در دیدار با یکی از سیاستمداران عراقی را توضیح داده است: اگر به خاطر محترم مانده باشد چندی قبل برحسب اعلام توفیق رشدی‌بک عرض کردم یک نفر از رجال عراق به‌آنقره خواهد آمد که با دولت ترکیه درباب روابط خودشان داخل مذاکره شود و خوبست بنده از نظریات دولت در باب روابط ایران و عراق مستحضر باشم که اگر صحبت پیش آید بدانم چه بگویم جوابی هم تلگراف شده بود، اما قدری در کشف آن نقص بود و اساسا هم جواب برای مقصود بنده وافی نبود اینک خاطر محترم را مستحضر می‌دارد که آن شخص چندی است آمده است «صبیح نزهت بک» نام دارد هرچند عراقی است ولیکن به مناسبت آنکه سابقا عراق جزو دولت عثمانی بود صاحب منصب عثمانی بوده است علاوه بر ترکی و عربی که زبان خود او محسوب می‌شود فرانسه و انگلیسی و فارسی هم حرف می‌زند و آدم با فهمی است، در عراق وزیر و وکیل هم بوده است ابتدا روزی که در اسلامبول میهمان سفیر انگلیسی بودم آنجا بود و باهم آشنا شدیم و همان روز سفیر انگلیس به بنده گفت: آشنایی شما با این شخص مفید است و شاید مذاکرات خصوصی شما با او درباره اصلاح روابط ایران و عراق موثر شود حالا که به آنقره (آنکارا) آمده‌ام او هم در آنقره است با بنده هم طرح رفاقت ریخته و آمد و شد می‌کنیم بنده را میهمان هم کرده است زن و بچه‌اش اینجا هستند و به طور فامیلی با بنده رفتار می‌کنند. گاه‌گاه صحبت از عراق و ایران و دوستی و برادری و یگانگی هم می‌کند از مسائل مبتلا به‌ تا به حال آنچه گفت وگو کرده است راجع به این بوده است که بنده را معتقد سازد که دولت ایران نباید برای ایرانی‌ها در عراق مزایای‌ قضایی بخواهد و ماحصل حرف او این است که اولا مزایای قضایی در عراق راجع به همه دول نیست و فقط انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و ایتالیایی‌ها (و شاید یکی دو دولت دیگر که فراموش کرده‌ام)دارای آن هستند. آن مزایا هم منحصر به این است که دعاوی آنها در محکمه مختلطی مطرح می‌شود مرکب از دو قاضی انگلیسی و دو قاضی عراقی در تحت ریاست یک انگلیسی و این کیفیت را حتی ما برای آلمان‌ها و آمریکایی‌ها قائل نشده‌ایم. ترک‌ها هم اصرار نخواهند کرد اگر دولت ایران جد کند که این مزیت را دارا شود، نتیجه فقط یک ضرر فاحشی برای ما خواهد بود؛ به این معنی که اتباع سایر دولی که دارای این مزیت هستند در عراق معدودند و برای رفع حاجت آنها عده معدودی قضات انگلیسی کافی است، اما اتباع ایران بسیارند و عده کثیری قضات لازم خواهیم داشت و این اولا خرج گزاف برای ما دارد و شما می‌دانید که قضات انگلیسی چه مواجب گزاف می‌گیرند ثانیا ما را بیشتر در چنگ انگلیسی‌ها گرفتار می‌کند؛ در صورتی که حق این است که ایران ساعی باشد که ما از دست انگلیسی‌ها زودتر خلاص شویم و انگلیسی‌ها خودشان حرفی ندارند، بلکه ما را ترغیب می‌کنند که تکلیف دولت ایران را قبول کنیم، اما شما باید دلتان بیشتر برای ما بسوزد.بنده در این باب مخصوصا با توفیق رشدی‌بک گفت‌وگو کردم که بدانم نظر دولت ترک چیست، گفت: ما اساسا با کاپیتولاسیون برای هر دولتی باشد مخالفیم چنانکه دیدید در جواب شما راجع به الغای کاپیتولاسیون در ایران چه احساسات موافقت‌آمیزی نشان دادیم، اما مادام که در یک مملکتی نسبت به یکی از اتباع خارجه مزایایی برقرار باشد ما هم آن را برای خود می‌خواهیم چنانکه اشکال ما در الغای کاپیتولاسیون در ایران نسبت به خودمان به این نظر بود که دیگران داشتند نه این بود که ما طالب آن بودیم و حالا که نسبت به دیگران موقوف کردید ما هم با کمال مسرت قبول می‌کنیم. در عراق هم همین طور است و مادام که دیگری آنجا مزایایی دارد ما هم خواهیم داشت و دست برنمی‌‌داریم، زیرا که اگر نداشته باشیم آن وقت این خود نسبت به ما کاپیتولاسیون وارونه است و من بعد ما تفوق ملل مغرب را برخودمان زیر بار نمی‌رویم با مصر هم همین اشکال را داریم و قبول نخواهیم کرد.

منبع: گنجینه اسناد، راپرت به رییس الوزرا آنقره (آنکارا) ۸ خرداد ۱۳۰۷